محيط ميان ستاره اي
ستارگان از گازي واقع درمحيط ميان ستاره اي كه لايه نازكي از ماده پخش شده بين ستارگان مي باشد،به وجود مي آيند.در آغاز دهه 1930 م.ستاره شناسان در يافتند كه فضا نميتواند خالي و كاملاًتهي و شفاف باشد.فضا مخلوطي از اتم ها، ذرات گرد و غبارو مولكولها كه چگالي پاييني دارنداشغال شده است.در بعضي مواد اين مخلوط،درون ابرهاي بزرگ تيره رنگ متمركز شده اند.اين همان ماده ايست كه ستارگان از آن تشكيل مي شوند.
مشاهدات بيان مي كند كه محيط ميان ستاره اي بيشتر از گاز هيدروژن تشكيل شده است و اتمهاي ديگر به مقدار خيلي كمتري وجود دارندوتقريباًاين تركيب،مشابه تركيب خورشيد است. به نظر مي رسد كه گرد و غبار تنها يك لك ميكروسكپي در هر 100000 متر مكعب است.آن تقريباً هم اندازه دو ذره گرد و غبار در هر حجم از گنبد نجومي مي باشد.در بيشتر نواحي،گاز داراي چگالي بسيار پايين،حدود1تا10 اتم در هر سانتيمتر مكعب را دارد.در حالي كه هر سانتيمتر مكعب از هوايي كه ما تنفس مي كنيم از اين مقدار بيشتر است.حدود سه برابر.
سحابي
بعضي از شواهد وجود يك محيط ميان ستاره اي توسط چشم غير مصلح را آشكار مي سازد. به آسمان زيباي شب نگاه كنيد،بزرگترين سحابي،سحابي زيباي شكارچي(جبار) با چشم غير مصلح هم ديده مي شود.كه به صورت تكه اي از غبار (مه)در شمشير شكارچي مشاهده مي شود.يك تلسكوپ كوچك و يا حتي دوربين دوچشمي خوب،مي تواند تعداد بيشتري سحابي (ابر هاي حاوي گاز و گردوغبار) را آشكار نمايد.
دوشنبه , 18 مهر 1384.گاهی یه تاریخ آدمو پر انرژی تر میکنه.منو استروتاک
m1سحابي حاصل از انفجار ابرنواختري است.به قول ديگه بازمانده ي انفجار ابرنواختري است.m6 خوشه ي باز هست.m8 سحابي نشري است.جايگاهي براي تولد ستارگان.m31 هم بزرگترين كهكشان گروه محلي است و بعد از كهكشان هاي كوتوله ي ماژلان نزديك ترين كهكشان به راه شيري مي باشد.
توضيح ديگه اي ميخواستيد در خدمتم.
سحابی ها :
سحابی ها ابرهایی از گاز ( بیشتر از همه هیدروژن ) و غبار ( کربن و سیلیس ) در فضا می باشند . سحابی های درخشان از درون تلسکوپ های کوچک مناظر زیبایی را می سازند . انواع سحابی ها عبارتند از : سحابی های جذبی که از ابرهای تیره تشکیل شده اند و غبار های موجود در آن ها ، نور رسیده از فواصل دور را جذب یا پراکنده می نماید . سحابی های انعکاسی که به وسیله نور ستارگان نزدیک و منعکس شده از ذرات غبار ، روشن می شوند . سحابی های نشری که از نور فلورسنس گازهای مجاور ، توسط پرتو افکنی ستاره های نزدیک درخشنده می شوند . سحابی های سیاره ای که گاهی به صورت حلقه ای نازک از گاز های حاصل از بیرون ریختن مواد در پایان زندگی غول های قرمز بوجود آمده اند . پس مانده های ابر نواختری که عبارتند از پوسته ی نازک ، غیر منظم و عظیم گاز های منبسط شده که از بقایای انفجار ابرنواختر ها بوجود آمده اند . هر سه مورد سحابی های نشری ، جذبی و انعکاسی را سحابی های پخشنده گویند
به ابر عظیمی از غبار، گاز و پلاسما در فضاهای میانستارهای، سَحابی یا اَبری گفته میشود. سحابی ها محل تولد ستاره ها میباشند.
سحابی ها را بر پایه نحوه درخشانیشان به دستههای زیر بخش میکنند:
1-سحابی گسترده که در اثر نور ستارگان نزدیک به آن میدرخشد.
2-سحابی گسیلشی یا نشری، که دارای خطوط گسیلشی هستند که از خود آنها تابیده میشود. دو گونه اصلی از این 3-سحابیها منطقه اچ۲ (H II) و سحابیهای سیارهای هستند.
4-سحابی بازتابی که نورشان از بازتابش نور ستارگان نزدیک پدید آمدهاست. برای نمونه سحابیشدگی انجیسی ۱۴۳۵ (NGC 1435) که در پیرامون خوشه پروین جای گرفته است.
5-سحابی سیارهنما پوستههای فشرده گاز هستند که در پیرامون یک ستاره مرده قرار گرفته اند. نگا.: نواختر
تهماندههای ابرنواختری معمولاً در حال دور شدن از ستاره مادر خود هستند و در پی برخورد به غبار و گاز کهکشانی آهستهروندهتر داغ میشوند.
6-سحابی انکساری که ذرات غبار نور را منعکس نمیکنند، بلکه متواری میکنند. نور قرمز میتواند آسانتر از نور آبی از ابر غبار بگذرد، پس نور آبی بیشتر پراکنده میشود، این امر موجب آبی شدن آن ابر میشود. دلیل آبی بودن رنگ آسمان نیز همین میباشد.
7-سحابی تاریک بینور و درخشش است. این سحابیها زمانی آشکار میشوند که جلوی دیگر ستارگان یا سحابی ها را بگیرند. نمونههای معروف: سحابی سر اسب در صورت فلکی شکارچی و سحابی کیسه ذغال در صورت فلکی صلیب جنوبی.
8-سحابی خارج کهکشانی تودههای عظیم و پیوسته گازی نیست، بلکه مجموعهای است از ستارگانی شبیه ستارگان کهکشان . رصدهای انجام شده نشان میدهد خاصیت طیفی نوری که از این سحابیها صادر میشود، بسیار شبیه به نوری است که از خورشید خود ما خارج میگردد. بنابراین درجه حرارت متناظر با چنین صدور نوری نمیتواند با درجه حرارت سطحی خورشید اختلاف فراوان داشته باشد و این درجه حرارت بایستی به چند هزار درجه برسد. اگر این سحابیها واقعا تودههای غول پیکر گاز پیوستهای بودند که درجه حرارت سطحی آنها همان درجه حرارت سطحی خورشید بود، ناچار میبایستی نوری که از آنها صادر میشود با وسعت سطح یعنی با مربع یکی از ابعاد آنها متناسب باشد.