تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!!
#12
همه چیز رو با هم قاطی کردی. وقتی با هم راجع به فلسفه‌ی علم صحبت می‌کنیم باید موضوع فقط اون باشه. چه دعوا کنیم چه تبادل نظر کنیم و امثال اینها. این میشه مباحثه. در مورد زمینه‌ی فیزیک و شاخه‌های فرعی من نوشتم و در جواب برام از رشته‌ات نوشتی و کارهایی که انجام دادی با وجودیکه به بحث ارتباطی نداشت کوتاه برات چیزی میگم:
همت خوبی داری و باید ادامه بدی. نجوم و تلاشی که برای علاقه‌ات می‌کنی.من هم تجربیاتی اینچنین رو داشتم و می‌دونم چه دردسرهایی داره. چه در دانشگاه چه گروه نجوم.
انتقادپذیری راجع به کار یا گفتاری که درست نیست یا فکر می‌کنیم درست نیست. مسأله‌ی علمی و فلسفه‌ی اون ارتباطی به انتقاد از فکر من یا تو یا هر دوست دیگه نداره.
چرا فکر می‌کنی وقتی دارم یکی از مهمترین بحث‌های فلسفه‌ی علم صحبت می‌کنم و حتی خودت هم این یعنی فرض بر نادانی طرف مقابل؟ علم دقیقاً راه درستی میره. نمونه‌ی کوچکش رو ما باید اجرا کنیم. این بحثه! باید بحث چه تند باشه چه تبادل نظر فقط راجع به اون موضوع. من وقتی راجع به ادبیات می‌گم تو رو مخاطب قرار نمی‌دونم. دیدگاه رو مخاطب قرار می‌دم.
من وقتی می‌گم باید فیزیک رو عمیق درک کرد فقط به این معنی نیست که چند واحد درس فیزیک یا مرتبط با فیزیک پاس کرده باشیم. حتی فیزیکی‌ها هم نمی‌تونن ادعای خاصی کنن یا بگن ما چون خوندیم می‌دونیم. کوانتم و مفهوم احتمال و موج و امثال اینها رو تا با جدیت تصور نکنی، ریاضیاتش رو ندونی و مطالعه‌ی بسیار طولانی مدت نداشته باشی چطور می‌تونی درکش کنی(بازهم تأکید می‌کنم مخاطب توی نوعی و حتی من).احترام متقابل برقراره! مثل اصل بقا!‌ توضیحش رو دادم الان. اگر بگی من این مسأله رو از این دید می بینیم و من به درست یا غلط و یا اصلاً به زبان دیگه ولی با همون مفهوم چیزی رو بگم مباحثه‌ی علمیه نه دعوای لفظی. امیدوارم در ادامه‌ی تحصیل موفق باشی و موقع پایان‌نامه و دفاع ببینی چطور استاد می‌تونه به ظاهر خشن با مطلبت برخورد کنه. در حالی که بیرون از اون بحث دوستت باشه. این مسأله خیلی مهمه.
نیازی نبود بنویسی واحدهای درسی رو آشنا هستم. و ایم رو بگم فیزیک اتفاقا به این سادگی‌ها هم نیست. اگر بهت بگم بردار خمش رو بدست بیار برام. یا از معادله‌ی آینشتاین با فرض فضا زمان خمیده و نه تخت یک مدل کیهان شناسی ارائه بده چه جوابی بهم میدی؟ یا اصلاً نزدیک‌تر: بگم موجی رو که خودت داری می‌خونی در رشته‌ات برام فقط توصیف کن. کاری هم با فرمول‌بندی‌اش ندارم. اینها ساده‌ترین چیزهایی هستند که در فیزیک باهاشون برخورد داریم.
ما در فیزیک درسهای زیادی داریم تا دکترا هم ادامه داره. داستان فیزیک عمیق‌تر از اینهاست. مهم اینه که سیر فکریشو و هدفشو دقیق دنبال کنیم. برای همین تاریخ فیزیک رو گفتم بخونی خوبه. ربطی به ناآگاهی نداره. من وقتی هر مطلبی که نمی‌دونم باید برم دنبالش. اگر به من جایی در فیزیک تشر زدی میرم دنبالش تا ببینیم قضیه چی بوده؟
زمانی من می‌تونم بگم حالا باید دنبال راه دیکه‌ای هم بود که در حال تحقیق حرفه‌ای باشم. به انتهای خط فیزیک رسیده باشم. خیلی از دوستان نجومی‌ من که حتی رشته‌ی کاملا غیر مرتبطی داشتند دچار زیبایی شناسی علم می‌شدند تا خود علم. این هم خوبه. ولی زیبایی علم در عمیق‌ترین مفاهیم اون نهفته است. اگر من فهمیدیم فارادی چی‌کار کرد، اون وقت میرم سراغ مراحل بعدی. چون علم ایستایی نداره.
معلومه که علم نباید ایستا باشه. نباید محدود باشه و برخلاف نظرت باید بگم اصلاً فیزیک محدود نیست. راهی بی‌نهایت رو داره طی می‌کنه. دائم در حال کشف.پس محدود نیست. آینشتاین دیدگاه فیزیکی‌اش رو محدود نکرد و شد آینشتاین. ولی مسأله به همین راحتی هم نیست. راهی غیر از علم رو طی نمی‌کنیم تا به علم برسیم. گاهی اتفاقاتی باعث میشن که دانشمندان ایده بگیرن. و این هم ناشی از شهود می تونه باشه هم تخیل. ریاضیات اینها که بسیار جلوتر از فیزیکه. ولی اونها اگر چیزی بدست میارن نمی‌دونن چیه. ما گرفتاریم که باید توصیف فیزیکی و حقیقی داشته باشیم. یا بگیم اصلاً معنی فیزیکی نداره.
من به کنجکاوی اشاره کردم. بسیار هم عالی که همه‌ی دیدگاه‌ها رو آدم دنبالش بره و برای خودش دنبال کشف و شهود و آزمون و خطا باشه. این فلسفه‌ی زندگیه و کلمه‌ی پویاییش در علم فقط صدق میکنه. چون بشر نمی‌دونه و می‌خواد بدونه.
متوجه مسأله‌ی تقلید نشدم! اگر معادلات ماکسول به اون شکله من بگم نه من نوتاسیون خودم رو دارم! چنین چیزی نداریم!‌
من کجا گفتم مطلب غیر علمی گذاشتی در سایت؟ من راجع به مطلب علمی بحث کردم که بحث راه بیوفته تا مطالب علمی رو از محتوای مقاله‌ی خودت و حتی مقاله‌های مشابه بیرون بیاریم. خوبه که چاپ کردی. من هم یک آدم نقد می‌کنم. معنی نقد شمشیر کشیدن نیست! نقد راجع به محتوا بحث می‌کنه. من نکته‌ای رو می خوام بگم و امیدوار بودم دوستان فیزیکی هم بیان در این بحث اگر اصلاً این بخش‌ها رو سر می‌زنن. کیهان‌شناسی کتاب هاوکینگ و امثال اینها نیست. اینها کتابهایی ساده و حتی با غلطهای عمدی علمیه که بتونن بفهمونن که در فیزیک مثلاً کیهانشناسی چی داره می‌گذره. و قویا هم میگم تا با فیزیک به معنای واقعی دریگر نباشی نمی‌تونی بگی خودت رو محدود کردی به فیزیک. مگر به مسأله ای رسیده باشی که دیگران نرسیدن در فیزیک و حالا باید منتظر پیشرفت بود تا اون موقع کمی هم از دیدگاه‌های دیگه نگاهش می‌کنیم. امیدوارم نوشته‌ام گویا بوده باشه.به جای اینکه بحث اینطوری بشه بهتره به مقاله برگردی و مباحثش. اینها چیزهای دیگه‌ای بودند که نباید دخالت می‌دادی در اصل مطلب.
Science is a way of trying not to fool yourself. The first principle is that you must not fool yourself, and you are the easiest person to fool. Richard Feynman
پاسخ


پیام‌های این موضوع
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 09-25-2008, 10:51 PM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 10-09-2008, 07:46 PM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 10-10-2008, 12:17 AM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 10-16-2008, 01:41 PM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 10-16-2008, 11:07 PM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 10-19-2008, 12:49 AM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط iya - 04-03-2009, 02:38 AM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 04-05-2009, 05:48 PM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط iya - 04-05-2009, 06:02 PM
تکرار، سرنوشت شوم جهان ما!!! - توسط Owl - 04-05-2009, 06:49 PM

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
قويترين حد جرم ماده تاريك جهان تعيين شد mars 0 2,171 11-27-2011, 11:29 AM
آخرین ارسال: mars
گربه شرودینگر و وجود جهان‌های موازی New Astronomer 17 10,055 08-02-2010, 12:59 AM
آخرین ارسال: m_vsky

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 13 مهمان