05-27-2009, 01:08 PM
بسیاری از شاعران ما در زمینه ستاره شناسی هم سرامد بودند و لذا ستاره شناسی ادبیات ایران به کرات دیده شده.در اینجا به تدریج مقداری از اونها رو بیان می کنیم تا به صورت یک گنجینه بماند.اگر کسی از دوستان بیشتر داره بذاره.
1.
افسری بود بر سر اکلیل/کمری داشت بر میان جوزا
راست پروین چو هفت قطره ی شیر/برچکیده به جامه ی خضرا
فرقدان همچو دیدگان هژبر/شد پدید از کران چرخ دوتا
همچو من در میان خلق ضعیف/در میان نجوم نجم سها
شاعر:مسعود سعد
معنی کلمات سخت:
اکلیل:اکلیل شمالی و جنوبی
هفت قطره ی شیر:خوشه ی پروین
فرقدان:دو ستاره ی صورت فلکی خرس کوچک
هژبر:شیر(صورت فلکی شیر)
دوتا:صورت فلکی دو پیکر
سها:ستاره ی کوچکی نزدیک ستاره عناغ در صورت فلکی خرس بزرگ
1.
افسری بود بر سر اکلیل/کمری داشت بر میان جوزا
راست پروین چو هفت قطره ی شیر/برچکیده به جامه ی خضرا
فرقدان همچو دیدگان هژبر/شد پدید از کران چرخ دوتا
همچو من در میان خلق ضعیف/در میان نجوم نجم سها
شاعر:مسعود سعد
معنی کلمات سخت:
اکلیل:اکلیل شمالی و جنوبی
هفت قطره ی شیر:خوشه ی پروین
فرقدان:دو ستاره ی صورت فلکی خرس کوچک
هژبر:شیر(صورت فلکی شیر)
دوتا:صورت فلکی دو پیکر
سها:ستاره ی کوچکی نزدیک ستاره عناغ در صورت فلکی خرس بزرگ
قلمروی حکومت من در اسمان است "بتهوون"