07-01-2010, 11:25 AM
سلام
اگه اطلاعاتي راجع به اين اصل داريد دريغ نكنيد
چيزي كه من ميدونم :
موفقيت نظريه هاي علمي ، به ويژه نظريه گرانش نيوتن ،ماركي دوپلاس را متقاعد ساخته بود كه جهان بطور دربست از جبر علمي پيروي مي كند او معتقد بود كه مجموعه اي از قانون هاي علمي وجود دارد كه ما را قادر مي سازد هرآنچه در آينده روي خواهيد داد ، پيش بيني كنيم ، تنها مشروط بر اينكه از وضعيت و حالت جهان در لحظه ي معيني به طور كامل آگاه باشيم مثلا اگر موقعيت و سرعت خورشيد و سيارات را در فلان لحظه بدانيم آنگاه مي توانيم با استفاده از قانون نيوتن ، وضعين منظومه شمسي را در هر لحظه ديگري محاسبه نماييم در اين مورد، جبريگري نسبتا بديهي بنظر مي رسد اما لاپلاس به اين بسنده نكرد و گفت قانون هاي مشابهي وجود دارد كه بر ساير پديده ها از جمله رفتار بشر حاكمند.
دكترين جبريگري علمي با مخالفت افراد زيادي روبرو شد كه احساس مي كردند اين ديدگاه به آزادي خداوند در مداخله در امور جهان خدشه و خلل وارد مي آورد اما تا اوايل قرن حاضر اين دكترين فرض مورد قبول عامه اهل قلم باقي ماند
در سال 1926 دانشمندي آلماني بنام ونر هايزنبرگ اصل معروف خود را به نام اصل عدم قطعيت تدوين نمود براي آنكه وضعيت و سرعت بعدي ذره اي را پيش بيني كنيم بايد بتوانيم وضعيت و سرعت فعلي آنرا بدقت اندازه بگيريم
بديهي است براي اندازه گيري بايد ذره را در پرتو نور مورد مطاله قرار دهيم
برخي از امواج نور به وسيله ذره پراكنده خواهند شد در نتيجه وضعيت ذره مشخص مي شود اما دقت اندازه گيري وضعيت يك ذره بناگريز از فاصله بين تاج هاي متوالي موج نور كمتر است در نتيجه براي تعين دقيق وضعيت يك ذره بايد از نوري با طول موج كوتاه استفاده كرد . حال بنا بر فرضيه كوانتم پلانك نمي توانيم هر قدر دلمان خواست مقدار نور را كم اختيار كنيم . دست كم بايد يك كوانتم نور مصرف كنيم .
اين كوانتم ذره را متاثر خواهد ساخت و سرعت آنرا بگونه اي پيش بيني ناپذير تغيير خواهد داد . از اين گذشته براي آنكه وضعيت ذره را دقيق تر بدست بياوريم بايد از طول موج كوتاه تر استفاده كنيم و بنابر اين انرژي هر كوانتم بيشتر مي شود . در نتيجه سرعت ذره بيشتر دست خوش تغيير مي شود . يعني اينكه : هرچه بخواهيم وضعيت ذره را دقيق تر اندازه گيري كنيم دقت اندازه گيري سرعت آن كمتر مي شود و برعكس .
هايزنبرگ نشان داد كه عدم قطعيت در تعيين وضعيت ذره ضربدر عدم قطعيت در سرعت آن ضربدرجرم ذره هرگز نمي تواند از كميت معيني كه بنام ثابت پلانك معروف است ، كمتر شود . همچنين اين حد به راه و روش اندازه گيري وضعيت و سرعت ذره بستگي ندارد ندارد و مستقل از نوع ذره مي باشد : اصل عدم قطعيت هايزنبرگ خاصيت بنيادين و گريز ناپذير جهان است . :!:
خلاصه :اصل عدم قطعيت : ننمي توان دقيقا از وضعيت و سرعت يك ذره در لحظه اي خاص اطمينان حاصل كرد ، هريك از اين دو را دقيقتر بدانيم دقت ديگري كمتر مي شود
..........................
اين قضيه ادامه داره ولي من ديگه حوصله تايپ ندارم
..
...
خواهش ميكنم اگه اطلاعاتي راجع به اين اصل داريد بگيد
ممنون
:wink:
اگه اطلاعاتي راجع به اين اصل داريد دريغ نكنيد
چيزي كه من ميدونم :
موفقيت نظريه هاي علمي ، به ويژه نظريه گرانش نيوتن ،ماركي دوپلاس را متقاعد ساخته بود كه جهان بطور دربست از جبر علمي پيروي مي كند او معتقد بود كه مجموعه اي از قانون هاي علمي وجود دارد كه ما را قادر مي سازد هرآنچه در آينده روي خواهيد داد ، پيش بيني كنيم ، تنها مشروط بر اينكه از وضعيت و حالت جهان در لحظه ي معيني به طور كامل آگاه باشيم مثلا اگر موقعيت و سرعت خورشيد و سيارات را در فلان لحظه بدانيم آنگاه مي توانيم با استفاده از قانون نيوتن ، وضعين منظومه شمسي را در هر لحظه ديگري محاسبه نماييم در اين مورد، جبريگري نسبتا بديهي بنظر مي رسد اما لاپلاس به اين بسنده نكرد و گفت قانون هاي مشابهي وجود دارد كه بر ساير پديده ها از جمله رفتار بشر حاكمند.
دكترين جبريگري علمي با مخالفت افراد زيادي روبرو شد كه احساس مي كردند اين ديدگاه به آزادي خداوند در مداخله در امور جهان خدشه و خلل وارد مي آورد اما تا اوايل قرن حاضر اين دكترين فرض مورد قبول عامه اهل قلم باقي ماند
در سال 1926 دانشمندي آلماني بنام ونر هايزنبرگ اصل معروف خود را به نام اصل عدم قطعيت تدوين نمود براي آنكه وضعيت و سرعت بعدي ذره اي را پيش بيني كنيم بايد بتوانيم وضعيت و سرعت فعلي آنرا بدقت اندازه بگيريم
بديهي است براي اندازه گيري بايد ذره را در پرتو نور مورد مطاله قرار دهيم
برخي از امواج نور به وسيله ذره پراكنده خواهند شد در نتيجه وضعيت ذره مشخص مي شود اما دقت اندازه گيري وضعيت يك ذره بناگريز از فاصله بين تاج هاي متوالي موج نور كمتر است در نتيجه براي تعين دقيق وضعيت يك ذره بايد از نوري با طول موج كوتاه استفاده كرد . حال بنا بر فرضيه كوانتم پلانك نمي توانيم هر قدر دلمان خواست مقدار نور را كم اختيار كنيم . دست كم بايد يك كوانتم نور مصرف كنيم .
اين كوانتم ذره را متاثر خواهد ساخت و سرعت آنرا بگونه اي پيش بيني ناپذير تغيير خواهد داد . از اين گذشته براي آنكه وضعيت ذره را دقيق تر بدست بياوريم بايد از طول موج كوتاه تر استفاده كنيم و بنابر اين انرژي هر كوانتم بيشتر مي شود . در نتيجه سرعت ذره بيشتر دست خوش تغيير مي شود . يعني اينكه : هرچه بخواهيم وضعيت ذره را دقيق تر اندازه گيري كنيم دقت اندازه گيري سرعت آن كمتر مي شود و برعكس .
هايزنبرگ نشان داد كه عدم قطعيت در تعيين وضعيت ذره ضربدر عدم قطعيت در سرعت آن ضربدرجرم ذره هرگز نمي تواند از كميت معيني كه بنام ثابت پلانك معروف است ، كمتر شود . همچنين اين حد به راه و روش اندازه گيري وضعيت و سرعت ذره بستگي ندارد ندارد و مستقل از نوع ذره مي باشد : اصل عدم قطعيت هايزنبرگ خاصيت بنيادين و گريز ناپذير جهان است . :!:
خلاصه :اصل عدم قطعيت : ننمي توان دقيقا از وضعيت و سرعت يك ذره در لحظه اي خاص اطمينان حاصل كرد ، هريك از اين دو را دقيقتر بدانيم دقت ديگري كمتر مي شود
..........................
اين قضيه ادامه داره ولي من ديگه حوصله تايپ ندارم
..
...
خواهش ميكنم اگه اطلاعاتي راجع به اين اصل داريد بگيد
ممنون
:wink: