چندتا سوال داره مخمو می خوره... کمک کمک

[abadanastro]

دوست عزیز این مشکله که هر کس تازه عضو این تالار میشه پیدا می کنه !!
ما هر چی می نویسیم بقیه بد برداشت می کنند یا به خودشون می گیرند !!
چون فضا تقریبا صمیمیه شما نباید مطلبی رو به دل بگیری ، هر چند که بحث من رو به کسی نداشت
و نظر شخصی بود .
در هر صورت من از این که شما در این تالار بویژه این بحث شرکت می کنید خوشحالم

بيشترين ارتفاع خورشيد در 1 تير ماه در عرض 30 درجه ي شمالي 5/83 است.
خورشيد در چه ساعتي به اين ارتفاع مي رسد؟

سوالتون این بود ؟
اگه این سوال شماست که گفتم یک بار باید تعدیل زمان رو حساب کرد که نزدیک به 1 دقیقه شاید هم کمتر بشه برای اول تیر
و اختلاف طول جغرافیایی که فکر کنم حدودا 17 دقیقه و 30 ثانیه بشه برای آبادان
و این دو عدد رو جمع کرده و به 12 محلی اضاف میکنی میشه زمانی (ساعت رسمی کشور ) که خورشید بالا سر ما است ( ظهر شرعی در آبادان )

در مورد تعدیل زمان و این نمودار باید یکم تحقیق کنم تا ببینم قضیش چیه
هر چند که فکر می کنم بخاطر همون انحراف 23.5 درجه است

[sina-star]

سلام
مرسي از جواباتون...
يه سوال خيلي مهم و فوري دارم: :oops:
فرض كنيد 2 كوتوله ي سفيد درجه ي حرارت يكسان دارند،چرا درخشندگي 2 كوتوله ي سفيد روي هم كمتر از درخشندگي يكي از آنها است؟
حتما يه رابطه اي چيزي بينشون برقراره...
اين سوال سرنوشت سازه...

[EBN e SINA]

بله
اگر با سرعتي بيش از سرعت نور حركت كنيد.
البته فعلا حركت با اين سرعت غير ممكنه!
و يك سوال

مثلا اگر با دو برابر سرعت نور از زمين دور شويد و با ده برابر سرعت نور به آن نزديك شويد چه اتفاقي مي افتد؟

احتمال آن كه خودتان وارد گذشته بشويد وجود دارد؟
خودتان را در آسمان مي بينيد كه داريد از زمين دور مي شويد ولي شما در زمين هستيد!؟ (چون سرعتي بيش از سرعت نور داشتيد و اگر از دو نقطه x1 و x2 بگذريد چون سرعت شما از نور بيشتر بوده ابتدا نور x2 به شما مي رسد و سپس نور x1!
و شما مي توانيد معكوس حركت خودتان را در فضا ببينيد!

فکر می کنم شما یه جای کارو اشتباه کردید.
اینکه ما با یه سرعتی بیشتر از سرعت نور بریم تو عمق فضا و از اونجا به گذشته زمین نگاه کنیم میتونه قابل دستیابی باشه. چون ما فقط می خوایم یه سری تصاویری از زمین رو ببینیم. فقط تصاویری که ما زودتر از اونا به اون نقطه از فضا رسیدیم. اما اینکه بخوایم به گذشته برگردیم فکر کنم نشدنیه. چون به هر حال ما از زمان حال حرکت کردیم به سمت فضا.

[abadanastro]

سلام
مرسي از جواباتون...
يه سوال خيلي مهم و فوري دارم: :oops:
فرض كنيد 2 كوتوله ي سفيد درجه ي حرارت يكسان دارند،چرا درخشندگي 2 كوتوله ي سفيد روي هم كمتر از درخشندگي يكي از آنها است؟
حتما يه رابطه اي چيزي بينشون برقراره...
اين سوال سرنوشت سازه...

چون درخشندگی کوتوله های سفید به حجمشون بستگی داره ( یعنی سطحشون که نور ازش انتشار پیدا میکنه )
و هر چی جرم کوتوله های سفید بیشتر بشه اندازشون هم کوچکتر میشه ! و همین باعث میشه درخشندگی دو تا از اون ها روی هم کمتر از یکی به تنهایی باشه !

ببخشید میشه بپرسم این سوال ها رو برای چی میپرسید و چرا سرنوشت سازن ؟ کنجکاو شدم !!

[sina-star]

سلام...بازم ممنون از جوابتون ،پس جريان اين گاز تبهگن توي اين ماجرا چيه؟
راستش براي اين كه يك ترم رو در انجمنمون طي كنيم،بايد يه پروژه تحويل بديم.
حالا پروژه كم بود چندتا سوالم بهش اضافه كردن...
بعضياشم سوالاي خودم بود.
راستي ما يه شهابو مي بينيم.يه مقدار نور ازخود شهاب تابش ميشه و يه مقدارم منعكس ميشه.
از كجا بفهميم چه مقدار از خود اين شهابه تابش ميشده؟

[dehdari]

ممنونم،اين نظر لطف شما رو ميرسونه...
من هم متقابلا از شركت شما در اين بحث خوشحالم و اين كه مي تونم چيزاي زيادي هم از شما و هم از ساير دوستان ياد بگيرم.

پس داري تقلبي مي كني...حالا كه اينطور شد بايد زير سوالات اسم ماها رو قيد كني...اينجوري قبول نيستا.... :twisted:

در مورد سوال(اگر درست بگم):
اول بايد ببيني گاز تبهگن چيه تا بعد ربطش بدي...
وقتي كه ستاره داره آخرهاي عمرش رو طي مي كنه يا به عبارت ديگه تقريبا مرده يك مقدار جرم ازش باقي ميمونه.
حالا بايد ديد تكليف اين جرم باقيمانده چيه؟
اين جرم چون قادر به آغاز هيچ فرايند گرما هسته اي نمي باشد و فشار تابشي نداره،فشار گرانشي غلبه ميكنه و ستاره را مرتب منقبض مي كند و هيچ چيز نمي تونه جلوي اين انقباض رو بگيره مگر وقتي كه گاز ستاره تبديل به گاز تبهگن الكتروني ميشه.
قبل از گاز تبهگن الكتروني گاز ستاره بصورت يونيزه است.(يعني الكترونها جدا شده از هسته هستند)
وقتي فشار در اثر گرانش زياد شود ،تجمع الكترونها افزايش پيدا ميكنه و به هم خيلي نزديك مي شن و بنا بر اصل طرد پائولي دو الكترون نمي توانند در يك حالت كوانتومي يكسان قرار بگيرند(2 الكترون يكسان نمي تونن يك تراز انرژي رو اشغال كنند.شيمي 2)در اين حالت گاز تبهگن الكتروني است.براي برقراري اين اصل تراكم و فشار بيش از حد از بين مي روند و انقباض ستاره متوقف مي شود.در واقع فشار گاز تبهگن الكتروني كه نتيجه برقراري اصل ترد پائوليه از انقباض جلوگيري ميكنه.
اين گاز به سختي جسم جامد مي باشد و به فشار و دما ديگه بستگي نداره(از قانون گاز كامل پيروي نمي كنه .فك كنم فيزيك 3 فصل اول)
در اين زمان جرم تبديل به كوتوله ي سفيد ميشه.

حالا ربطشو با گاز تبهگن ببين:


همون طور كه دوست خوبمون آبادان آسترو گفتن :يكي از تفاوت هايي كه ستاره هاي رشته ي اصلي با كوتوله هاي سفيد دارند اين است كه در كوتوله هاي سفيد هر چه جرم بيشتر باشد شعاع كوچك تر مي شود،در حالي كه ستارگان در مرحله ي هيدروژن سوزي هر چه جرم بيشتر باشد شعاع هم بزرگتر است.
اگر جرم كوتوله ي سفيد بيشتر از 44/1 برابر جرم خورشيد باشد(حد چاندرا سخار)،هيچ فشاري حتي فشار گاز تبهگن الكتروني هم نمي تونه جلوي انقباض جرم در اثر گرانش رو بگيره .
حالا تصور كن ...مطمئنا جرم 2 كوتوله ي سفيد از حد چاندراسخار بيشتره،چون جرم زياده شعاع كم ميشه،وقتي شعاع كم بشه درخشندگي هم كمتر ميشه...

حالا اون شهابها:
ببين ما طيف خورشيد و شهاب مورد نظر رو داريم.وقتي نور خورشيد منعكس ميشه طيفي مشابه طيف خورشيد روبه ما ميده و ما مي دونيم كه تابش جسم سياه هم مثل تابش خورشيده.حالا اگر توي طيف جذبي اين شهاب خطوط تابشي ديگري هم بود در واقع از مولكولها و اتم هاي تحريك شده ي درون خود شهاب ناشي ميشه.
اميدوارم درست گفته باشم...

[abadanastro]

سلام...بازم ممنون از جوابتون ،پس جريان اين گاز تبهگن توي اين ماجرا چيه؟
راستش براي اين كه يك ترم رو در انجمنمون طي كنيم،بايد يه پروژه تحويل بديم.
حالا پروژه كم بود چندتا سوالم بهش اضافه كردن...
بعضياشم سوالاي خودم بود.

ببخشید فوضولی میکنم
اما انجمن کجا یه همچین سوالایی طرح کرده ؟

[sina-star]

سلام...بازم ممنون از جواباتون :oops:
نه اشكالي نداره....انجمن اديب اصفهان
ترم اخترفيزيك...
سوال اصليشون همون كوتوله ها بود ولي خوب راهنمايي خواستيم گفت به گاز تبهگن هم ربط داره...
و گفت كه حتما بايد كامل جواب بديم :| ،نا سلامتي اين پروژه 50 نمره داره

[abadanastro]

اصفهانیا چه کارایی می کنند ! :wink: :wink:

[only orion]

سلام دوستان.یک سوال به ذهنم رسید:
با توجه به اینکه هر ستاره هر روز 4 دقیقه زودتر طلوع میکنه می توان نتیجه گرفت که هر شبانه روز جای ستاره یک درجه تغییر می کنه.تا این جا رو قبول دارید؟
خوب اگه قبول دارید ادامه ی بحث روبگم.
اگه ما اینجوری بگیم یعنی اینکه هر ستاره در سال که 365 روزه 365 درجه جابجا میشه.یا به عبارتی دیگه مثلا مکان یک ستاره ساعت 9 شب اول فرودین 88 با 9 شب اول فروردین 89 فرق میکنه.این رو چطوری توجیه می کنید؟