شارل مسیه

[night_astronomer]

سلام به همه ی دوستان اسمونی.. .داشتم دفترامو نگاه می کردم که چشمم به قسمت اجرام مسیه خورد :lol: ...همه ما مسیه رو میشناسم...ولی گفتم یکم اطلاعات بذارم.. :wink:
در سال 1730 میلادی شارل مسیه در شهر لرین در جنوب فرانسه به دنیا امد.مسیه متصدی رصد خانه ی مارین پاریس شد. او در سال 1758 دنباله دار هالی را رصد کرد {به به چه سعادتی.. hock: }و گزارش ان را نیز مرکز رصد دنباله دار های پاریس ارسال کرد.
او از ان پس با هدف رصد دنباله دار ها در این رصد خانه مشغول کار شد.در 28 اگوست 1758 مسیه یک جرم مه الود را رصد کرد... hock: ...او ابتدا فکر کرد که این جرم یک دنباله دار است اما متوجه شد که این ابر غباری شکل هیچ حرکتی ندارد .
این جرم اسمانی ابر خرچنگی واقع در صورت فلکی ثور بود.ابر خرچنگی در ان زمان به عنوان اولین جرم مسیه m1 با قدر مجموع 8 ثبت شد.مسیه تصمیم گرفت که تمام اجرام غیر ستاره ای مانند ابر خرچنگی را در فهرستی ثبت کند تا مانع اشتباهش در رصد های بعدی شود. او در سال 1765 فهرستی از 41 جرم غیر ستاره ای را ثبت کرد که از این تعداد حدود 18 جرم را خودش کشف کرده بود و بقیه را همکاران او. در ماه مارس سال 1765دو سحابی m43,m42 در صورت فلکی جبار...خوشه س کندوی عسلm44 در صورت فلکی سرطان و خوشه ی پروین m45 در ثور کشف شدند.
سرانجام در سال 1774 میلادی این فهرست با 45 جرم غیر ستاره ای با تاکید اکادمی علوم پاریس منتشر شد.تا سال 1783 شارل مسیه با همکاری پیر مشین فرانسوی و همراهانش از جمله باراناباس اوریانی ایتالیایی و نیکلاس لاسیا 55 جرم دیگر را به این فهرست اضافه کردند.صدمین جرم مسیه یک ماه پیش از کشف سیاره ی اورانوس{ توسط ویلیام هرشل} ثبت شد.پیر مشین نیز تا سال 1784 سه جرم دیگر را به فهرست مسیه اضافه کرد.
در حدود 140 سال بعد ستاره شناس فرانسوی فلاماریون یک کپی از کاتالوگ 103 جرم غیر ستاره ای مسیه به دست اورد و با رصد m104 کهکشان کلاه مکزیکی در سنبله تعداد اجرام مسیه را به عدد 104 رساند. در 1947 هلن سایرهوگ ستاره شناس کانادایی m107,m106,m105 را رصد کرد.این اجرام را پیش از ان پیرمشین رصد کرده بود اما برای او غیر ستاره ای بودن این اجرام نامعلوم بود...برای همین ان ها را در فهرست مسیه ثبت نکرده :roll: بود و اما ,m109,m108 را چند سال بعد گینگریچ استاد تاریخ نجوم دانشگاه هاروارد رصد کرد و اخرین جرم مسیه را هم کنت جونز در 1966 به فهرست اضافه کرد که این جرم m110 قمر کوچک تر کهکشان اندرومدا m31 است. :mrgreen:

[مهمان]

اینم اضافه کنم که تلسکوپ شارل مسیه 15 سانتی متری بوده.

[night_astronomer]

سلام به دوستای اسمونی... :wink: ...گفتم یکم از تلسکوپای اون زمانای شارل مسیه بنویسم...
در قرن 17 میلادی تلسکوپ هایی که از عدسی های کروماتیک{تلسکوپ هایی که خطای رنگی ان ها تصحیح نشده است }کاملا متداول بودند.این تلسکوپ ها از یک عدسی شیئی منفرد و یک عدسی چشمی که متشکل از دو عدسی بود ساخته میشدند.ساختار این نوع تلسکوپ ها به همت کریستین هویگنس بهینه سازی شد {خدارو شکر!! :lol: }
برای کاهش خطای رنگی فاصله ی کانونی تلسکوپ ها بسیار بلند ساخته می شدند .برای مثال تلسکوپی با قطر دهانه ی 7 سانتی متر به فاصله ی کانونی در حدود 8 متر نیاز دارد! hock: فاصله ی کانونی زیاد باعث می شد طول لوله ی تلسکوپ ها بسیار بلند شود ...لذا تلسکوپ ها به ناچار از دو قسمت قابل جابه جایی ساخته می شدند که هر کدام از این دو بخش بر روی یک تکیه گاه عصا مانند قرار می گرفتند .در تلسکوپ های بسیار بلند این دو قطعه تنها به وسیله ی یک طناب در یک راستا قرار می گرفتند. :o hock:
عدسی شیئی بر روی یک پایه ی بلند و شبیه به دکل یا نردبان :!: که ارتفاع ان متغیر بود قرار می گرفت و عدسی چشمی نیز بر روی یک پایه ی کوتاه تر در جایی که ناظر قرار داشت ثابت می شد. :|
در ان زمان پایه های استوایی هنوز شناخته نشده بودند و همچنین ساخت لوله برای این تلسکوپ های طویل بسیار هزینه بر و سنگین می شد.فاصله ی کانونی زیاد باعث می شد بزرگنمایی حاصل شده بیش از 100 برابر باشد و در نتیجه میدان دید حاصل بسیار کوچک باشد. {وای چه سخت!! }
حتی تصور سختی های رصد با تلسکوپ های ان دوره نیز دشوار است. در ابتدا جسم باید در راستای پایه ی دکل قرار می گرفت سپس به اهستگی محلو راستای پایه ی عدسی چشمی تغییر داده می شد تا هر دو عدسی در یک راستا و به سمت جسم مورد نظر قرار بگیرند. :roll:
موضوع دیگری که بسیار اهمیت دارد ...تصور غلطی است که در مورد اسمانی که مسیه رصد های خود را در ان انجام می داده شکل گرفته است.شاید بسیاری از افراد تصور کنند که مسیه در اسمانی صاف و بدون الودگی نوری به رصد می پرداخته است اما در پاسخ باید گفت که در ان زمان پاریس پر جمعیت ترین شهر دنیا به شمار می رفته و الودگی صنعتی ان بسیار شدید تر و بد تر از امروز بوده است و به همین دلیل رصد اجرام اسمانی در ان زمان بهمراتب سخت تر از امروز است!
و در پایان اگر ما می توانیم با تلسکوپ های خود که اصلا با تلسکوپ های زمان مسیه قابل مقایسه نیست بیشتر یا تمام اجرام مسیه رو رصد کنیم...به این فکر کنید که اگه مسیه تلسکوپای مارو داشت...چیکار می کرد؟؟؟؟!!!!!! hock:
:mrgreen: ممنون