07-27-2010, 07:22 PM
نظر شما متین!
اما مردم همیشه مشتاق بودن و هستن که راجع به آیندشون بدونن و شخصیت طرف مقابلشون رو بشناسن و ... . این از قدیم بوده و البته همیشه به دنبال راهی برای توجیه یه سری شباهت ها و یا ربط دادن موضوع هایی که به نظر اون زمان پر از این گونه رمز و رازها بوده بودن و البته یه سری چیزهایی هم برای خودشون نتیجه گیری کردن که به قول خودتون ممکنه توی این جستوجوها یه جایی یه چیزیشم به علم ربط داشته باشه! به نظر من ممکنه دلیل پایداری همچین تفکراتی این باشه که هرشخص باید خودش به این نتیجه یرسه که این ها یک سری راه برای ایجاد درامد برخی دیگه هستن! همین! و این که هر شخص توی زندگیش چه قدر به این موضوع اهمیت می ده که بره دنبالش و تحقیق کنه!؟ خوب بیش تر افراد ترجیح می دن بشنون و صبر کنن ببینن چه اتفاقی می افته! اگه یه جاهایی درست دراومد خوب خیلی از افراد قبولش می کنن و حتا بهش ایمان می یارن و از این بین تعداد اندکی دنبال چرایی و چگونگی همچین اتفاقی هستن!!! اینه که همچین اندیشه هایی همیشه طرفدارهای خودشون رو دارن.
از طرف دیگه وقتی که فردی چیزی راجع به آیندش متوجه می شه ، تمرکز فکری بیشتری روش می داره و اتفاقات رو همه بر این اساس رهبری می کنه و در زندگی با این تفکر پیش می ره! الان دیگه بحث ارتباط تفکرات با اتفاقاتی که می افته یه چیز داغ شده ! که البته دیگه پای علم اینجا به وسط می آد ( مثلا فیزیک کوانتوم اینو رو بررسی می کنه!). که این به درست دراومدن این پیش گویی ها دامن می زنه. اما آیا از اول درست بودن؟ بهتر نیست که به جای پیش بردن زندگی با نظر یه پیش گو خودمون ابن افسار رو در دست بگیریم و زندگیو به دلخواه خودمون و با ایده آل های خودمون پیش ببریم؟ بیش تر تاکیدم روی اشتباه بودن تفکر قبلیه تا درست بودن ایده ی حاضر!
اما کل مطلب چیزی جدای این حرفهاست! به قول باقی دوستان اگه قراره که چیزی بر جنین تاثیر بذاره حالا دیگه بیش تر از اینکه زاویه ی تابش خورشید مثلا باشه، بسیاری چیز های دیگه است. توی این دوره بیش تر از این موضوع فشارهای عصبی که روی یک مادر هست مؤثرتر به نظر می اد که برای مثال این اثبات شده است! اما با وجود این همه عامل مؤثر آیا می شه هنوز شخصیت یک فرد رو با شرایط فصل و یا ماهی که توش به دنیا اومده فهمید؟ خوب جواب این شاید یه جاهای اندکی بله باشه ولی مطمنا" با در نطر گرفتن باقی شرایط احتمال درستی به سرعت کم می شه!
اما مردم همیشه مشتاق بودن و هستن که راجع به آیندشون بدونن و شخصیت طرف مقابلشون رو بشناسن و ... . این از قدیم بوده و البته همیشه به دنبال راهی برای توجیه یه سری شباهت ها و یا ربط دادن موضوع هایی که به نظر اون زمان پر از این گونه رمز و رازها بوده بودن و البته یه سری چیزهایی هم برای خودشون نتیجه گیری کردن که به قول خودتون ممکنه توی این جستوجوها یه جایی یه چیزیشم به علم ربط داشته باشه! به نظر من ممکنه دلیل پایداری همچین تفکراتی این باشه که هرشخص باید خودش به این نتیجه یرسه که این ها یک سری راه برای ایجاد درامد برخی دیگه هستن! همین! و این که هر شخص توی زندگیش چه قدر به این موضوع اهمیت می ده که بره دنبالش و تحقیق کنه!؟ خوب بیش تر افراد ترجیح می دن بشنون و صبر کنن ببینن چه اتفاقی می افته! اگه یه جاهایی درست دراومد خوب خیلی از افراد قبولش می کنن و حتا بهش ایمان می یارن و از این بین تعداد اندکی دنبال چرایی و چگونگی همچین اتفاقی هستن!!! اینه که همچین اندیشه هایی همیشه طرفدارهای خودشون رو دارن.
از طرف دیگه وقتی که فردی چیزی راجع به آیندش متوجه می شه ، تمرکز فکری بیشتری روش می داره و اتفاقات رو همه بر این اساس رهبری می کنه و در زندگی با این تفکر پیش می ره! الان دیگه بحث ارتباط تفکرات با اتفاقاتی که می افته یه چیز داغ شده ! که البته دیگه پای علم اینجا به وسط می آد ( مثلا فیزیک کوانتوم اینو رو بررسی می کنه!). که این به درست دراومدن این پیش گویی ها دامن می زنه. اما آیا از اول درست بودن؟ بهتر نیست که به جای پیش بردن زندگی با نظر یه پیش گو خودمون ابن افسار رو در دست بگیریم و زندگیو به دلخواه خودمون و با ایده آل های خودمون پیش ببریم؟ بیش تر تاکیدم روی اشتباه بودن تفکر قبلیه تا درست بودن ایده ی حاضر!
اما کل مطلب چیزی جدای این حرفهاست! به قول باقی دوستان اگه قراره که چیزی بر جنین تاثیر بذاره حالا دیگه بیش تر از اینکه زاویه ی تابش خورشید مثلا باشه، بسیاری چیز های دیگه است. توی این دوره بیش تر از این موضوع فشارهای عصبی که روی یک مادر هست مؤثرتر به نظر می اد که برای مثال این اثبات شده است! اما با وجود این همه عامل مؤثر آیا می شه هنوز شخصیت یک فرد رو با شرایط فصل و یا ماهی که توش به دنیا اومده فهمید؟ خوب جواب این شاید یه جاهای اندکی بله باشه ولی مطمنا" با در نطر گرفتن باقی شرایط احتمال درستی به سرعت کم می شه!
شجاعت همیشه فریاد زدن نیست، گاهی صدای آرامی است در انتهای روز که فردا دوباره تلاش خواهم کرد.