اطلاعات نجومی ***سری جدید***
#61
اطلاعات نجومی 38(ستارگان دب اکبر)

ستارگان دب اکبر
هفت ستاره پر نور ، نقش دب اکبر (آب گردان) را پدید می آورد، چهار ستاره که کاسه را تشکیل می دهند با نامهای دبه ، مراق ، فخذ و مغرز معروفند که همگی اسامی عربی هستند: دبه به معنای خرس است و مراق به معنی گرده ، فخذو مغرز به ترتیب ران و بن دم خرس هستند. ستارگانی که دسته آب گردان را تشکیل می دهند به نامهای قائد ، عنان و جون موسومند که باز هم نامهایی عربی به معانی جلودار و بزغاله هستند. معنای دقیق جون هنوز مورد اختلاف است. در نزدیکی عناق ستاره کوچک سها قرار دارد. اعراب این دو ستاره را اسب و سوار می نامیدند و از ستاره ها برای آزمون دید خوب استفاده می کردند.

● مقیاس فواصل زاویه ای
مواضع ستارگان بر حسب زاویه یا قوس بیان می شود. فاصله زاویه ای که به درجه سنجیده می شود زاویه یا قوسی است که راس آن نقطه دید ناظر است. اندازه گیری زوایای کوچک در آسمان دارای اهمیت است قطر ماه در حدود نیم درجه است که بطور رسمی تر بدین صورت بیان می شود: زاویه یا قوسی که قطر ماه تمام با آن به چشم ما می آید ۰.۵ است. فاصله زاویه ای دیگر که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند، فاصله میان دبه و مراق است که نزدیک به پنج درجه می باشد. در فاصله بین این دو ستاره می توان ده ماه را کنار هم جای داد.
[ATTACH=CONFIG]916[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg   f172cfbf638b9826497da639c7233a55.jpg (اندازه 4.06 KB / تعداد دانلود: 2)
پاسخ
#62
اطلاعات نجومی 39 (اصول پیمایش)

اصول پیمایش
ستارگان دارای نشانی اند. مکان هر ستاره با اعدادی مشخص می شود که فقط مختص همان ستاره است. یکی از این دو عدد زاویه ساعتی نجومی ( بعد) ستاره و دیگری میل ستاره نامیده می شود.
راه مشخص کردن مکان بر کره آسمان در هر دوره شبیه روش تعیین موضع بر سطح زمین است. در دستگاه مربوط به ستارگان، ستاره هابر سطح داخلی کره زمین جای گرفته اند؛ در مورد زمین شهرها، شهرک هاو کوه ها بر سطح خارجی کره زمین قرار دارند. اعدادی که مکان را بر سطح زمین مشخص می کنند، طول و عرض جغرافیایی نامیده می شوند. مثلا طول و عرض جغرافیایی شهر تهران به ترتیب ۵۱ درجه شرقی و ۳۶ درجه شمالی است.
طول و عرض جغرافیایی را بر سطح کره زمین به کمک دو دسته دایره تعیین می کنند، دایره های خیالی که به نصف النهار ها و مدارهای عرض جغرافیایی موسوم اند.
▪ مدارت عرض جغرافیایی
نقاطی که بر سطح زمین در نیمه راه قطب شمال و قطب جنوب واقع اند، استوای کره را تقسیم می دهند. بنابراین استوا زمین را به دو نیمکره شمالی و جنوبی تقسیم می کند. این مدارها با ارقامی مشخص می شوند که در نیمکره شمالی از صفر در استوا شروع شده و به ۹۰ درجه در قطب شمال خاتمه می یابد. مدارهای عرض جغرافیایی در نیمکره جنوبی با علامت s مشخص می شوند. به این ترتیب عرض جغرافیایی قطب جنوب ۹۰ درجه است. مدارهای عرض جغرافیایی برای بیان فاصله زاویه ای هر نقطه از استوا بر حسب درجه، به کار می رود.
▪ نصف النهار ها
دسته دیگری از دوایری که معمولا بر کره رسم می شود، نصف النهار های طول جغرافیایی است. بر عکس مدارهای عرض جغرافیایی، نصف النهارها همه به یک اندازه اند و هر کدام از قطب های شمال و جنوب می گذرند.
چون نصف النهار ها هم اندازه اند و به لحاظ اهمیت معادل اند، سازندگان نقشه های جغرافیایی باید یکی را به عنوان نصف النهار مبدا مشخص کنند که نصف النهار های دیگر نسبت به آن سنجیده شود. در سال ۱۸۸۴ ، در یک توافق بین المللی تصمیم گرفته شد که نصف النهار صفر یعنی با طول جغرافیایی صفر درجه نیز نامیده می شود به شمار آید.
▪ کره اسمان
کره آسمان با کره زمین، متحد المرکز است و بی نهایت بزرگ تر از آن. از آن رو که صرفا کره ای خیالی است شعاع معینی به آن نسبت نمی دهند.
این دو کره نه تنها مرکزی مشترک، بلکه محوری مشترک و صفحه استوایی مشترک هم دارند.
محور آسمان، فراسوی قطب های شمال و جنوب زمین، ادامه می یابد. نقاط تقاطع آن را با کره آسمان قطب شمال آسمان و قطب جنوب آسمان می گویند.
معدل النهار یا ایتوای آسمان ادامه استوای زمین است. هر دو بر یک صفحه اند. اما شعاع استوای آسمان که کره آسمان را به دو نیم می کند، بی نهایت بزرگ تر است.
▪ مدارات میل
هر نیم کره آسمان را می توان به تقسیمات فرعی بیشتری قسمت کرد: یک طریقه این کار رسم دایره هایی به موازات استوای آسمان است. این دایره ها، مدارهای میل نامیده می شود. این دایره ها را در نیمکره شمالی با ارقامی مشخص می کنند که از صفر در معدل النهار شروع می شود و به میل ۹۰ درجه شمالی برای قطب شمال آسمان خاتمه می یابد.
ارقام مشابهی نیز به مدارات میل در نیم کره جنوبی آسمان داده می شود. در این مورد اعداد مشخص کننده از صفر درجه در استوا شروع و تا میل ۹۰ درجه در قطب جنوب آسمان ادامه می یابد.
این مدارهای میل بر کره آسمان، همان مدارهای عرض جغرافیایی درکره زمین است. از آنها برای بیان فاصله زاویه ای میان یک شی در آسمان و استوای آسمان استفاده می شود و این فاصله برحسب درجه زاویه ، میل آن شی نامیده می شود.
▪ دایره های ساعتی
نصف النهارهای طول جغرافیایی زمین نیز همتای های خود را بر کره بزرگ تر دارند که دایره های ساعتی نامیده می شوند. این دایره ها از قطب های شمال و جنوب آسمان می گذرند. آن ها همگی از حیث اندازه و اهمیت یکسان اند. بنا بر توافق بین المللی یکی از این دایره ها به عنوان دایره ساعتی مبدا برگزیده شده است.
دایره ساعتی که بدین طریق مشخص شده، دایره ای است که از تقطه اول حمل (گرینویچ آسمان ) می گذرد. نقطه اول حمل، نقطه ای است بر استوای آسمان که با علامت نموده می شود. خورشید در حرکت ظاهری خود در آسمان هنگامی که از نیمکره جنوبی آسمان به نیمکره شمالی می رود در این نقطه استوا را قطع می کند. وقتی خورشید در این نقطه است طول شب و روز در همه نقاط زمین برابرند. دایره ساعتی مبدا را دایره اعتدال نامیده اند.
[ATTACH=CONFIG]919[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg   77ef2a3fbd059839d1bac0722abeb049.jpg (اندازه 12.08 KB / تعداد دانلود: 2)
پاسخ
#63
اطلاعات نجومی 40(زمان های نجومی)

زمانهای نجومی

زمین با دوره تناوب یک سال به دور خورشید می گردد.در نتیجه این طور به نظر می رسد که خورشید خلاف ستارگان ثابت دیگر هر سال یک بار آسمان را دور می زند. مدار زمین اندکی بیضوی است و نمی توان آن را دایره ای در نظر گرفت پس فاصله ی خورشید تا زمین و تندی در مدارش در طول سال کمی تغییر می کند. بر اساس این واقعیت ستاره شناسان خورشید متوسط مجازی را تعریف کرده اند که با تندی یکنواخت حول کره ی سماوی حرکت می کند. گاهی اوقات خورشید حقیقی از خورشید متوسط عقب می ماند و در زمانی دیگر جلو می افتد.
برای ناظری که در نیمکره ی شمالی قرار دارد وقتی خورشید از نصف النهار ناظر به سمت جنوب عبور کند گفته می شود خورشید در عبور بالاست. به این زمان عبور ظهر محلی گفته می شود. در تنظیم سیستم زمان خورشیدی ستاره شناسان خورشید متوسط را برای این به کار می برند که طول تمامی روزها باربر در نظر گرفته شود.
بسته به اهمیت دانش دربانوردی ستاره شناسان زمان متوسط گرینویچ را بر اساس خورشید متوسطی که از نصف النهار گرینویچ یا سیستم طول جغرافیایی زمینی صفر دیده می شود تعریف می کنند. در زمان متوسط گرینویچ (GMT ۱۲h ۰۰m ۰۰s) دقیقا در لحظه ای تعریف شده است که خورشید متوسط از نصف النهار گرینویچ عبور می کند. زمان ۲۴h ۰۰m ۰۰s نیز قبل از عبور سپری می شود. علی رغم اینکه محل های جغرافیایی دیگر زمان محلی خود را دارا می باشند معمولا یک عدد ساعت کامل به اضافه یا منهای زمان متوسط گرینویچ از اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری که به عنوان زمان بین المللی (UT) به آن رجوع شود.
● زمان نجومی
سیستم زمانی ای که بر حرکت ظاهری خورشید استوار باشد برای استفاده ی زسمی سودمند است اما سیستم دیگری که با حرکت ظارهی روزانه ستارگان ثابت شده باشد نیز استفاده ی زیادی برای ستاره شناسان دارد. روز نجومی که با ۲۴h ۰۰m ۰۰s از زمان نجومی تعریف می شود بازه ی زمانی عبور هر ستاره از نصف النهار ناظر می باشد. روز خورشیدی از روز نجومی کمی طولانی تر است زیرا زمین برای اینکه بعد از عبور یک ستاره ی مفروض را به نصف النهار ناظر برگرداند دققا یک مرتبه حول محورش می چرخد همچنین چون زمین در یک مسیر خمیده دور خورشید حرکت می کند کمی بیش از یک مرتبه به دور محورش می چرخد تا خورشید را برای عبور مجدد از نصف النهار ناظر ببرد.
بر حسب زمان خورشیدی زمان نجومی ۲۳h ۵۶m ۵۴s طول می کشد. زمان نجومی صفر دقیقا لحظه ای تعریف می شود که نقطه ی اعتدال بهاری در حال عبور بالا از نصف النهار ناظر باشد.
[ATTACH=CONFIG]921[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg   983d514048e2ff64f47f9cc0f8b8e41a.jpg (اندازه 5.19 KB / تعداد دانلود: 1)
پاسخ
#64
اطلاعات نجومی 41(سحابی مرداب)

سحابی مرداب
سحابی مــرداب ، یکی از معروفتـرین سحابــی های تابستانی است که در صورت فلکی قوس قرار دارد . این سحابی در سال ۱۷۴۷ توسط لی. جنتل کشـــف شد .غالبا در مورد سحابی های پراکنده ، ابتدا خوشـه ستاره ای جوان تشکیل شده از مواد سحابی کشف می شود. در مورد سحابی مرداب نیز ابتدا خوشه باز و جوان NGC ۶۵۳۰ در نیمه شرقی M ۸ کشف شد .این کشف توسط هودییرنا ( ۱۶۵۴ ) روی داد . سالها بعد فلامستید آن را به طور مستقل کشف کرد ( ۱۶۸۰ ) . چارلز مسیه در ۲۳ می ۱۷۶۴ خوشه ستاره ای و سحابی مرداب را در کنار ستاره ۹ قوس رصد کرد و آن را در فهرست خود قرار داد . در فهرست وی ، سحابی مرداب هشتمین جرم آسمانــی است و از این رو به آن M ۰۸ گفته می شود . او M ۰۸ را سحابی درخشان ، در نزدیکی تعداد زیادی ستاره و یک خوشه باز توصیف نمود.
مطابق نظر کنث گلین گستردگی سحابی مرداب ۹۰*۴۰دقیقه قوسی است و با در نظر گرفتن فاصله ۲۰۰۵ سال نوری آن از ما باید قطر واقعی اش حدود ۱۴۰*۶۰ سال نوری باشد . در منابع دیگر ، فاصله آن مقادیر مختلفی از ۴۸۵۰ تا ۶۵۰۰ سال نوری ذکر شده است . اما ، دیوید ایچر در مقالع ژولای ۱۹۹۶ مجله Astronomy فاصله ۲۰۰۵ را تائید می کند . NGC ۶۵۳۰ خوشه باز و جوانی در جلوی سحابی مرداب محسوب می شود .این خوشه نسبتا غنی ، شامل ۵۰ تا ۱۰۰ ستاره است .سن آن ۲میلیون سال تخمین زده شده است و درخشان ترین ستاره آن از قدر ۶/۹+ می باشد . یکی از نکات بسیار جالب سحابی مرداب ، وجود سحابی تاریکی با قطر حدود هزار واحد نجومی در آن می باشد . این گویچه تاریک در کاتالوگ سحابی های تاریـــک بارنارد فهرست سحابی مرداب شده است و به آنB ۸۸ )۸۸ Barnard )گفته می شود. در درخشانترین بخش سحابی مرداب ، ناحیه قابل توجهی قرار دارد که به دلیل شکل ظاهریش به سحابی ساعت شنی ۱ معروف است . سحابی ساعت شنی توسط جان هرشل کشف شد .در واقع این ناحیه محل شکل گیری ستارگان درخشان است که باعث برانگیختگی مــواد اطرافش می شود . بارز ترین ستـاره این ناحیه ستاره هرشــل خوشه باز NGC ۶۵۳۰ ۳۶ ( قدر ۹/۵+،رده طیفیO۷ ) است . در محدوده اطراف سـحابی مرداب ، درخشانترین ستاره ، ۹ـ قوس است . این ستاره قدر ششم از رده طیفی است.
[ATTACH=CONFIG]924[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg   95245844f7fc42a326a01fc230097614.jpg (اندازه 21.74 KB / تعداد دانلود: 2)
پاسخ
#65
اطلاعات نجومی 42 (تمرکز بروی اشتباه+سوتی ناسا)

تمرکز بروی اشتباه+سوتی ناسا
هر دهه در آمریکا کتابی چاپ میشود بنام ( اشتباهات بزرگ )
از خاطرات رئیس سازمان ناسا آمریکا که در این کتاب ثبت شده به این شرح است:" که وقتی فضانوردان از جو زمین خارج میشدند بعلت عدم وجود جاذبه قادر به نوشتن گزارش نبودند زیرا جوهر خودکار یا خودنوس بر روی کاغذ اثری نمی گذاشت . در سال 1968 رئیس سازمان ناسا تصمیم گرفت این مشکل را حل کند و از تمام شرکتهای تجاری و پژوهشی دعوت به همکاری کرد . سرانجام پس از 8 ماه زمان و حدود 11 میلیون دلار سرمایه گذاری یک شرکت پژوهشی موفق شد قلمی را بسازد که در تمامی شرایط جوی از قبیل زیرآب ، در فضا ، در سرمای شدید ،گرمای شدید و خلاصه در تمامی شرایط قابل استفاده باشد . زمانی که این محصول رونمایی شد وجشنی در این خصوص گرفته شد .تلگرافی از طرف سازمان فضایی روسیه به دستشان رسید با این متن : " کار بسیار خنده داری انجام داده اید ما چندین سال است برای ثبت اطلاعات در فضا از مداد استفاده میکنیم .تمام "
به گفته رئیس وقت ناسا بعداز رسیدن این تلگراف 4 ماه دفتر پژوهشی سازمان تعطیل شد .
ایشان علت شکست و اشتباه در این مورد را تمرکز بر روی مشکل معرفی کرد وتنها خواستند که خودکاری جدید بسازند و از مداد دور شدند در صورتی که روسها بر روی راه حل تمرکز کرده بودند. البته باید سیاست پنهان کاری روس ها را هم دید که در آن 8 ماه چیزی به آمریکایی ها نگفتند.
[ATTACH=CONFIG]925[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg   Multi_Function_Pen.jpg (اندازه 20.14 KB / تعداد دانلود: 1)
پاسخ
#66
اطلاعات نجومی 43 (علائم رادئویی ناشناس)

علائم رادئویی ناشناس
پچ پچ کردن کسالت آور نیست، اما سروکار داشتن با علم گاهی اندکی کسالت آور است. یک پژوهشگر بطور سنتی یک اندیشه را به عنوان یک فرض می پذیرد، آزمایشی که برای امتحان آن می اندیشد و بعد نتیجه را گزارش می کند. گاهی این نتیجه، فرض را تأیید می کند و گاهی رد می کند. اما هرازگاهی یک چیز غیرمنتظره اتفاق می افتد و آن زمانی است که کار کسالت آور هیجان انگیز می شود.
یک چنین شوکی، کشف اطلاعات مربوط به ریزموج عادی کیهانی در سال ۱۹۶۴ بوسیله آرنوینزیاس و رابرت ویلسون دو اخترشناس رادیویی بود که داشتند گیرنده ای را آزمایش می کردند که درنظر داشتند از آن برای جستجوی منابع ریزموج ها از آسمان استفاده کنند.
صدای فس فسی که آنها در یک فرکانس ویژه یافتند معلوم شد یک مدرک برای یک اندیشه در آن زمان جنجالی بود که می گفت جهان با یک انفجار بزرگ متولد شده است. یک نتیجه عجیب مشابه این کشف نیز اخیراً بوسیله منجمانی که در یک گردهمایی جامعه اخترشناسی آمریکا در لانگ بیچ کالیفرنیا جمع شده بودند گزارش شد. بعضی از آنها به این نتیجه رسیدند که آسمان علاوه بر ریزموج ها از طنین صدای امواج رادیویی دیگر نیز پر است. اگر آنها درست بگویند، در حقیقت، باید گفت یک چیز بسیار عجیب دارد در جهان اتفاق می افتد.
اخترشناسان مورد بحث برای ناسا ـ سازمان فضایی آمریکا ـ کار می کنند: مایکل سیفرت در آزمایشگاه نیروی رانش جت در پاسادونا، کالیفرنیا و آلن کوگات در مرکز پرواز فضایی گوهه. فرضیه ای که آنها درنظر داشتند مورد آزمایش قرار دهند این بود که اولین ستارگانی که پس از انفجار بزرگ شکل گرفته علایمی به شکل امواج رادیویی از خود به جای گذاشتند که باید هنوز باقی می بود.
[ATTACH=CONFIG]934[/ATTACH]
هدف آزمایش آنها پیدا کردن این علایم بود. آنها در جستجوی خود از تلسکوپ هایی که بوسیله بالن های ویژه به جو فرستادند استفاده کردند. اما نتیجه ای که بدست آمد چیزی نبود که آنها دنبالش می گشتند.
اطلاعات موجود درباره ریزموج ها قدیمترین تصاویر کیهانی است که نزدیک به ۳۰۰هزار سال پس از انفجار بزرگ و تقریباً ۷۰۰هزار سال پیش از زمانی که گفته می شود اولین ستارگان درهم ادغام شدند گرفته شده اند. این عکس ها نشان می دهند جهان تازه متولد شده یک گلوله آتشین شدیداً یکدست بوده است. دکتر سیفرت و دکتر کوگات خواستند زمانی را که چیزها از صاف و یکدست بودن دست برداشتند و شروع به شکل گرفتن کردند ـ کهکشان ها، ستارگان، سیاره ها و غبار ـ پیدا کنند. به این دلیل بود که دنبال علایم ستاره ها می گشتند.
اما چیزی که آنها یافتند یک پس زمینه فس فس صدای رادیویی، شبیه فس فسی بود که دکتر پنزیاس و دکتر ویلسون یافته بودند. آنها پس از آنکه امکان وجود منابع امواج رادیویی را در آن نزدیکی ها رد کردند به این نتیجه رسیدند که صدای فس فس آنها هم چنین از پشت راه شیری می آید و بنابراین یک پس زمینه رادیویی فضایی است.
چهار مقاله که تلسکوپ ها، رصدها و تحلیل احتمالی آنها را شرح می دهند تسلیم مجله ستاره شناسی شده است.
چرا یک پس زمینه رادیویی فضایی که باید در آن جا باشد یک چیز اسرارآمیز باقی می ماند؟ این پس زمینه به نظر نمی رسد از ستارگان ابتدایی که ستاره شناسان دنبال شان بودند بیاید. آنها در حقیقت هرگونه علامتی را از ستارگان اولیه که موضوع جستجوی اصلی بوده است در خود پنهان می کنند. همچنین کهکشان های رادیویی آنقدر زیاد نیستند که بشود به حساب شان آورد. بنابراین، به نظر می آید آنها علامت یک پدیده قبلاً ناشناس هستند.
البته هنوز امکان دارد یک اشتباه نامعلوم در اینجا صورت گرفته باشد. در این صورت به همان کار کسالت آور باز می گردیم. اما دکتر سیفرت و دکتر کوگات امیدوارند اینطور نباشد، و کشف آنها واقعاً چیزی باشد که بشود سر و صدایی درباره اش کرد


فایل‌های پیوست
.jpg   1-(132).jpg (اندازه 8.89 KB / تعداد دانلود: 2)
پاسخ
#67
سلام*این مطلبی که می نویسم پاسخ سوال بالا نیست)چون دیدم اشخاص نسبتا ریادی در این بحث شرکت کردن من سوالم رو که پیداکردن جواب ش خیلی خیلی واسم مهم س رو اینجا نوشتم و امیدوارم شما جوابم رو بدین**
خودم در خیلی از سایتهای داخلی و خارجی جستو کردم اما نتونستم جوابش رو پیدا کنم،خیلی ممنون میشم اگر پاسخ بدین.
در روز اعتدال بهاری یا 21 مارس، خطی که از مرکز زمین به مرکز خورشید وصل شده است، از مرکز زمین که خارج میشود و از سطح کره ی زمین عبور می کند، از چه مکانی با چه طول جغرافیایی عبور میکند؟ بدیهی است که این شهر در خط استوا قرار دارد زیرا محورهایx , yدستگاه مختصات
geocentric equatorialدر صفحه ی استوای زمین است،ولی با چه طول جغرافیایی؟

یا طور دیگه اگه بخوام سوالم روبپرسم:
طول جغرافیایی یا بعد نقطه ی اعتدال بهاری(یعنی محل تلاقی دایره البروج و استوای سماوی در روز اول بهار) چه قدر است؟
از یک تصویری که از سرچ ها به دست اومد اینطور برمیاد (البته قابل اعتماد نیست)که این نقطه ی اعتدال، شهری است در امریکای جنوبی-برزیل با عرض جغرافیایی صفر و طول جغرافیایی تقریبا 48درجه و 42 دقیقه ی غربی است (یا تقریبا 49 درجه ی غربی) در همسایگی شهرهای زیر در برزیل
soure , para , chaves
ضمنا این رو هم بگم که در کتاب نجوم خوندم هر258000سال این نقطه ی اعتدال یک دور کامل می پیماید*

عنوان سوالم در انجمن = طول جغرتفیایی نقطه ی اعتدال بهاری
پاسخ
#68
سلام دوست من.
من جواب سوالتون رو نمیدونم. بهتر بود یه تاپیک با همین موضوع درست میکردین و سوالتون رو اونجا مطرح میکردین.
این تاپیک یه تاپیک آموزشی هست و معمولا بحثی توو اون انجام نمیشه "مگر در مورد یکی از موضوعات های مطرح شده.
از همه دوستان میخوام در این تاپیک موضوعات دیگه ای ننویسن تا نظم تاپیک حفظ شه.
ممنون.
پاسخ
#69
سلام*البته من یه پست با عنوان طول جغرافیایی نقطه ی اعتدال بهاری گذاشتم اما تاالان متاسفانه پاسخی دریافت نکردم**
پاسخ
#70
در هر صورت دوست من اینجا داره رو یه نظم خاصی پیش میره. لطفا مطالب پراکنده ننویسید.:wink:
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
وبلاگ جدید منننننننننننننننننننننن sinohe_srs 5 3,368 04-01-2010, 11:53 AM
آخرین ارسال: kashan astronomer
اخبار نجومی Belder 12 5,588 09-19-2009, 12:51 PM
آخرین ارسال: iya2009

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان