خاطرات رصدی من .........
#5
براي رصد هلال ماه رفته بودي قلعه نو يا به قول دوستان نيو كاسل Big Grin بعد هوا ابري شد ولي اونقدر نبود كه فكر كنيم كه ميخواد اتفاق خاصي بي افته بعد چند دقيقه باروونه آرومي شروع به باريدن كرد و چشمتون روز بعد نبينه چنان شدت گرفت كه نگو و نپرس باد هم كه با شدت ميوزيد قدرتش انقد زياد بو كه چادر رو با چهار نفر آدم توش بلند ميكرد كه در همون آن تصميم بر اين شد كه وصيت كنيم و فيلمي بگيريم تا يادگار بمونه Big Grin اون لحظات هيچ وقت از يادم نميره تلسكوپ رو هم كه نگو اينه ناودون شده بود پر از آب Confusedhock:
يادش بخير Smile
تا مرهم زخم کهنه ما نمک است
هر سو که نگاه می*کنم قاصدک است
من ماندم و یک درد به نام*ِ پرواز
این درد میان مَردها مشترک است
پاسخ


پیام‌های این موضوع
خاطرات رصدی من ......... - توسط ORION-M42 - 07-15-2010, 12:49 PM
خاطرات رصدی من ......... - توسط Castor va Pollux - 07-15-2010, 01:09 PM
خاطرات رصدی من ......... - توسط abadanastro - 07-15-2010, 03:09 PM
خاطرات رصدی من ......... - توسط m_vsky - 07-16-2010, 05:07 AM
خاطرات رصدی من ......... - توسط yperseusy - 07-16-2010, 12:36 PM
خاطرات رصدی من ......... - توسط caspian nojum - 07-18-2010, 02:16 PM
خاطرات رصدی من ......... - توسط rezash - 07-23-2010, 02:21 AM

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
به اشتراک گذاشتن تجربه رصدی! astronomer50 3 2,054 05-31-2010, 11:27 AM
آخرین ارسال: astronomer50
خاطرات رصدی Shirmardi 8 3,208 04-18-2009, 07:27 PM
آخرین ارسال: jeod

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان