شکارچی، بزرگمنش (در عربی: جبار یا راعی، در انگلیسی: orion) صورت فلکی است که نیمی از آن در نیمکره جنوبی و نیم دیگر آن در نیمکره شمالی قرار دارد.
این صورت فلکی در جنوب صورت فلکی ارابهران و در شرق صورت فلکی دوپیکر قرار دارد. همچنین در شمال شرقی آن صورت فلکی گاو قرار دارد. دست ها و بالاتنه شکارچی در نیم کره شمالی حاوی یکی از پرنورترین ستاره ها به نام ابطالجوزا می باشد .
در نیم کره جنوبی که پایین تنه شکارچی در آن قرار دارد صوُر تکشاخ و نهنگ قرار دارد ، در جنوب و جنوب غربی شکارچی خرگوش و سگ بزرگ قرار دارد و به همین دلیل شکارچی را شکارچی سگ می دانند !
شکارچی (نامهای دیگر: شَبان، جبار، راعی) نام یکی از پیکرهای آسمانی است. شبان شکارچی بزرگی است، که میتوانیم آن را در این فصل در جنوب شرقی آسمان به هنگام نیمه شب به خوبی پیدا کنیم. شبان جایگاه خاصی در اسطورههای ملل مختلف دارد. در اسطورههای یونانی، پسر نپتون، شکارچی توانمندی بود که پس از کشته شدن در آسمان جاودانه شد. زئوس خدای خدایان کژدم سخت زهری را در راه این شکارچی خودخواه قرار داد و او را نابود کرد. از این رو هیچگاه کژدم و شبان باهم در آسمان دیده نمیشوند. در اسطورههای دیگر شبان به عنوان جنگنده، قهرمان و مرد شیشه بدست یاد شده است. در گذشته دریانوردان نیم کرهٔ شمالی طلوع زود هنگام شبان از افق شرقی را نشانهای از نزدیک شدن طوفانهای شدید زمستانی میدانستند
این صورت فلکی در شبهای پاییز و زمستان جلوه خاصی دارد.
با استفاده از سایتwikipedia
سحابی جبار ام 42 است که به همراه همدم خودش ام 43 به اندازه نصف فاصله کمربند تا ژای جبار در زیر کمربند اون واقع شده اند این سحابی در شبهای تاریک بدون ماه زمستان به وسیله یک دوربین دو چشمی قابل رویت است.ام 42 دارای ابرهای سبزرنگاست. :o
به اميد آينده اي در آسمانها
علي فوادالديني
انجمن نجوم رازي بيرجند
ALIFOAD نوشته: سحابی جبار ام 42 است که به همراه همدم خودش ام 43 به اندازه نصف فاصله کمربند تا ژای جبار در زیر کمربند اون واقع شده اند این سحابی در شبهای تاریک بدون ماه زمستان به وسیله یک دوربین دو چشمی قابل رویت است.ام 42 دارای ابرهای سبزرنگاست. :o
البته در پیرو صحبت های دوست خوبم اضافه کنم که اگر خوش شانس باشید امکان رصد با چشم غیر مسلح هست... :wink:
شکارچی orion
بدرستی که زیباترین وچشمگیرترین صورت فلکی زمستانی صورت فلکی جبار یا شکارچی با ستاره های برجسته کمر٬پاوشانه هایش می باشد.افسانه هايي كه درباه اين صورت فلكي بزرگ آسمان بر سر زبانهاست ، آنقدر زيادند كه خود به تنهايي مي توانند كتابي را به وجود آورند .
نام این صورت فلکی به ترکیب ستاره هایش بسیار نزدیک است واز هزاران سال پیش شناخته شده بوده است.یک شکارچی که وسیله شکار در دست دارد ویک شمشیر در کمر ..ستاره آلفای آن یعنی ستاره ابط الجوزا ابرغولی است که قطرش از مدار چرخش سیاره مریخ بدور خورشید بزرگتر است.ستاره بتای آن هم ابرغولی است که رجل یا رجل الجوزا( رجل به معنای پا در زبان عربی)نام دارد. سحابی تاریک معروف کله اسبی هم در محدوده آن قراردارد.
چنين به نظر مي رسد كه هر گاه عقرب طلوع مي كند ، اين صورت فلكي در حال فرار است . برابر افسانه اي ديگر ، جبار ( شكارچي ) سرنوشتي به مراتب بدتر داشته است . مي گويند روزي او " آرتميس " الهه شكار را هنگام شنا در آب غافلگير كرد ، آرتميس از اين واقعه عصباني شد و شكارچي را به صورت گوزن در آورد . آنگاه سگهاي شكاري او نتوانستند شكارچي را باز شناسند و وي را تكه تكه كردند و از هم دريدند . پس از آن جبار به همراه سگها به شكل صورت فلكي به آسمان صعود كرد و به واقع در آسمان مي توانيد كلب اكبر و كلب اصغر را با ستارگان اصلي باشكوهشان شعراي يماني و شعراي شامي مشاهده كنيد و به تحسين زيبايي و شكوه آنها بپردازيد .
در داستان ديگر جبار ، معشوق آرتميس يا " آروارا " ( aurora ) ، الهه سرخ فام بامداد ، انگاشته مي شود . مي گويند الهه شكار آرتيميس ، كه وظيفه نور افشاني ماه را نيز بر عهده داشت ، به خاطر جبار فراموش كرد ، نور ماه را بتاباند . خداي خورشيد از اين موضوع چنان عصباني شد ، كه شكارچي را با تابش اشعه هاي نوراني خود نابينا كرد . بر اساس اين افسانه آرتميس خود از روي اشتباه جبار درمانده را مورد اصابت تير قرار داد . او براي آن لااقل بخشي از اين بي عدالتي را جبران كند ، از پدرش ، زئوس خواست كه شكارچي يا جبار را با سگهايش و شكاري كه كرده بود ، يعني خرگوش ( صورت فلكي ارنب ) ، به آسمان منتقل كند .
در بابل باستان مردم در صورت فلكي جبار نقش خدايي را مي ديدند ، كه سنگهاي قيمتي و جواهرات را خلق مي كرد . در واقع هم ستاره نوراني قرمز رنگ " يدالجوزا " و ستاره نوراني سفيد متمايل به آبي " رجل الجوزا " ياقوت و الماس را به خاطر انسان مي آورند .
انسان مي تواند در صورت فلكي جبار حتي با چشم معمولي و غير مسلح هم پديده هاي پيدايش و فنا را در كيهان مشاهده كند . زير ستارگان مشخص كمربند صورت فلكي جبار تحت شرايط ديد خوب مي توان سحابی كوچك (M42)را كه سحابي جبار نام دارد و یک سحابی نشری است تشخيص داد . در اين مكان امروزه هنوز هم خورشيدهاي جديدي به وجود مي آيند . " يدالجوزا " ، ستاره شانه چپ جبار ، برعكس ، خورشيدي در حال مرگ است ، كه در مبارزه با مرگ ، كاملا" بادكرده و متورم شده است . شايد اين ستاره ، بزودي با انفجاري بزرگ ، يعني با يك انفجار ابرنواختر ، نابود شود .