09-23-2005, 08:45 PM
در ادامه نوشته دوست گرامی:
در دهه 60 راجر پنروز و هاوکینگ هم در مقاله ا نشان دادند که «این اجرام سیاه چندان هم سیاه نیستند». آنها همانطور که در جای دیگر هم اشاره شده امواجی با طول موج بسیار کوتاه ایکس را گسیل می کنند. تا اینجا را هاوکینگ در کتاب های معروف خودش بارها اشاره کرده است. ولی یک نکته فیزیکی که متاسفانه حتی در مقالات عامه فهم معروف یا کتاب ها اشاره نمی شود اینست که < در فیزیک نسبیتی آینشتاین نیروی جاذبه جای خود را به مفهوم اصلی نسبیت عام می دهد! انحنای فضا-زمان همان نیروی جاذبه است. اگر با انتگرال مسیر و مکانیک لاگرانژی و هامیلتونی هم آشنا باشید نیازی به شناختن نیرو ندارید. در بسیاری موارد نیرو را نمی شناسیم.> در این مفهوم همه رویدادها کمترین انرژی را مصرف می کنند تا کاری انجام دهند. طبیعت مقتصد است. ریچارد فاینمن دانشمند فوق نابغه فیزیک نظری نشان داد که هر رویدادی نیز می تواند تاریخ ها متعددی داشته باشد. به معنای ریاضیاتی مقدار انتگرال به مسیر بستگی ندارد! در جای دیگر بیان خواهد شد که در انفجار بزرگ این به معنای حکم فرمایی کامل احتمال است. به خصوص اینکه اصل عدم قطعیت را باید در آن لحظات کوانتمی کیهان در نظر بگیریم.
قابل ذکر است که حدی که دوست گرامی اشاره کردند درباره سرنوشت یک ستاره با توجه به جرم آن، « حد چاندر اسخار» نام دارد.
اصطلاح سیاه چاله یا حفره های سیاه را دانشمند بزرگ و اولین متخصص فیزیک نظری در زمینه سیاه چاله ها،«جان ویلر» این نام را برای آنها انتخاب کرد. کتاب گرانش وی که به همراه «میسنر» و « تورن» نوشته شد همچنان از نوشته های کلاسیک و مراجع مهم نسبیت است که از پایه شروع کرده تانسور ها را توضیح می دهد و به فیزیک کوانتم و ترمودینامیک و مباحث پیشرفته دیگر می رسد.
در دهه 60 راجر پنروز و هاوکینگ هم در مقاله ا نشان دادند که «این اجرام سیاه چندان هم سیاه نیستند». آنها همانطور که در جای دیگر هم اشاره شده امواجی با طول موج بسیار کوتاه ایکس را گسیل می کنند. تا اینجا را هاوکینگ در کتاب های معروف خودش بارها اشاره کرده است. ولی یک نکته فیزیکی که متاسفانه حتی در مقالات عامه فهم معروف یا کتاب ها اشاره نمی شود اینست که < در فیزیک نسبیتی آینشتاین نیروی جاذبه جای خود را به مفهوم اصلی نسبیت عام می دهد! انحنای فضا-زمان همان نیروی جاذبه است. اگر با انتگرال مسیر و مکانیک لاگرانژی و هامیلتونی هم آشنا باشید نیازی به شناختن نیرو ندارید. در بسیاری موارد نیرو را نمی شناسیم.> در این مفهوم همه رویدادها کمترین انرژی را مصرف می کنند تا کاری انجام دهند. طبیعت مقتصد است. ریچارد فاینمن دانشمند فوق نابغه فیزیک نظری نشان داد که هر رویدادی نیز می تواند تاریخ ها متعددی داشته باشد. به معنای ریاضیاتی مقدار انتگرال به مسیر بستگی ندارد! در جای دیگر بیان خواهد شد که در انفجار بزرگ این به معنای حکم فرمایی کامل احتمال است. به خصوص اینکه اصل عدم قطعیت را باید در آن لحظات کوانتمی کیهان در نظر بگیریم.
قابل ذکر است که حدی که دوست گرامی اشاره کردند درباره سرنوشت یک ستاره با توجه به جرم آن، « حد چاندر اسخار» نام دارد.
اصطلاح سیاه چاله یا حفره های سیاه را دانشمند بزرگ و اولین متخصص فیزیک نظری در زمینه سیاه چاله ها،«جان ویلر» این نام را برای آنها انتخاب کرد. کتاب گرانش وی که به همراه «میسنر» و « تورن» نوشته شد همچنان از نوشته های کلاسیک و مراجع مهم نسبیت است که از پایه شروع کرده تانسور ها را توضیح می دهد و به فیزیک کوانتم و ترمودینامیک و مباحث پیشرفته دیگر می رسد.
Science is a way of trying not to fool yourself. The first principle is that you must not fool yourself, and you are the easiest person to fool. Richard Feynman