معمولا اتفاقی رو که میدونستید در درونتان بوده و مشکل بشه مثلاً برای دیگران بازگو کنید و درست همین اتقاق بیافتد .
تقریبا جوری اتفاق میافته که تا همون لحظه ای که به شما این احساس دست داده را قوی احساس میکنید.
مثلا در راه منزل فردی را میبینید که احساس میکنید صحنه تکراری است و قبلا همین اتفاق افتاده است و همزمان با اعمالی که آن فرد انجام میدهد این تخیل در ذهن شما اینجور پردازش میشه که هر کاری را که انجام داده را درست حدس زدید ولی هر چی به فکر فرو میروید که از این به بعد مثلا چه کاری انجام میدهد نمیتوانید و یا اشتباه حدس میزنید ...و این عمل خیلی زود ایست میکند و آنقدر سریع اتفاق میافتد که تا همان لحظه که این مسئله به ذهنتان رسیده به نظر میاد در ذهنتان شکل گرفته و بعد از آن را نمیتوانید حدس بزنید .
موردی را به یاد دارید که برای دوستان و یا آشنایان چیزی را به این سبک پیش گویی کرده باشید ؟
چون معمولا همه چیز همزمان روی میدهد . و ذهن شما نسبت به وقایع مدت بسیار کوتاه قبل آشنایی دارد و آینده را نمیتواند پیشگویی کند .
تقریبا جوری اتفاق میافته که تا همون لحظه ای که به شما این احساس دست داده را قوی احساس میکنید.
مثلا در راه منزل فردی را میبینید که احساس میکنید صحنه تکراری است و قبلا همین اتفاق افتاده است و همزمان با اعمالی که آن فرد انجام میدهد این تخیل در ذهن شما اینجور پردازش میشه که هر کاری را که انجام داده را درست حدس زدید ولی هر چی به فکر فرو میروید که از این به بعد مثلا چه کاری انجام میدهد نمیتوانید و یا اشتباه حدس میزنید ...و این عمل خیلی زود ایست میکند و آنقدر سریع اتفاق میافتد که تا همان لحظه که این مسئله به ذهنتان رسیده به نظر میاد در ذهنتان شکل گرفته و بعد از آن را نمیتوانید حدس بزنید .
موردی را به یاد دارید که برای دوستان و یا آشنایان چیزی را به این سبک پیش گویی کرده باشید ؟
چون معمولا همه چیز همزمان روی میدهد . و ذهن شما نسبت به وقایع مدت بسیار کوتاه قبل آشنایی دارد و آینده را نمیتواند پیشگویی کند .