09-17-2009, 02:33 AM
ظاهراً دوباره دوستان نجومي به پوچي خوردن! البته كمي مزاح ميكنم. ولي نكاتي رو فرموش نكنيد! 1. به دليل كنكور و سدهاي مختلف بخصوص عوامل اقتصادي باعث انتخاب رشتههاي رندومي ميشه. بسياري به رشتهي مورد علاقهشون نمِرسند. خاطرات دورهي ليسانس در انجمن فيزيك دانشگاه رو كه خودم هم جزو هيئت موسس اش بودم يادم نميره. هيچ كس نبود. با هر كسي صحبت ميكردي حتي نمِتونست اسم واحدهاي اراده شده رو بخونه از روي كاغذ. درصد كمي با شناخت جزئي امده بودند. همون ها كمي كمك كردند. و ما موفق شديم سمينارهاي متعددي رو ترتيب بديم. بايد بدتر از نجوم فيزيك رو ترويج مي كرديم كه دانشجو بفهمه داره چي ميخونه!
ولي كسي كه علاقه داشته باشه اين راه رو براي خودش باز ميكنه. بايد سمج بود براي هدف يكي از راهكارهاي مقابله با برخي مشكلاته و نه همهي مشكلات. باز هم بحث علم و غير علم اينجا پيش اومد. اين قضيه رو بارها بحث كرديم و دوباره هم:
ترويج علم ايجاد آگاهي عمومي در سطح مردم عام است! يعني شما و يا هر شخص ديگري ديگران رو از آنچه بهش كمتر توجهي ميشده و يا پيشرفتهاي علمي دائم تيتر خبرها هستند و يا امدن فناوري جديد با خبر ميكنيد. اينحاست كه علم در نقش فرهنگ وارد ميشه. و ايندو در تقابل هم قرنهاست كه پيش ميرن. تاريخ علم رو كم هم نيست از فشارهاي ايدئولوژيك از هر نوع به اهل علم، مطالعه كنيد. قرار نيست همه فيزيكدان يا فيزيك خوان باشند. من كاملاً موافقم. ولي يك نكته رو هرگز نبايد ناديده گرفت و اون تلاش و هزينه و عمريه كه صرف علم ميشه. و جايي شبيه اينجا عدهاي مثل ما روي اون بحث ميكنيم. مهم نيست در چه سطحي اين آگاهي رو بين خودمون هم بالا ميبريم. ديدگاه علمي يكي از مهمترين مباحثههاي فلسفه است. فلسفه بعد از مدتي كه علم زير بناي اون رو با اعلام قدرتمند خودش عوض كرد ديت به عصا شد و حالا حتي متافيزيك هم محبوره خودش رو علم معرفي كنه. زياد حاشيه نميرم و فقط خواستم همون خط اول رو تأكيد كنم.
در مورد مدرك علمي: بله موافقم ولي اون اشخاصي كه رشتهي خودشون رو عوض كردند امثال ديراك بودند و كم هم نيستند كه با فيزيك و رياضيات آشنا بودند. ولي اشخاصي بدون كل اينها هم در ترويج علم مؤثر بودند. و گاهي در پيشرفت علم! از ضامنهاي مالي گرفته تا عوامل اجرايي غير متخصص.
اينكه بدونيد چه تأثيري ميتونيد در آدمها بگذاريد كه فرداي اون روزها نام شما رو به عنوان مشوق و عمال موفقيتشون ببرن. معلم وار بگم اين اولين لذت از موفقيت يك شاگرده كه ممكنه شما هم حد علميتون پايين باشه ولي اين شما بودين كه كليد موفقيت يك آدم رو زديد! اين لذتبخش نيست؟
غير از اينها به عنوان كسي كه علم رو ديدگاه عقلاني ميدونه و اين راه رو ادامه مي ده، ميگم لذتهاي ديگهاي هم داره كه بنابه هر شخص ممكنه كمي فرق داشته باشه. حالا هر قدر ما بايد صبور باشيم، هر قدر سختي بكشيم يا تلاش كنيم تا بلكه كم كم به جوابهاي علمي كه ميخواستيم برسيم. همين ديدگاه به علم آماتوري منتقل شد و الان كساني هستند كه مطالعات حنبي بسياري قوي دارند در زمينههاي خاص علمي. منتهي ديگر دوران قرن 18-19 نيست كه همونها هم پژوهشگر بشن. خواستين ميگم چرا اين اتفاق نميافته. نوشتهام طولاني شد. ممنون از حوصلهتون.
ولي كسي كه علاقه داشته باشه اين راه رو براي خودش باز ميكنه. بايد سمج بود براي هدف يكي از راهكارهاي مقابله با برخي مشكلاته و نه همهي مشكلات. باز هم بحث علم و غير علم اينجا پيش اومد. اين قضيه رو بارها بحث كرديم و دوباره هم:
ترويج علم ايجاد آگاهي عمومي در سطح مردم عام است! يعني شما و يا هر شخص ديگري ديگران رو از آنچه بهش كمتر توجهي ميشده و يا پيشرفتهاي علمي دائم تيتر خبرها هستند و يا امدن فناوري جديد با خبر ميكنيد. اينحاست كه علم در نقش فرهنگ وارد ميشه. و ايندو در تقابل هم قرنهاست كه پيش ميرن. تاريخ علم رو كم هم نيست از فشارهاي ايدئولوژيك از هر نوع به اهل علم، مطالعه كنيد. قرار نيست همه فيزيكدان يا فيزيك خوان باشند. من كاملاً موافقم. ولي يك نكته رو هرگز نبايد ناديده گرفت و اون تلاش و هزينه و عمريه كه صرف علم ميشه. و جايي شبيه اينجا عدهاي مثل ما روي اون بحث ميكنيم. مهم نيست در چه سطحي اين آگاهي رو بين خودمون هم بالا ميبريم. ديدگاه علمي يكي از مهمترين مباحثههاي فلسفه است. فلسفه بعد از مدتي كه علم زير بناي اون رو با اعلام قدرتمند خودش عوض كرد ديت به عصا شد و حالا حتي متافيزيك هم محبوره خودش رو علم معرفي كنه. زياد حاشيه نميرم و فقط خواستم همون خط اول رو تأكيد كنم.
در مورد مدرك علمي: بله موافقم ولي اون اشخاصي كه رشتهي خودشون رو عوض كردند امثال ديراك بودند و كم هم نيستند كه با فيزيك و رياضيات آشنا بودند. ولي اشخاصي بدون كل اينها هم در ترويج علم مؤثر بودند. و گاهي در پيشرفت علم! از ضامنهاي مالي گرفته تا عوامل اجرايي غير متخصص.
اينكه بدونيد چه تأثيري ميتونيد در آدمها بگذاريد كه فرداي اون روزها نام شما رو به عنوان مشوق و عمال موفقيتشون ببرن. معلم وار بگم اين اولين لذت از موفقيت يك شاگرده كه ممكنه شما هم حد علميتون پايين باشه ولي اين شما بودين كه كليد موفقيت يك آدم رو زديد! اين لذتبخش نيست؟
غير از اينها به عنوان كسي كه علم رو ديدگاه عقلاني ميدونه و اين راه رو ادامه مي ده، ميگم لذتهاي ديگهاي هم داره كه بنابه هر شخص ممكنه كمي فرق داشته باشه. حالا هر قدر ما بايد صبور باشيم، هر قدر سختي بكشيم يا تلاش كنيم تا بلكه كم كم به جوابهاي علمي كه ميخواستيم برسيم. همين ديدگاه به علم آماتوري منتقل شد و الان كساني هستند كه مطالعات حنبي بسياري قوي دارند در زمينههاي خاص علمي. منتهي ديگر دوران قرن 18-19 نيست كه همونها هم پژوهشگر بشن. خواستين ميگم چرا اين اتفاق نميافته. نوشتهام طولاني شد. ممنون از حوصلهتون.
Science is a way of trying not to fool yourself. The first principle is that you must not fool yourself, and you are the easiest person to fool. Richard Feynman