05-26-2014, 10:15 AM
در عالم طبیعت و فیزیك فوانینی حكم فرماست كه استثنا پذیر نیستند و آن قوانین در سراسر عالم یكسان هستند مانند قانون جاذبه عمومی و غیره ... .
علم فیزیك و دیگر علوم طبیعی فقط با این قوانین سر و كار دارند و از تفسیر قوانین عالم مجردات كه متافیزیك و یا عالم ماوراء فیزیك نامیده می شود ناتوان و عاجزند و متد بررسی این دو با هم بسیار متفاوت است .
كسی كه بر نیروی جاذبه زمین غلبه می كند و یا كسی كه با یك نگاه و بدون اعمال هیچ نیروی فیزیكی كاری را انجام می دهد مانند شكستن شیشه با یك نگاه و یا خواندن افكار دیگران و یا طی الارض و سیر در زمان و نفوذ در گذشته و آینده و فرار از حدود و ثغور و حصار فضا و زمان و ... همه و همه خبر از قوانین دیگری می دهد كه فرای قوانین فیزیكی بوده و از عوالم متا فیزیك پیروی می كنند .
كسانی كه با ابعاد روحی بشرآشنا بوده و روح او را بهتر شناخته اند می دانند كه انسان به غیر از بعد مادی و جسمی بعد بسیار قدرتمندی دارد كه بعد روحانی و الهی اوست و همین بعد است كه او را از حصار فضا و زمان آزاد ساخته و با همه حقایق هستی پیوند می دهد .
توجه به روح انسانی از قدیم الایام در میان انسان ها متداول بوده است ولی نحوه پرورش آن در بین اقشار مختلف روحانیون متفاوت است كه در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود :
الف) استفاده از ریاضتهای نفسانی :
ریاضتهای شاق نفسانی قدرت روحی انسان را بالا برده و او را قادر می سازد كه در برخی موارد بر قوانین فیزیكی غلبه كرده و باعث تحیر دیگران گردد البته لازم به ذكر است كه تعدادی از انسان ها از بدو تولد برخی از قدرت های روحی را دارند كه عین یا چشم بد از این نوع قدرت هاست شكستن اجسام با یك نگاه و نیز نفوذ در فكر دیگران و ... از این مقوله است .
ب) استفاده از عرفانهای غیر الهی :
مانند عرفانهای هند و چینی كه در این نوع عرفانها راه هایی برای بالا بردن قدرت روحی انسان ارائه می شود .
ج) استفاده از جنیان و شیاطین :
عده ای از انسان های شیطانی و نیز بعضی از جادوگران و شیطان پرستان با برخی از كار های شیطانی ، خودشان را به شیاطین نزدیك ساخته و به قدرت های روحی خاصی می رسند .
د) استفاده از عرفانهای الهی نادرست :
در این نوع عرفان ها راه های عبادی خاصی برای رسیدن به قدرت های روحی به انسان داده می شود و علت آن كه به این روش ها روش های نادرست نام نهادیم این است كه در این روش ها ، از انسان كامل استفاده نمی شود در هر زمان و عصری فقط یك انسان كامل وجود دارد .
ه ) استفاده از عرفان الهی درست :
در این نوع روش كه تنها عرفان الهی درست در بین تمام مكتب های عرفانی است راه های عبادی خاصی به انسان داده می شود و از انسان كامل و قطب عالم امكان و محور كل معنویات استفاده می شود و انسان در این روش ها هیچ هدفی جز رسیدن به خدا ندارد و رسیدن به قدرت های روحی اصلا در هدف و نیت او هیچ مدخلیتی ندارد ولی اگر انسان با این روش به انسان كامل دسترسی پیدا كرد دیگر بر انجام هر كاری قادر خواهی بود .
در این روش انسان به پاك ترین و نورانی ترین حالت روحی می سد و از همه لحظات زندگی خود لذت می برد و به قدرت های روحی كه در این روش پیدا كرده است هیچ توجهی نمی كند . چنان نورانیتی در این مرتبه وجود فرد را فرا می گیرد كه با تمام عالم پیوند می خورد و همه وجودش الهی می گردد و انسان های دیگر نیز با دیدن او غرق در سرور و شادی می گردند . ولی در روش های قبلی انسان به این پاكی روحی دست پیدا نمی كند و فقط به قدرت روحی رسیده و از انسان كامل خبری ندارد .
برای استفاده از این روش ، وجود یك استاد كامل كه به مراحل عالی دست یافته است ضرورت دارد . در ضمن گفتنی است كه این روش فقط در مذهب شیعه 12 امامی قابل دسترسی است و در هیچ مكتبی به این مرتبه نمی توان دست یافت .
علم فیزیك و دیگر علوم طبیعی فقط با این قوانین سر و كار دارند و از تفسیر قوانین عالم مجردات كه متافیزیك و یا عالم ماوراء فیزیك نامیده می شود ناتوان و عاجزند و متد بررسی این دو با هم بسیار متفاوت است .
كسی كه بر نیروی جاذبه زمین غلبه می كند و یا كسی كه با یك نگاه و بدون اعمال هیچ نیروی فیزیكی كاری را انجام می دهد مانند شكستن شیشه با یك نگاه و یا خواندن افكار دیگران و یا طی الارض و سیر در زمان و نفوذ در گذشته و آینده و فرار از حدود و ثغور و حصار فضا و زمان و ... همه و همه خبر از قوانین دیگری می دهد كه فرای قوانین فیزیكی بوده و از عوالم متا فیزیك پیروی می كنند .
كسانی كه با ابعاد روحی بشرآشنا بوده و روح او را بهتر شناخته اند می دانند كه انسان به غیر از بعد مادی و جسمی بعد بسیار قدرتمندی دارد كه بعد روحانی و الهی اوست و همین بعد است كه او را از حصار فضا و زمان آزاد ساخته و با همه حقایق هستی پیوند می دهد .
توجه به روح انسانی از قدیم الایام در میان انسان ها متداول بوده است ولی نحوه پرورش آن در بین اقشار مختلف روحانیون متفاوت است كه در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود :
الف) استفاده از ریاضتهای نفسانی :
ریاضتهای شاق نفسانی قدرت روحی انسان را بالا برده و او را قادر می سازد كه در برخی موارد بر قوانین فیزیكی غلبه كرده و باعث تحیر دیگران گردد البته لازم به ذكر است كه تعدادی از انسان ها از بدو تولد برخی از قدرت های روحی را دارند كه عین یا چشم بد از این نوع قدرت هاست شكستن اجسام با یك نگاه و نیز نفوذ در فكر دیگران و ... از این مقوله است .
ب) استفاده از عرفانهای غیر الهی :
مانند عرفانهای هند و چینی كه در این نوع عرفانها راه هایی برای بالا بردن قدرت روحی انسان ارائه می شود .
ج) استفاده از جنیان و شیاطین :
عده ای از انسان های شیطانی و نیز بعضی از جادوگران و شیطان پرستان با برخی از كار های شیطانی ، خودشان را به شیاطین نزدیك ساخته و به قدرت های روحی خاصی می رسند .
د) استفاده از عرفانهای الهی نادرست :
در این نوع عرفان ها راه های عبادی خاصی برای رسیدن به قدرت های روحی به انسان داده می شود و علت آن كه به این روش ها روش های نادرست نام نهادیم این است كه در این روش ها ، از انسان كامل استفاده نمی شود در هر زمان و عصری فقط یك انسان كامل وجود دارد .
ه ) استفاده از عرفان الهی درست :
در این نوع روش كه تنها عرفان الهی درست در بین تمام مكتب های عرفانی است راه های عبادی خاصی به انسان داده می شود و از انسان كامل و قطب عالم امكان و محور كل معنویات استفاده می شود و انسان در این روش ها هیچ هدفی جز رسیدن به خدا ندارد و رسیدن به قدرت های روحی اصلا در هدف و نیت او هیچ مدخلیتی ندارد ولی اگر انسان با این روش به انسان كامل دسترسی پیدا كرد دیگر بر انجام هر كاری قادر خواهی بود .
در این روش انسان به پاك ترین و نورانی ترین حالت روحی می سد و از همه لحظات زندگی خود لذت می برد و به قدرت های روحی كه در این روش پیدا كرده است هیچ توجهی نمی كند . چنان نورانیتی در این مرتبه وجود فرد را فرا می گیرد كه با تمام عالم پیوند می خورد و همه وجودش الهی می گردد و انسان های دیگر نیز با دیدن او غرق در سرور و شادی می گردند . ولی در روش های قبلی انسان به این پاكی روحی دست پیدا نمی كند و فقط به قدرت روحی رسیده و از انسان كامل خبری ندارد .
برای استفاده از این روش ، وجود یك استاد كامل كه به مراحل عالی دست یافته است ضرورت دارد . در ضمن گفتنی است كه این روش فقط در مذهب شیعه 12 امامی قابل دسترسی است و در هیچ مكتبی به این مرتبه نمی توان دست یافت .