08-31-2009, 03:16 AM
به قول ريچارد فاينمن كه بزودي با وي هم بيشتر اشنا خواهيد شد، اگر فيزيك را در اين حد دست كم بگيريد چيزي از ان نمي‌دانيد. نكته‌ي خوبي رو دوست گرامي مطرح كردند راجع به رويا گونه بودن. اين مسأله به اين صورت البته در جامعه‌ي علمي پذيرفته نيست. ولي مي‌دانيم كه ابطال‌پذير بودن يك نظريه دليل بر دريت بودن ان حداقل در راهي است كه ادامه مي‌دهيم. يعني راه درست را پيش‌گرفتيم. قضيه به همين راحتي هم نيست دوست عزيز. به همين دليل بزرگاني مثل فاينمن در سخنراني هاي معروف خودشون غير متخصصين رو با فيزيك بيشتر آشنا كردند. كسي كه حتي مجلات به ظاهر علمي فلان مسأله را مطرح مي‌‌كنند و تيتر جنجالي مي‌زنند در حالي كه روح فيزيكدان مربوزه از ان خبر ندارد يك مثال را كه خودم در مورد ديناميك نسبيتي از يكي از محققين فيزيك در مؤسسه‌ي ماكس پلانك پي‌گيري كردم اينطور جواب گرفتم. اينها را جدي نگيرو اصلاٌ نمي‌دانند چه مي‌نويسند فقط مسأله فروش مجله است.
واي به روزي كه مرجع علمي ما بشود كتابهاي عامه فهم. حتي برخي از اساتيد ما هم دچار توهم هيتند چه رسد كه علاقه‌مندان كه نمي‌دانند بالاخره قشصيه چيست.
من يك نقل قول كنم از ماكس پلانك:"وقتي مي‌فهميم كه راهي را به استباه رفتيم جاي ناراحتي نيست چون حالا مي‌دانيم لااقل اين راه درست نبوده و بايد راه جديدي برويم. اين خود يك كشف است. نظريه‌ي نسبيت عام آينشتاين دچار تحولات ساختاري شده كه فيزيكي‌هاي اهل مطالعه مي‌دانند چه كتابهايي و چه كساني مبدع قضيه بودند. يكي از آنها هاوكينگ بوده كه با جرج اليس كه باز هم بايد بشناسيد كتابي تخصصي مي‌نويسد كه امروزه همان شيوه‌ي مطالعه در هندسه و جبر وارد نسبيت شده و اظهار نظرهاي تخصصي را بايد به اهل فن سپرد. ولي من طبيعي مي‌دانم كه بحثش جالب است و سعي كردم در اين مدت بارها و بارها چنين نوشته‌اي بنويسم تا كمي قضيه روشن‌تر بشود. گاهي هم تخصصي كه داد همه در امد ولي بايد دانست وقتي واژه‌اي تخصصي وقتي زير سؤال رفت انهم نه توسط متخصص بايد منتظر جواب تخصصي بود. چه رسد به متخصصي كه باب انتقاد بگشايد.
دوست داريد هم ارجاع مي‌دهم كمي در اين زمينه مطالعه كنيد و هم كمي توضيح مي‌دهم و دليل هم ندارد كسي بفهمد چه مي‌گويم چون تخصصي است.
پس ما مي‌دانيم در علم به كدام سمت مي‌رويم. و روياي ما هر روز بيش از پيش براورده مي‌شود چون از همين راه به نتايج بزرگي رسيده‌ايم.
واي به روزي كه مرجع علمي ما بشود كتابهاي عامه فهم. حتي برخي از اساتيد ما هم دچار توهم هيتند چه رسد كه علاقه‌مندان كه نمي‌دانند بالاخره قشصيه چيست.
من يك نقل قول كنم از ماكس پلانك:"وقتي مي‌فهميم كه راهي را به استباه رفتيم جاي ناراحتي نيست چون حالا مي‌دانيم لااقل اين راه درست نبوده و بايد راه جديدي برويم. اين خود يك كشف است. نظريه‌ي نسبيت عام آينشتاين دچار تحولات ساختاري شده كه فيزيكي‌هاي اهل مطالعه مي‌دانند چه كتابهايي و چه كساني مبدع قضيه بودند. يكي از آنها هاوكينگ بوده كه با جرج اليس كه باز هم بايد بشناسيد كتابي تخصصي مي‌نويسد كه امروزه همان شيوه‌ي مطالعه در هندسه و جبر وارد نسبيت شده و اظهار نظرهاي تخصصي را بايد به اهل فن سپرد. ولي من طبيعي مي‌دانم كه بحثش جالب است و سعي كردم در اين مدت بارها و بارها چنين نوشته‌اي بنويسم تا كمي قضيه روشن‌تر بشود. گاهي هم تخصصي كه داد همه در امد ولي بايد دانست وقتي واژه‌اي تخصصي وقتي زير سؤال رفت انهم نه توسط متخصص بايد منتظر جواب تخصصي بود. چه رسد به متخصصي كه باب انتقاد بگشايد.
دوست داريد هم ارجاع مي‌دهم كمي در اين زمينه مطالعه كنيد و هم كمي توضيح مي‌دهم و دليل هم ندارد كسي بفهمد چه مي‌گويم چون تخصصي است.
پس ما مي‌دانيم در علم به كدام سمت مي‌رويم. و روياي ما هر روز بيش از پيش براورده مي‌شود چون از همين راه به نتايج بزرگي رسيده‌ايم.
Science is a way of trying not to fool yourself. The first principle is that you must not fool yourself, and you are the easiest person to fool. Richard Feynman