مهمان عزیز، خوشآمدید. |
شما میتوانید از طریق فرم ثبتنام در انجمن عضو شوید.
|
آمار انجمن |
» کاربران: 3,167
» آخرین کاربر: patrek
» موضوعات انجمن: 2,708
» ارسالهای انجمن: 30,387
آمار کامل
|
کاربران حاضر |
ما 35 کاربر حاضر در انجمن دارید » 0 کاربر عضو | 33 مهمان Bing، Google
|
آخرین موضوعات |
زمان اتمام پروژه آرتمیس
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرینارسال: hamidrezaaaaaaaaa
05-01-2023, 06:19 PM
» پاسخها: 0
» بازدید: 1,569
|
فروش تلسکوپ ماکستوف 90
انجمن: تلسکوپ
آخرینارسال: محمد امام
08-13-2020, 09:21 AM
» پاسخها: 1
» بازدید: 5,208
|
درخواست معرفی نرم افزار
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرینارسال: omid3068
03-28-2020, 05:53 PM
» پاسخها: 0
» بازدید: 2,877
|
آیا کتابی هست که ؟
انجمن: کتاب
آخرینارسال: Starline
02-21-2020, 12:36 AM
» پاسخها: 6
» بازدید: 7,616
|
ایا جهان منظم است؟
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرینارسال: saharqasemi
01-12-2020, 04:23 PM
» پاسخها: 34
» بازدید: 24,773
|
نشانه های آسمانی ( صورت ف...
انجمن: چهره های آسمان
آخرینارسال: faaramin
07-20-2019, 12:55 PM
» پاسخها: 31
» بازدید: 45,138
|
عکسهای برتر نجومی ۲۰۱۲ به...
انجمن: گفتگوی آزاد عکاسی آسمان شب
آخرینارسال: criswizard
07-03-2019, 12:38 PM
» پاسخها: 9
» بازدید: 11,736
|
دانلود مجله اسکای اند تلس...
انجمن: کتاب
آخرینارسال: kamal1345
03-23-2019, 09:46 PM
» پاسخها: 7
» بازدید: 8,350
|
خطای دید نجومی
انجمن: ستاره های دگرگون شونده
آخرینارسال: bvc238
02-13-2019, 05:24 PM
» پاسخها: 3
» بازدید: 6,620
|
هوش فرا زمینی
انجمن: هوش فرا زمینی
آخرینارسال: aradralami
02-10-2019, 01:41 PM
» پاسخها: 11
» بازدید: 11,202
|
|
|
شکار یک تپ اختر فوق سریع و بسیار نورانی توسط تلسکوپ ناسا !! |
ارسالشده توسط: amir adib - 11-10-2011, 02:30 PM - انجمن: پرسش و پاسخ
- پاسخها (2)
|
 |
دانش > فضا - همشهری آنلاین:
گروهی از ستاره شناسان آلمانی با استفاده از تلسکوپ فضایی فرمی ناسا و ردیابی پرتوهای گاما موفق شدند اطلاعات جدیدی را از ویژگی*های یک تپ اختر (پالسار) فوق سریع و بسیار نورانی را به دست آورند.
این تپ اختر میلی ثانیه*ای که j1823-3021a نام دارد در صورت فلکی کماندار در فاصله حدود 27 هزار سال نوری قرار دارد.
ستاره شناسان موسسه ماکس پلانک توانستند با کمک پرتوهای گامای تابیده از یک توده کروی که از میلیون*ها ستاره ساخته شده است این تپ اختر را رصد کنند.
این جرم آسمانی علاوه بر اینکه بسیار جوان است و نسبت به سایر تپ اخترهای میلی ثانیه*ای که تاکنون رصد شده*اند میدان مغناطیسی بسیار شدیدتری دارد بسیار نورانی به نظر می*رسد.
به گفته این دانشمندان، j1823-3021a دورترین تپ اختری است که تاکنون با پرتوهای گاما رصد شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، ستاره شناسان این جرم کیهانی را اولین بار در سال 1994 رصد کردند اما اکنون موفق شدند تمام ویژگی*های آن را کشف کنند.
پیش از این تپ اخترها با کمک پرتوهای رادیویی شناسایی می*شدند و تاکنون در حدود دو هزار تپ اختر با این روش کشف شده*اند، اما اکنون تلسکوپ فرمی ناسا توانسته است 100 تپ اختر را با استفاده از پرتوهای گاما رصد کند.
این 100 پالسار می*توانند در سه گروه تقسیم شوند: پالسارهایی که هم امواج رادیویی و هم پرتوهای گاما ساطع می*کنند، پالسارهای میلی ثانیه*ای بسیار سریع، پالسارهایی که تنها امواج گامایی ساطع می*کنند.
تپ اخترهای میلی ثانیه*ای، ستارگان نوترونی بسیار متراکم و فشرده*ای هستند که نسبت به تپ اخترهای عادی بسیار سریع*تر حرکت می*کنند به طوری که با یک ریتم بین 1 تا 10 هزار ثانیه یک دور به خود می*چرخند.
ستاره شناسان در این خصوص توضیح دادند: "این اجرام، ستارگانی هستند که بخشی از منظومه*های دوتایی را می*سازند و در واقع پیرهای جوان شده*ای هستند که با کسب انرژی از ستاره همسایه جرم از دست رفته خود را به دست می*آورند و همانند زمانی که هنوز جوان بودند و یا حتی سریع*تر به صورت گردابی به دور خود می*چرخند."
j1823-3021a با یک دوره چرخش 5.44 هزارم ثانیه (11.100 دور در دقیقه) سریع*ترین و دورترین تپ اختر پرتوهای گامایی است که تاکنون رصد شده است.
به نظر می*رسد که این جرم در حدود 25 میلیون سال داشته باشد که نسبت به سایر تپ اخترهای فوق سریعی که چندین میلیارد سال عمر دارند یک نوزاد به شمار می*رود.
|
|
|
چه چیزی شما را برای اولین بار شیفته نجوم کرد ؟ |
ارسالشده توسط: over sky - 11-08-2011, 10:37 PM - انجمن: پرسش و پاسخ
- پاسخها (5)
|
 |
با درود فراوان بر تمامی منجمان عزیز همه ما نیک می دانیم که زیبایی هر چیزی در این دنیا نظر ما انسان ها را به آن جلب می کند حال در نجوم که همگی ما به آن وابست ایم هم چنین چیزی قطعا وجود داشته می خواهم اولین چیزی که به شما در دنیای نجوم چشمک زد و باعث علاقه شما شد را بنویسید ممکن است یک خاطره ، یک تصویر و یا ... باشد .
|
|
|
128 سال پیش، چه بلایی می*خواسته بر سر زمین بیاید؟ |
ارسالشده توسط: amir adib - 11-08-2011, 07:44 PM - انجمن: سیاره های درونی
- بدونپاسخ
|
 |
128 سال پیش، چه بلایی می*خواسته بر سر زمین بیاید؟
دانش > فضا - همشهری آنلاین: تعدادی از اخترشناسان بر این باورند که اولین جسم پرنده بیگانه*ای که تصویر آن به ثبت رسیده است، در واقع شهاب سنگ غول پیکر و قدرتمندی بوده که امکان برخورد آن با زمین وجود داشته است
به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی که این تصویر در سال 1883 به ثبت رسید از آن به عنوان اولین مدرک ثبت شده از وجود اجسام پرنده بیگانه یاد شد. اما دانشمندان اکنون بر این باورند این جسم بزرگ شاید شهاب سنگ یا ستاره دنباله دار بزرگی بوده که می*توانسته با قدرتی برابر قدرت شهاب سنگی که منجر به انقراض دایناسورها شد، با زمین برخورد کند.
این تصویر در تاریخ 12 آگوست 1883 توسط اخترشناس مکزیکی "جوز بانیلا" به ثبت رسیده و در آن می*توان جسمی را مشاهده کرد که در حال عبور از برابر ماه است. زمانی که این تصویر در سال 1885 در مجله L'Astronomie منتشر شد به عنوان اولین تصویر ثبت شده از اجسام پرنده بیگانه یا یوفوها شناخته شد.
اما اکنون در مطالعه جدیدی که توسط دانشمندان مکزیکی انجام شده آشکار شده است که این جسم شهاب سنگ یا ستاره دنباله داری در حال متلاشی شدن بوده است. دانشمندان بر این باورند این جسم کدر با دنباله*ای تیره رنگ به یک ستاره دنباله دار شباهت دارد.
دانشمندان با استفاده از مدت زمانی که این جسم برای عبور از برابر ماه، زمانی در حدود یک سوم ثانیه، صرف کرده، تخمین زده*اند فاصله آن از زمین در حدود هشت هزار کیلومتر بوده است. همچنین در کنار نزدیک بودن بیش از حد خطرناک این جرم به زمین، محققان معتقدند این ستاره دنباله دار از جرمی برابر شهاب سنگی که نسل دایناسورها را منقرض کرده برخوردار بوده است، یا ابعادی برابر قمر "دیموس" مریخ داشته است.
با این همه این ادعای جدید توسط گروهی دیگر از محققان مورد سوال قرار گرفته زیرا آنها بر این باورند که چنین عبور نزدیک جرمی از کنار زمین می*تواند منجر به بروز توفان شهابی شود، پدیده*ای که در زمان ثبت این تصویر نشانه*ای از آن گزارش نشده است.
|
|
|
منتظر سقوط ماهواره 2 تنی باشید |
ارسالشده توسط: amir adib - 11-08-2011, 07:02 PM - انجمن: فناوری ماهوارهها
- بدونپاسخ
|
 |
دانش > فضا - همشهری*آنلاین:
پس از گذشت یک ماه از سقوط ماهواره ناسا به اقیانوس آرام، اکنون نوبت ماهواره آلمانی رونگتن است که اوایل هفته آینده به زمین سقوط کند.
به گزارش برنا، پس از گذشت یک ماه از سقوط ماهواره ناسا به اقیانوس آرام، اکنون نوبت ماهواره آلمانی رونگتن (Roentgen) است که اوایل هفته آینده (شنبه و یا یک*شنبه) به زمین سقوط کند. اما مکان دقیق سقوط این ماهواره روی زمین مشخص نیست.
ماهواره ناسا سقوط کرد
ماهواره 6 تنی UARS ناسا پس از این*که 20 سال در مدارد زمین قرار داشت، ماه گذشته (سپتامبر) به اقیانوس آرام سقوط کرد.
ماهواره 424 میلیون دلاری ناسا در اقیانوس آرام غرق شد
به گفته مقامات هوا و فضای آلمان، ماهواره 2.4 تنی آلمان هنگام ورود به جو زمین شکسته می*شود ولی بیش از 30 قطعه شیشه*ای و سرامیکی این ماهواره از گرمای داغ جو زمین جان سالم به در برده و به سطح زمین خواهد رسید.
بر اساس گزارش اسپیس، احتمال برخورد یکی از این قطعات به یک شخص روی زمین حدود یک در 2 هزار است در حالی*که احتمال برخورد قطعات ماهواره ناسا حدود یک در 3 هزار و 200 بود.
|
|
|
پاسخ به ده پرسش در مورد کیهان شناسی |
ارسالشده توسط: mars - 11-08-2011, 01:27 PM - انجمن: ستاره شناسی در کتب آسمانی
- پاسخها (1)
|
 |
[سلام دوستان شاید این موضوع برای آنانی که نجوم را از دایره دین دنبال میکنند بد نباشه
COLOR="#0000FF"]
[B]پاسخ به ده پرسش در مورد کیهان شناسی
مرقومۀ شیرین و پر محتوای تان رسید. از لطف و دقت دقیق تان، بس متشکر و شادمان شدم. با آرزوی توفیق روز افزون در علم و دانش، برای آن انجمن محترم به پرسش های شما می پردازم:
[COLOR="#FF0000"]
پرسش اول: یکی از مهمترین پرسش ها پیرامون محاسبه و بیان زمان قیامت هاست! همانطور که مستحضر هستید، در بسیاری از آیات قرآن به منحصر بودن علم زمان قیامت در نزد خداوند سبحان تصریح و تاکید شده است، از جمله آیه 187 سوره مبارکه اعراف که خداوند با بیانی شیوا فرمودند: از تو درباره ی قیامت می پرسند که چه زمانی و مکانی برپا می شود؟ [/COLOR]بگو: علم آن تنها نزد پروردگار من است و... آنگونه از تو می پرسند که گویی از آن با خبری. بگو: علم آن فقط با خداست، ولی بیشتر مردم نمی دانند.
و حتی پیامبر خویش را از علم به زمان آن بری دانسته اند. پس چگونه شما با صراحت عدد 000/000/250/18 سال را زمان دوره های قیامت بیان کرده اید؟
پاسخ: این موضوع را حدود 3 سال پیش «انجمن فیزیکدانان جوان ایران»- سایت هوپا- نیز مطرح کرده بود و به طور جذم اندیشانه بر من ایراد گرفته بود.
بهتر است ابتدا سیمای آیه را مشاهده کنیم: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون»[1].
معنی برخی از کلمات آیه:
1- ساعۀ: امروز ما به 60 دقیقه، ساعت می گویم. اما معنی لغوی و کاربردی حقیقی این لفظ یعنی «تکه ای از زمان»، از کوچکترین لحظه تا یک برهه از زمان.
2- ایّانَ: کلمه استفهام است به معنی «کی؟». اما در عربی یک لفظ دیگر داریم: «متیا». که این نیز به معنی «کی؟» است. فرق میان این دو چیست؟ هر دو پرسش از «وقت» هستند. لیکن ایّان بار معنائی بیشتری دارد. متی همان «کی= چه وقت» است. امّا ایّان همان کی است بعلاوۀ توجه به «جریان زمان». ایّان یعنی «سرانجام این جریان جاری کی» است؟
ایّان، با «آنَ» به معنی «فرا رسید» همراه است.
برخی از اهل لغت آن را از همان خانواده «آنَ» آورده اند. اما ظاهراً باید گفت این لفظ مرکب است از «ایّ» و «آنْ»؛ ایّ به معنی «کدام» و آنْ یعنی «لحظه». در این صورت معنی آن می شود: «کدام لحظه».
مطابق قاعدۀ ادبی، وقتی به معنی «کدام لحظه» می شود که مضاف و مضاف علیه باشد به صورت «ایّ آنٍ» در حالی که «ایّانَ» با فتحۀ نون است. پس اگر یک لفظ مرکّب هم باشد، به صورت و ماهیت یک واژۀ بسیط در آمده است و در معنی آن اثری و خبری از ترکیب مانده است. و آن عنصر «امتداد» است.
کاربرد متی، مطلق است؛ می توان با آن از هر مقولۀ زمانی پرسش کرد. ولی کاربرد ایّان پرسش از یک چیز زمانمند است که دارد زمان خود را طی می کند؛ مانند عمر. مثلاً می گوید: «ایّان موت فلان= کی است مرگ فلانی؟» یا: کی است رسیدن این میوه؟
میوه در روی شاخه دارد زمان را به سوی رسیدن طی می کند و با ایّان از انتهای این جریان می پرسند.
3- مرسیا: مرسی یعنی «ایستگاه» مانند اسکله برای کشتی ای که در حال حرکت در روی دریا است؛ ایّان مرسیها= ایستگاه این کشتی کی است؟
توجه: ایّان یک واژۀ زمانی است نه مکانی. اما لفظ «گاه» در فارسی گاهی به عنوان «پسوند مکان» نیز به کار می رود. در ایّان عنصر مکانی وجود ندارد. پس لطفاً در این جا لفظ «ایستگاه» را به معنی «زمان ایستادن در اسکله» در نظر بگیرید.
دربارۀ کشتی نیز می بینیم که ایّان پرسش از پایان یک جریان است. مراد سؤال کننده امتداد است.
4- لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُو: مکشوف نمی کند آن را در وقتش مگر خدا.
یعنی آن را در آن وقتش، خدا محقق خواهد کرد. اشتباه نشود؛ نمی گوید «لا يُجَلِّي وَقْتِها= مکشوف نمی کند وقت آن را». می گوید: آن را در آن فرا رسیدن وقتش خداوند محقق می کند.
مقصود از این جمله ردّ «باور به استقلال طبیعت» است همان طور که طبیعت پرستان (از جمله استفان هاوکینگ، پیش از مطالعه کتاب «تبیین جهان و انسان» معتقد بود. پس از آن طی مصاحبه ای به وجود خداوند معتقد شد[2].
5- ثَقلت: ثقلت= سنگین شده.- فعل ماضی- فاعل این فعل چیست؟ پرسش از «مرسای ساعت» یعنی از زمان رسیدن قیامت است. پس فاعل ثقلت یا مرسیا است؛ در این صورت معنی چنین می شود: آن مرسی سنگین شده است بر آسمان ها و زمین.
و یا فاعل عبارت است از «ساعۀ». یعنی آن ساعۀ همین حالا سنگین شده است.
مثال: بانوان و پزشکان متخصص زنان و زایمان، معمولاً وقتی که مدت زمان حاملگی از نصف گذشت، می گویند: خانم سنگین شده است. حاملگی یک امر امتداد دار، و مطابق این بحث، ساعۀ آن، همان آنِ وضع حمل است. آیه دقیقاً جهان را حاملۀ حادثۀ قیامت می داند، و چون مدت زمان جریان جهان نسبت به این حادثه از نصف گذشته و به 000/750/668/13 رسیده است، دقیقاً با همان بیان بانوان مسئله را تبیین می کند.
در آیه های دیگر نیز به این «حاملگی جهان بر حادثۀ ساعۀ» دلالت هست.
6- لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً: نمی آید بر شما مگر ناگهانی.
مسلّم است که در آن دم (نفخۀ اول= صور اول) نه کرۀ زمین وجود خواهد داشت و نه انسان هائی در روی آن. همان طور که در آن کتاب بحث کرده ام کرۀ زمین و منظومه شمسی خیلی پیشتر از آن، از بین خواهند رفت. در آن وقت ارواح انسان ها در عالَم ارواح (برزخ) خواهند بود، و مراد همین است.
حَفِيٌّ: دانای مطلق. کسی که به چیزی از هر جهت و در جزئی ترین جزئیاتش، علم داشته باشد. که (عرفه حق معرفته). اگر به منابع لغت مراجعه کنید مشاهده می کنید که همیشه یک عنصری از «مبالغه» در معنی این واژه وجود دارد.
دربارۀ هر چیزی (همه چیز بدون استثناء) غیر از خداوند هیچ کس حَفِيٌّ نیست.
يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها: دربارۀ ساعۀ از تو می پرسند که گویا تو بر آن حَفِيٌّ هستی.
به کلمه «عن» در «عنها» دقت کنید: یعنی گویا تو نه تنها بر آن حَفِيٌّ هستی بل از علم آن فارغ شده ای و به نهایت علم در این باره رسیده ای.
در حالی که آن که درباره هر چیز نهایت دانش را دارد فقط خداوند است.
و پیامبر(ص) همیشه و حتی همین حالا نیز در مقام علم اندوزی و بالا بردن علم خود است. این که می گوئیم «اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد» یعنی خدایا محمد و آل محمد را بالا ببر، فزونی ده. و هر فزونی بدون علم، فزونی کمیت است و غیر از فزونی جهل معنائی ندارد. پس مراد از صلوات، پیش از هر چیز، فزونی دانش است.
پیامبر و آل(ص) الی الابد در جادّه علم افزائی می روند. الی الابد؛ اما حتی با این روند ابدی نیز هرگز به علم خدا نخواهند رسید. زیرا «مطلق»، فقط خداوند است.
7- عِلْمُها عِنْدَ اللَّه: علم ساعۀ فقط در نزد خداست. یعنی علم حَفِيٌّ بر آن. همان طور که خود آیه بیان کرده است.
اکنون پس از توضیحات فوق، می رویم به معنی آیه:
می پرسند از تو از آخرین آن و آخرین لحظۀ این جریان که ساعۀ نامیده می شود. که ایستگاه و لحظۀ فرا رسیدن پایان این جریان، کی است. بگو: علم آن فقط در نزد پروردگار من است آن را در وقتش مکشوف نمی کند مگر او. سنگین شده در آسمان ها و زمین. نمی آید بر شما مگر ناگهانی. طوری دربارۀ آن از تو می پرسند گویا تو در علم بر آن حَفِيٌّ و فارغ شده هستی- درباره اش به علم مطلق رسیده ای- بگو علم آن «آن» و آن لحظه در نزد خدا است و لکن اکثر مردم نمی دانند.
یعنی اکثر مردمان توجه ندارند که علم حفیّانۀ هر چیز در نزد خداست.
بنابراین؛ آیه علم حَفِيٌّ را نفی می کند. و همان طور که بیان شد علم حفیانه نه فقط دربارۀ ساعۀ بل دربارۀ هر چیز، تنها در اختیار خداوند است. بل دربارۀ ساعۀ فاصلۀ انسان ها (و اَعلم ترین فردشان پیامبر) با دانش حفیانه بر آن، بیش و بیشتر است. و این دلیل نمی شود که پیامبر(ص) و نیز انسان ها هیچ علمی در دانش کیهان شناسی نداشته باشند. همان طور که اشاره کرده اید محاسبات بنده نیز بر اساس آیات قرآن است. و دقت کنید: رقم 000/000/250/18 سال که به طور قاطعانه آمده، دربارۀ فاصلۀ قیامت ها است. و این آیه فقط دربارۀ قیامتی سخن می گوید که در پیش رو داریم. و من نیز دربارۀ این، با قید «حدوداً» سخن گفته ام، نه رقم قاطع.
تاسف بار این که: اشتباه در این مسئله موجب یک مشکل بزرگ شده و شبهۀ بزرگی را در ذهن خیلی ها ایجاد کرده است که: دربارۀ آیه 34 سورۀ لقمان که می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْري نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْري نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير»، از قدیم معنی کرده اند یعنی: علم بر ساعۀ، بر باران، بر آن چه در رحم ها هست، همگی در انحصار خدا است. و امروز دست دانش بشر هم به درون رحم ها رسیده و هم باران را پیش بینی و پیشگوئی می کند. در نتیجه پیام آیه در نظر برخی ها به زیر سؤال رفته. یعنی قرآن به زیر سؤال رفته. اگر به «علم حَفِيٌّ» در آیۀ مورد بحث توجه می کردند، می دیدند این آیه نیز علم حَفِيٌّ را در انحصار خدا می داند، نه هر نوع علم را.
[COLOR="#FF0000"]
پرسش دوم: فرموده اید: این پرسش نیز مرتبط با پرسش نخست است. اساس محاسبۀ زمان قیامت بر آیه «مما تعدّون» (47 سوره حج) استوار است، در آن زمان (نزول آیات) در حجاز و عربستان، مسلمانان و مردم با محاسبات و روز شمار قمری آشنا بودند و سال قمری را مبنا می دانستند، درست است؟ اگر آری، پس چگونه از «مما تعدّون» برداشت سال شمسی کرده و آن را اساس محاسبات قرار داده اید؟
[/COLOR]
پاسخ: اولاً: با کدام دلیل می گوئید: در زمان نزول قرآن در حجاز و عربستان محاسبات شان تنها بر اساس تقویم قمری بوده است-؟ حتی در پیش از اسلام، و بروید تا جائی که دست تاریخ می رسد، عرب ها (و هر مردم دیگر) تقویم شمسی داشته اند. عناوینی از قبیل، «ربیع= بهار»، «صیف= تابستان»، «خریف= پائیز»، «شتاء= زمستان»، چه معنائی و چه کاربردی داشتند؟ اساساً تقسیم سال بر چهار فصل، بدون شمارش ایام و ماه های شمسی، امکان دارد؟
آنان برای هر ماه شمسی نام و عنوان نیز داشتند. این که می بینید در همان زمان گزارش داده اند که شهادت امام حسین(ع) در «برج الاسد»- حتی «قلب الاسد» بوده، آیا این اصطلاح در همان مدت کوتاه فاصله میان پیامبر(ص) و ماجرای کربلا، متداول شده است؟! اسامی ماه های شمسی در میان شان (از قبیل، حمل، دلو، اسد و...) کاملاً شناخته شده و معیار محاسبات بوده است.
به ویژه مردم حجاز و در آن میان مردم تاجر پیشۀ مکه که تجارت شان در سمت شمال با رومیان، و در سمت جنوب با یمن بود، همه محاسبات و قرارهای تجاری را با تقویم شمسی محاسبه می کردند. قرآن نیز بر اصل شمسی بودن تقویم تجاری آنان با آیه «رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْف» تصریح کرده است. حتی کوچ های عشایری شان بر اساس تقویم شمسی بوده است لا غیر.
اتفاقاً عرب ها در تقویم حساس تر از دیگر مردمان بوده اند؛ آنان در امور طبیعی و تجاری با تقویم شمسی عمل می کردند. و در دیگر امور اجتماعی با تقویم قمری.
اسلام: اسلام آمد بدون این که تقویم شمسی را از بین ببرد، اهمیت بیشتری به تقویم قمری داد. زیرا این فرهنگ جدید می خواست فرهنگ های مختلف پیشین را درهم بکوبد مثلاً زمانی روز سوگواری مسلمانان، با روز عید فرهنگ های پیشین تلاقی کند و یا بر عکس، و «ایّام الله»، ایّام کابالیسم[3] را از بین ببرد. این موضوع را در برخی از نوشته هایم توضیح داده ام و در این جا تکرار نمی کنم.
ثانیاً: بحث در کیهان شناسی، یک بحث طبیعی است نه اجتماعی، و محاسبات آن باید بر اساس تقویم طبیعیِ ثابت، باشد. هر علمی منطق و سبک و ابزار خودش را دارد. نمی توان گفت قرآن یک بحث طبیعی را با ابزار غیر ثابت، تبیین می کند. زیرا در آن صورت قرآن (نعوذ بالله) به عدم وقار علمی متهم می شود. «ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً»[4].
پرسش سوم: فرموده اید: در آیه شریفه 87 سوره نمل، اشاره شده است که صور (قیامت) بر همه و هر که در آسمانها و زمین است تأثیر می گذارد و وحشت و هراس آن همه را فرا می گیرد مگر کسی را که خداوند بخواهد. این در حالی است که آن بهشت ها (که در آسمان های بالاتر است و بهشتیان در آن زیست می کنند) دیگر بهشت نیست که اهل آن هراسان و وحشت زده شوند. زیرا در آیات متعددی از قرآن به مسئله «وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» نه خوفی برای آنها است و نه اندوهگین می شوند اشاره شده است. پس چگونه قیامت موجب هراس در سایر بهشت ها می گردد؟
پاسخ: در همان کتاب «تبیین جهان و انسان» توضیح داده ام که واژۀ «ارض» و «سماء» کاربردهای متعددی دارند. و معمولاً (نه همیشه) وقتی که لفظ «سموات» با صیغۀ جمع، در مقابل «ارض» قرار می گیرد، مراد از «ارض» محتوای کل آسمان اول، است و مراد از سموات آسمان های هفتگانه است.
اما گاهی لفظ «سموات» به اقطار بس وسیع آسمان اول، به کار رفته که مراد گسترۀ وسیع آن است که عبارت است از همۀ میلیاردها کهکشان، منظومه ها و کرات.
و در یکی از نوشته ها شرح داده ام که «احتمال این که موجود زندۀ عاقل و مکلف فقط به کرۀ زمین منحصر باشد، یک احتمال است در برابر میلیاردها» و تنها انسانِ کرۀ زمین، نیست که دُردانه کائنات باشد.
پس می توانید این آیه را شامل آسمان های هفتگانه که روی شش تای آن ها بهشت است، ندانید.
البته: چنین نیست که ساکنان بهشت های پیشین، از آن حادثۀ عظیم (نبأ عظیم) بی خبر باشند؛ در آن حادثه که آسمان جدیدی متولد می شود و تعداد آسمان ها به هشت می رسد «وَ الْمَلَكُ عَلى أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ»[5]. بدیهی است که آسمان های پیشین و ساکنان شان نیز تحت تأثیر آن، قرار خواهند گرفت. لیکن نه در حدّ وحشت و هراس.
[COLOR="#FF0000"]
پرسش چهارم: دو سؤال در یک سؤال: در کتاب قرآن و نظام رشته ای جهان منظور از شش جانب چیست؟ و چرا جهان را سه بعدی فرض کرده اید؟ در صورتی که تقریباً وجود ابعاد بیشتر (تا 12 بعد) در علم امروز جز، حتمیات است.[/COLOR]
پاسخ: 1- خیلی ساده: راست، چپ، روبه رو، پشت سر، زیر پا، بالای سر. در مقوله «فضا و مکان»، به کارگیری این تعبیر، برای بیان مقصود است. مثلاً: یک کره در فضا از شش جانب تحت فشار است.
2- در همان کتاب (تبیین جهان و انسان) به شرح رفته است که «زمان» بعد چهارم و «مکان» بعد پنجم ماده است. پس بنده «بٌعد و ابعاد» را در سه منحصر نکرده ام. و رشتۀ بحث من در کیهان شناسی، تنها به اصول کلی فیزیک نظری عمومی، دور می زند. و بیش از آن از تخصص من خارج است.
[COLOR="#FF0000"]
پرسش پنجم: در مبحث دافعه و ردّ جاذبه، برای توصیف دافعه و چگونگی عملکرد آن از مثال، سنگ در مسیر رودخانه ای و میزان آب انباشته شده در پشت آن استفاده نموده اید. همانطور که می دانید جاذبه، رابطه مستقیم با جرم دارد، هر چه بر جرم جسمی افزوده شود، بر جاذبه آن نیز افزوده می گردد. مثال، فاصله مرکز خورشید به طور متوسط و عدد روند شده 150 میلیون کیلومتر است. بر فرض اگر قطر خورشید به نصف اندازه کنونی کاهش یابد و چگال تر شود، باز هم فاصله مراکز خورشید و زمین در همان 150 میلیون کیلومتر باقی خواهند ماند و زمین دچار سقوط مداری نمی شود، زیرا بر جاذبه و گرانش خورشید افزوده نشده است. هر چند گرانش یا جاذبه سطحی خورشید به طور مثال در یک کیلومتر مربع از سطحش به دلیل افزایش چگالی و افزوده شدن جرم جدیدی بر جرم سابق آن افزوده نشده است. اما در بحث دافعه و به وزن 10 kg (جرم) در مسیر جریان آب رودخانه ای قرار گیرد، همان مقدار آب پشت آن انباشته می شود که یک جعبه تو خالی فلزی یا یک تکه یونولیت به همان ابعاد یک متر مربع و با وزن (جرم) یک کیلو گرم.
شما رابطه دافعه را با سطح و حجم جسم برقرار کرده اید، این در حالی است که هرگز چنین چیزی در طبیعت صادق نیست و مشاهده نشده است. مصداق بارز آن ستارگان نوترونی و کوتوله های سفید هستند که ابعادی در حد و اندازه کره زمین داشته و جاذبه ای ده ها برابر خورشید، که به دلیل جرم بسیار زیادشان است.
ضمناً مسئله جاذبه و گرانش در فرمول های دقیق فیزیک اندازگیری شده است. و با محاسبات به اثبات رسیده هر چند منشا جاذبه همچنان نا مشخص مانده. پس دافعه نیز باید با اصول و محاسبات دقیق فیزیک اندازه گیری و اثبات شود. اکنون بفرمایید چگونه دافعه ثابت می شود؟ رابطه دافعه با چیست؟ با جرم؟ با چگالی؟ با حجم؟؟؟ با سطح؟؟؟ عملکرد دافعه در فیزیک کوانتوم و نسبیت عام چگونه است؟
[/COLOR]
پاسخ: در این پرسش دقیقاً «مصادره به مطلوب» فرموده اید: می گوئید: جاذبه رابطۀ مستقیم با جرم دارد. بنده اصل و اساس جاذبه را رد می کنم از نو بر اساس همان جاذبه سخن می گوئید.
و این من نیستم که جاذبه را انکار می کنم، در همان جا شرح داده ام که هیچ کسی از دست اندرکاران اصلی این رشته، قانون نیوتن را نمی پذیرند.
بلی: به جای آن عبارت تان بفرمائید «دافعه رابطۀ مستقیم با جرم دارد»، می پذیرم. و سعی کرده ام که با مثال، همین رابطه را توضیح دهم.
توجه کنید: به وسیله «مثال» توضیح داده ام، مثال، مثال است نه یک فرمول ریاضی دقیق. و مثال آوردن در هر علمی جایز است.
مثال: جعبۀ تو خالی یا تکه یونولیت که آورده اید، درست نیست زیرا معادله میان دافعه (فشار از بیرون به هر جسم و جرمی) در این بحث کیهانی، چیزی را تو خالی یا یونولیت باقی نمی گذارد، بسته به میزان فشار بیرونی، و دور بودن یا نزدیک بودن به اجرام دیگر، است. لطفاً دوباره به آن مبحث توجه فرمائید.
فرموده اید: دافعه نیز باید با اصول و محاسبات دقیق فیزیک اندازه گیری و اثبات شود.
این سخن کاملاً عالمانه و درست است. عرض کردم این بخش از تخصص من خارج است؛ من اصول را ارائه داده و اعلام کرده ام، فروعات (و حتی اصول ردیف دوم) را باید متخصصین آن توضیح دهند.
این کار را از عزیزان گرامی خودمان که در این رشته تخصص دارند، بخواهید. و بگوئید: در این رشته هم با استقلال فکری کار کنند.
بلی: من مسئولیت اصول خودم را دارم و در حیطۀ آن اصول، قاطعانه (با تکیه بر قرآن و علوم اهل بیت- ع-) عرض می کنم که آماده ام از آن اصول دفاع کنم.
و همین الان، دیگرانی هستند که دارند روی اصول ردیف دوم و فروعات، در نقاطی از جهان کار می کنند، مطمئن باشید روزی همۀ این اصول را به همراه اصول ردیف دوم و فروعات، به نام خودشان اعلام خواهند کرد. همان طور که اصول پیشین بنده (البته نه بنده، بل اصول مکتب قرآن و اهل بیت-ع-) را، از آن جمله رقم 13700000000، را سرقت کردند. امّا این بار موفق به سرقت نخواهند شد زیرا تاریخ کابالیسم به مرحلۀ پایانی خود رسیده است[6].
[/B][/COLOR]
|
|
|
|