02-29-2012, 04:12 PM
ستاره*شناسی در دوران اسلامی به اخترشناسی در تاریخ کشورهای اسلامی گفته می*شود که بر اساس ستاره*شناسی بطلمیوس پایه نهاده شد. نخستین ستاره*شناسان مسلمان، در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری در بغداد پدیدار شدند. آثار اخترشناسی دانشمندان مسلمان بیشتر برپایه زیج*های ایرانی و هندی بنا شد. زیج شهریاری که به دستور انوشیروان در ایران نگاشته شده بود، توسط ابوالحسن تمیمی به عربی ترجمه شد؛ و نخستین اثر ستاره*شناسی در دوره اسلامی تألیف گشت. نخستین ستاره*شناسی رسمی عباسیان، محمد فزاری بود. شخص دیگری که در شناساندن نجوم هندی به مسلمانان سهم مهمی داشت، یعقوب بن طارق بود؛ او اثر سانسکریت موسوم به سدهانت را که آریابهاتا نوشته بود، به عربی ترجمه نمود.
مأمون خلیفه عباسی دستور داد که کتاب المجسطی را از یونانی به زبان عربی ترجمه کنند. همچنین مأمون دستور به تهیه زیج مأمونی داد. در نیمه دوم سده سوم، نیریزی شرحی بر المجسطی نوشت و اثری درباره اسطرلاب تألیف کرد. ثابت بن قرة، حرکت نوسانی برابران (اعتدالین) را نپذیرفت اما فاصله اوج خورشید را از زمان بطلمیوس تا زمان خودش کشف کرد، وی همچنین کتابی درباره خورشیدگرفتگی و ماه*گرفتگی نوشت. به دستور ابن سینا فهرستی از ستارگان تهیه شد. ابوریحان بیرونی نخستین دانشنامه ستاره*شناسی در کشورهای اسلامی را تدوین کرد، و در آن از حرکت سیارات و گردش زمین به دور خورشید نوشت.
مأمون خلیفه عباسی دستور داد که کتاب المجسطی را از یونانی به زبان عربی ترجمه کنند. همچنین مأمون دستور به تهیه زیج مأمونی داد. در نیمه دوم سده سوم، نیریزی شرحی بر المجسطی نوشت و اثری درباره اسطرلاب تألیف کرد. ثابت بن قرة، حرکت نوسانی برابران (اعتدالین) را نپذیرفت اما فاصله اوج خورشید را از زمان بطلمیوس تا زمان خودش کشف کرد، وی همچنین کتابی درباره خورشیدگرفتگی و ماه*گرفتگی نوشت. به دستور ابن سینا فهرستی از ستارگان تهیه شد. ابوریحان بیرونی نخستین دانشنامه ستاره*شناسی در کشورهای اسلامی را تدوین کرد، و در آن از حرکت سیارات و گردش زمین به دور خورشید نوشت.
نجومبرترینعلم دنیاست ...