سیاه چاله

[013]

بازم میگم، بستگی به رویه داره :|||||||||||||| میزان خمیدگی تو همه رویه ها که یکی نیس :| مثل مثلث رو زمین آسفالت اگه رسم کنم، با ابعاد 3، 4 و 5 متر تقریبن 180 درجس ولی مثلث با 0.01 همین ابعاد روی توپ راگبی شاید بشه 200 درجه. امیدوارم منظورمو خوب رسونده باشم.
اگه دقیق دقیق میخواین بدونین یه راهش رسمه یه راهشم پرسیدن از یک دانشمند هندسی با حافظه قوی.

[naruto sh]

سلام بر دوستان عزیز

یک معما مربوط به سیاه چاله

فرض کنید که یک توپ فوتبال را مستقیما به طرف بالا می اندازیم . با چه سرعتی باید آن را به بالا انداخته باشیم تا دیگه به پایین بر نگرده؟؟؟:confused:

[Regulus]

سلام بر دوستان عزیز

یک معما مربوط به سیاه چاله

فرض کنید که یک توپ فوتبال را مستقیما به طرف بالا می اندازیم . با چه سرعتی باید آن را به بالا انداخته باشیم تا دیگه به پایین بر نگرده؟؟؟:confused:

با شتابی بیش از شتاب گرانش جرم اول. (یعنی مثلا زمین)

[naruto sh]

با شتابی بیش از شتاب گرانش جرم اول. (یعنی مثلا زمین)

منظورتون اینه که اگر توپ به اندازه کافی سریع شروع به حرکت کنه هرگز متوقف نمیشه و به سمت پایین بر نمیگرده:confused: ( مثل موشک یا شاتل یا هواپیما:confused: )

[Regulus]

حرکت پرتابی میدونید چجوریه؟
اگه تو فضا بررسیش کنیم، سه تا مولفه داره.
دو تا افقی که ربطی به گرانش ندارن و در طول مسیر حرکت ثابتن و یکی عمودی که تحت تاثیر گرانشه.
اگه شتاب مولفه عمودی بیشتر از شتاب گرانش منبع گرانشمون باشه، جسم در دام گرانش اون منبع نمیفته.
اگه مساوی باشه، تو یه مدار مشخص دورش میچرخه و اگه کمتر باشه، سقوط میکنه.

[naruto sh]

اگر هسته یک ستاره فرو بریزد و جرمی بیش از 3/2 برابر جرم خورشید داشته باشد به فروریزش ادامه خواهد داد تا به تکینگی برسد و سیاه چاله تشکیل شود . بعضی از نظریه پردازان بر این باورند که وجود تکینگی غیر ممکن است و هنگامی که قوانین فیزیک شناخته شوند کشف خواهیم کرد که فروریزش قبل از شعاع صفر متوقف خواهد شد .

این مسئله اختلاف کمی را برای برای دانشمندان بوجود می آورد . اگر شیئی به قدر کافی کوچک شود سرعت فرار از نزدیکی آن آنقدر بزرگ میشود که هیچ نوری نمیتواند از آن فرار کند . دانشمندان هیچ اطلاعاتی در مورد این شیئ یا تقریبا حجم فضای اطراف آن را نمیتوانند به دست بیاورند و به چنین حجمی به عنوان سیاهچاله ارجاع میدهند . مرز این ناحیه افق رویداد نامیده می شود . زیرا هر حادثه ای که در داخل سطح اتفاق بیافتد برای مشاهده کننده خارج از آن غیر قابل رویت است . برای مشاهده اینکه چگونه چنین ناحیه ای میتواند وجود داشته باشد ما باید نسبیت عام را بررسی کنیم .

( نسبیت عام یک میدان گرانشی را مانند یک فضا-زمان خمیده توضیح میدهد . یعنی حضور منحنی های فضا-زمان جرم به طریقی است که گرانی را تجربه میکند . اینشتین در سال 1916 میلادی معادلاتی را منتشر کرد که نظریه اش را شرح میداد و تقریبا در همان زمان ستاره شناسی بنام ( کارن شوارزچیلد ) راهی برای حل معادلات و توضیح میدان گرانشی اطرف توده ماده تنها بدون چرخش و ار نظر الکتریکی خنثی پیدا کرد . این راه حل شامل نخستین توضیح نسبیت عام یک سیاهچاله ، بدون چرخش و سیاهچاله های خنثی از نظر الکتریکی که اکنون به عنوان سیاهچاله های شوارزچیلد شناخته شده است میباشد ).

[naruto sh]

نظریه پردازانی که سیاهچاله را مطالعه میکنند به این گفته علاقه مند هستند که سیاهچاله ها مو ندارند . منظورشان از این جمله این است که ماده ای که سیاهچاله را تشکیل می دهد تقریبا تمام خواص بهینه خود را از دست می دهد . یک سیاهچاله از یک ستاره فروریخته شده ساخته شده است . از سیاهچاله ای که از بادام زمینی یا از دستکش حلقه ای خزدار ساخته شده است غیر قابل تشخیص خواهد بود . به یک ماده که در داخل (( افق رویداد )) قرار میگیرد تنها ممکن است سه خاصیت ، جرم ، اندازه ، حرکت زاویه ای و بار الکتریکی اش را نگه دارد .

سیاهچاله های شوارزچیلد بوسیله حل معادلات اینشتین برای حالت خاصی که شیئ فقط جرم نشان داده شده است ، سیاهچاله های شوارزچیلد نمی چرخند و بار الکتریکی هم ندارند . حل معادله برای سیاهچاله های چرخان یا دارای بار الکتریکی یا دارای هر دو خاصیت بسیار مشکل است و فقط در چند دهه اخیر پیدا شده اند . به طور کلی سیاهچاله های باردار چرخان شبیه سیاهچاله های شوارزچیلد هستند .

[naruto sh]

به نظر نمی رسد که ستاره شناسان در مورد سیاهچاله های باردار شده نگرانی داشته باشند زیرا ستارگانی که فرو میریزند و از قرار معلوم سیاهچاله تشکیل میدهند نمی توانند بار الکتریکی بزرگ ساکنی داشته باشند .

فرض کنید که بتوانیم به خورشید بار مثبت بزرگی بدهیم ، خورشید شروع به دفع پروتونها از تاج خودش و جذب الکترونها خواهد کرد و به زودی به بار خنثی باز خواهد گشت . از این رو انتظار میرود که سیاهچاله ها از نظر الکتریکی خنثی باشد .

اما به نظر می رسد که هر چیزی در جهان دوران داشته باشد و ستارگان در حال هوار همچنان که بقاء اندازه حرکت زاویه ای دارند به طور سریع می چرخند . بنابراین انتظار میرود که سیاهچاله ها اندازه حرکت زاویه ای داشته باشند . در سال 1963 میلادی ریاضیدانان زلاندنو (( ری.پی.کر )) حلی برای معادلات انیشتین پیدا کرد که یک سیاهچاله در حال چرخش را توضیح میدهد . این مطلب اکنوم به نام (( سیاهچاله کر )) شناخته شده است .

[irantrn]

خیلی مطلب اموزنده ای بود