09-02-2007, 09:00 PM
doctorp30 نوشته:نظر لطف شماست.baranygirl نوشته: چراسراغ ستاره شناسی آمده ایم؟مثل همیشه کامل و مفید
مخمل سیه فام سپهر وضیافت ماه واختران مرموز تورا از کنج تنهایی هایت بیرون
می کشند.
ضیلافت نورها در جویبار زلال نگاه های خسته وکنجکاوت منعکس می شود.
سرت را بالا می بری به ستاره ای کم سو چشم می دوزی دستت را دراز می کنی
ومی خواهی
بگیری اش ولی ...
ولی این ستاره شاید میلیونها سال نوری از تو دور باشد ولی توآن را همین جا کنار
خودت احساس می کنی.
نگاهی به آسمان ظلمانی وآشنای شب می اندازی که چون طاقی تورا دراین زمین
خاکی محاصره کرده ولی...
ولی کیهان آنقدربزرگ است که تو ، کلبه ی کوچک آرزوهایت،زمینی که خیلی
بزرگ می دانستی اش دراین کیهان به ظاهرلایتناهی آنقدرکوچکند که به چشم
نمی آیند آنقدردراین کیهان مرموزشگفتی وجوددارد که شگفتیهای حوضچه ی
کوچک خانه که درآن ماه تاب بازی می کند اصلا"به چشم نمی آید دیگر به عقل
وهوش خودنمی بالیم که شایددراین جهان بی کران هزاران هزارهم تراز ویا
بالا ترازما وجوددداشته باشندفقط می توانیم همین جا دراین کره ی خاکی به
عنوان موجودی کوچک سربه آسمان بزرگ ببریم وبه عظمت قدرت خالق خویش
پی ببریم.
ستاره شناسی به عنوان رشته ای عظیم به ما کمک می کند که جهان خودرا بهتر بشناسیم
وبه خودمغرور نشویم.ازسوی دیگر مطالعه آن به ما امکان می دهد تا باخطرات
تهدید کننده
ازفضا آشنا شویم وازخانه تاریخی نسل بشر،یعنی سیاره ی زمین،دربرابر این
خطرات پاسداری کنیم.(این خطرات می توانند سنگهای آسمانی،سیارکها ،آلودگیهای
محیطی و...
باشند).
حتی خداوندهم درقران درآیه ی14سوره ی مبارکه حجر می فرمایند:
اگر برای ناسپاسان،دری از آسمان گشوده شود که به آسمان پای نهند،وعجایب قدرت
مارا ببینند،گویند این جادویی بیش نیست!حال آنکه ما درآسمان صورت های فلکی
راچون کاخهای زیبا،برای بینندگان آراستیم واز هرگزندی،حفظ نمودیم.مگرآن شیطان
که دزدانه به گوش ایستد،پس شهابی سوزان به سوی او پرتاب گردد.
شب گرچه تیره وتاراست ولی محفل تمام آرزوها وخوابهای روشن وامیدهای فروغین به طلوعی دیگراست.