08-24-2011, 02:12 PM
[URL="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%A6%D9%88%D8%B3"]افسانه صورت فلکی برساوش
برساوش[/URL] که مادر وی دانائه وی را از خدای خدایان زئوس حامله شد، توسط آکریسیوس پدر دانائه، به همراه مادر خود در جعبه*ای قرار داده*شد و به دریا انداخته*شد تا کشته شوند. زئوس آن*ها را به سلامت به جزیرهٔ سریفوس رساند و در آن*جا پولودکتس پادشاه جزیره نجاتشان داد.
بعدها پولودکتس (پادشاه جزیره سریفوس) عاشق مادر پرسئوس شد و چون پرسئوس را مانع وصال با دانائه می*دید او را به امید آن که هلاک شود، مامور آوردن سر مدوسا کرد. مدوسا زنی بود که با نگاهش هر کسی را سنگ می*کرد. برای موفقیت در این ماموریت هر کدام از خدایان به او چیزی عطا کردند، کرونوس شمشیری را به وی داد، هادس ، خدای مرگ ، کلاهی به وی داد که نامرئی کننده بود، و هرمس کفش*های بالداری به او داد که به وسیله آنها می*توانست پرواز کند.
مدوسا که می*توانست هر کس که به چشمانش نگاه می*کرد را تبدیل به سنگ کند، با زیرکی پرسئوس (برساوش) توسط وی کشته شد. به طوری که برساوش از سپر خود (منعکس شدن تصویر آن در سپر) برای پیدا کردن جای مدیوز (مدوسا) استفاده کرد و سر او را از تنش جدا کرد، وقتی برساوش سر او را جدا کرد از خون او پگاسوس (اسب بال دار) به وجود آمد.
[ATTACH=CONFIG]923[/ATTACH]
افسانه بعدی -> آندرومدا[B]
[/B]
برساوش[/URL] که مادر وی دانائه وی را از خدای خدایان زئوس حامله شد، توسط آکریسیوس پدر دانائه، به همراه مادر خود در جعبه*ای قرار داده*شد و به دریا انداخته*شد تا کشته شوند. زئوس آن*ها را به سلامت به جزیرهٔ سریفوس رساند و در آن*جا پولودکتس پادشاه جزیره نجاتشان داد.
بعدها پولودکتس (پادشاه جزیره سریفوس) عاشق مادر پرسئوس شد و چون پرسئوس را مانع وصال با دانائه می*دید او را به امید آن که هلاک شود، مامور آوردن سر مدوسا کرد. مدوسا زنی بود که با نگاهش هر کسی را سنگ می*کرد. برای موفقیت در این ماموریت هر کدام از خدایان به او چیزی عطا کردند، کرونوس شمشیری را به وی داد، هادس ، خدای مرگ ، کلاهی به وی داد که نامرئی کننده بود، و هرمس کفش*های بالداری به او داد که به وسیله آنها می*توانست پرواز کند.
مدوسا که می*توانست هر کس که به چشمانش نگاه می*کرد را تبدیل به سنگ کند، با زیرکی پرسئوس (برساوش) توسط وی کشته شد. به طوری که برساوش از سپر خود (منعکس شدن تصویر آن در سپر) برای پیدا کردن جای مدیوز (مدوسا) استفاده کرد و سر او را از تنش جدا کرد، وقتی برساوش سر او را جدا کرد از خون او پگاسوس (اسب بال دار) به وجود آمد.
[ATTACH=CONFIG]923[/ATTACH]
افسانه بعدی -> آندرومدا[B]
[/B]