08-19-2005, 08:41 PM
سلام،
اطلاعاتی که می خواهید در چه حدودی باشد؟ خیلی خلاصه؟ :?:
در هر حال من یک نمای کلی از سیاه چاله ها رو براتون شرح میدم. این مبحث از نظر فیزیکی بسیار مفصل است. ابتدا این بحث از ستارگان شروع شد:
ستارگان اندازه های مختلفی دارند که همانطور که می دانید چاندر اسخار به صورت نظریه یک حد برای پایان گرفتن عمر این نیروگاه های طبیعی هسته ای در نطر گرفت که از نسبیت عام آینشتاین و سپس حل ساده ی شوارتزشیلد از معادله ی فضا -زمانی( ژئودزیک) منتج می شد. این معادلات یک تکینگی را نشان می داد. یعنی نقاطی در فضا در یک زمان معین ( که می تواند یک بازه زمانی باشد) جرمی فوق العاده را در خود جای می دهند در آنجاست که می گویند فضا روی خود خمیده می شود. پایان ستارگان ابر پر جرم به جای اینکه به ستاره ی نوترونی یا کوتوله سفید تبدیل شود، به یک تکینگی می رسد؛ همان خمیدگی که گفتم. حتما یادتان هست که فرضیه آینشتاین به درستی ( لااقل تا کنون) پیش بینی می کرد هر جرمی در فضا، فضای اطراف خود را خمیده می کند. راستش را بخواهید مسئله از دید فیزیکدانان بسیار بیش از اینها پیچیده و انتزاعی است. شاید اگر شبیه سازی های انحنای فضا زمان را ببینید، تعجب کنید. با ذهنیاتی که کتابها و مقالات ساده نویسی شده ارائه می دهند، کاملا فرق دارد. حتی وقتی معادله آنشتاین را حل می کنید به ساده ترین رو ش فقط توانسته اید که فرمول سیاه چاله ای را در تکینگی ( حد گیری از حل معادله؛ البته نه دقیقا) که به اصطلاح سیاه چاله ی ایستا ست بدست آورید!! پس عامه مردم و حتی دانشجویان فیزیک که نسبیت را گذرانده اند، با ساده ترین نوع و یک نوع خاص از آنها آشنا هستند!؟ ما سیاه چاله های متعددی داریم که سعی می کنم در جایی درباره شان بنویسم.
خب پس ستاره مورد نظر ما به پایان عمر خود رسیده و پس از انفجاری مهیب در مرکز جرم خود مواد اطراف را جمع کرده و ناگهان همه چیز حتی نور را که شامل فوتون هاست می بلعد! در اطراف این سیاه چاله منطقه ی ممنوعه ای وجود دارد که هر جرمی وارد این منطقه 4 بعدی می شود باید بلعیده شود!! ( شعاع شوارتزشیلد) این شعاع نیز در همان فرمولها معلوم است. خب این نقطه ی خمیده ی فضا-زمان یک سیاه چاله است( آنهم از نوع ستاره ای آن) فیزیکدانان ذارت بنیادی و کیهانشناسان نظریاتی مانند ریسمانها را در آنها امتحان می کنند. باید متذکر شوم تمامی اینها نظریه است. ولی آیا سیاه چاله ها فقط حاصل از ستارگان ابر پرجرم هستند؟
اگر به کیهان شناسی و یا حتی اخترفیزیک کهکشانها علاقه مند باشید، راجع به تکینگی ها در ابتدای عالم و شاید پایان یک انقباض کیهانی چیزهایی شنیده باشید. در واقع سیاه چاله ها نمونه کوچکی از تکینگی های کیهانی هستند. حالا یک سوال : با در نظر گرفتن حد چاندر اسخار می توانید بگویید چه شرطی برای سیاه چاله شدن در اثر رمبش یک جرم فضایی وجود دارد؟ آیا ممکن است جرمی کوچکتر از آن حد به سیاه چاله تبدیل شود؟ راهنمایی: جرمی مانند زمین چه شرطی باید داشته باشد تا در اثر رمبش به سیاه چاله تبدیل شود؟
امیدوارم مفید بوده باشد!
اطلاعاتی که می خواهید در چه حدودی باشد؟ خیلی خلاصه؟ :?:
در هر حال من یک نمای کلی از سیاه چاله ها رو براتون شرح میدم. این مبحث از نظر فیزیکی بسیار مفصل است. ابتدا این بحث از ستارگان شروع شد:
ستارگان اندازه های مختلفی دارند که همانطور که می دانید چاندر اسخار به صورت نظریه یک حد برای پایان گرفتن عمر این نیروگاه های طبیعی هسته ای در نطر گرفت که از نسبیت عام آینشتاین و سپس حل ساده ی شوارتزشیلد از معادله ی فضا -زمانی( ژئودزیک) منتج می شد. این معادلات یک تکینگی را نشان می داد. یعنی نقاطی در فضا در یک زمان معین ( که می تواند یک بازه زمانی باشد) جرمی فوق العاده را در خود جای می دهند در آنجاست که می گویند فضا روی خود خمیده می شود. پایان ستارگان ابر پر جرم به جای اینکه به ستاره ی نوترونی یا کوتوله سفید تبدیل شود، به یک تکینگی می رسد؛ همان خمیدگی که گفتم. حتما یادتان هست که فرضیه آینشتاین به درستی ( لااقل تا کنون) پیش بینی می کرد هر جرمی در فضا، فضای اطراف خود را خمیده می کند. راستش را بخواهید مسئله از دید فیزیکدانان بسیار بیش از اینها پیچیده و انتزاعی است. شاید اگر شبیه سازی های انحنای فضا زمان را ببینید، تعجب کنید. با ذهنیاتی که کتابها و مقالات ساده نویسی شده ارائه می دهند، کاملا فرق دارد. حتی وقتی معادله آنشتاین را حل می کنید به ساده ترین رو ش فقط توانسته اید که فرمول سیاه چاله ای را در تکینگی ( حد گیری از حل معادله؛ البته نه دقیقا) که به اصطلاح سیاه چاله ی ایستا ست بدست آورید!! پس عامه مردم و حتی دانشجویان فیزیک که نسبیت را گذرانده اند، با ساده ترین نوع و یک نوع خاص از آنها آشنا هستند!؟ ما سیاه چاله های متعددی داریم که سعی می کنم در جایی درباره شان بنویسم.
خب پس ستاره مورد نظر ما به پایان عمر خود رسیده و پس از انفجاری مهیب در مرکز جرم خود مواد اطراف را جمع کرده و ناگهان همه چیز حتی نور را که شامل فوتون هاست می بلعد! در اطراف این سیاه چاله منطقه ی ممنوعه ای وجود دارد که هر جرمی وارد این منطقه 4 بعدی می شود باید بلعیده شود!! ( شعاع شوارتزشیلد) این شعاع نیز در همان فرمولها معلوم است. خب این نقطه ی خمیده ی فضا-زمان یک سیاه چاله است( آنهم از نوع ستاره ای آن) فیزیکدانان ذارت بنیادی و کیهانشناسان نظریاتی مانند ریسمانها را در آنها امتحان می کنند. باید متذکر شوم تمامی اینها نظریه است. ولی آیا سیاه چاله ها فقط حاصل از ستارگان ابر پرجرم هستند؟
اگر به کیهان شناسی و یا حتی اخترفیزیک کهکشانها علاقه مند باشید، راجع به تکینگی ها در ابتدای عالم و شاید پایان یک انقباض کیهانی چیزهایی شنیده باشید. در واقع سیاه چاله ها نمونه کوچکی از تکینگی های کیهانی هستند. حالا یک سوال : با در نظر گرفتن حد چاندر اسخار می توانید بگویید چه شرطی برای سیاه چاله شدن در اثر رمبش یک جرم فضایی وجود دارد؟ آیا ممکن است جرمی کوچکتر از آن حد به سیاه چاله تبدیل شود؟ راهنمایی: جرمی مانند زمین چه شرطی باید داشته باشد تا در اثر رمبش به سیاه چاله تبدیل شود؟
امیدوارم مفید بوده باشد!
Science is a way of trying not to fool yourself. The first principle is that you must not fool yourself, and you are the easiest person to fool. Richard Feynman