08-18-2009, 04:26 PM
ستاره متغییر تپنده ای که از نوع غول زرد یا ابرغول می باشد.دلیل نام گذاری این است که اولین ستاره این گونه ستاره دلتا قیفاووسی بوده است. افزايش درخشندگی اين متغیيرها،سريعتر از کاهش درخشندگيشان رخ می دهد. به عنوان مثال خود ستاره دلتا-قيفاووس در مدت ١/۵روز به بيشينه درخشندگی خود می رسد در حالی که در مدت۴ روز به کمينه خود می رسد..در نمودار h-r این ستاره ها قسمت رشته اصلی را ترک کرده وبه قسمت بالا وسمت راست رشته اصلی و سمت چپ ستاره های غول منتقل شده اند.این ستاره ها در اولین ناپایداری بعد از عبور از رشته اصلی به سر می برند.در این ناپایداری های منظم٬ قطر ستاره تاحد 30 درصد کم وزیاد می شود.این تغییرات در مقدار درخشندگی نیز با همان شکل وجود دارد.دمای سطحی ستاره نیز با کم شدن قطر کم وبا زیاد شدن قطر زیاد می شود. در سال١۹١۲، « هنريتا ليويت» از دانشگاه هاروارد با بررسی۲۵ستاره متغير قيفاووسی در ابر ماژلانی کوچک متوجه نتيجه جالبی شد: هر چه دوره تناوب يک متغير قيفاووسی بلندتر باشد، درخشندگی مطلق آن بيشتر است. اين يافته کشف بزرگی در فاصله سنجی ستاره ها و خوشه های ستاره ای محسوب می شود. . در اين روش با اندازه گيری دوره تناوب می توان قدر مطلق ستاره راتعيين کرد و با کمک قدر ظاهری اش فاصله ستاره وحتی کهکشان میزبان از ما تعيين می شود. در سال١۹١۷«هارلو شپلی» با اين روش فاصله ما را از مرکز کهکشان به دست آورد.
در سال ۱۹۲۳" ادوين هابل" با كمك همين روش فاصله كهكشان امراه المسلسله را از ما حساب كرد و نشان داد كه اين مجموعه كهكشاني مستقل و مجزا از كهكشان ما است.
ستاره های متغییر قیفاووسی برحسب دامنه تغییرات ودوره تناوبشان به دو زیر گونه تقسیم شده اند:
ستاره های متغییر کلاسیک و رده W سنبله ای (W VIRGINIS) که دارای تفاوتهای ناچیزی با رده قبلی هستند.
دسته اول ستارگان جواني هستند كه در مرحله ناپايداري نمودار هرتسپرانگ- راسل به سر مي برند. اين نوع متغيیرها در بخش مسطح كهكشان يافت مي شوند و متعلق به خوشه هاي باز مي باشند. بين شكل منحني نوري آنها و مقدار دوره تناوبشان رابطه معيني وجود دارد.دسته دوم هم جزء ستارگان پير کهکشان ما هستند و به همين دليل در خوشه های کروی و در عرضهای کهکشانی بالا يافت می شوند.
دوره تناوب تغییرات نوری این متغییر ها بین ۲ تا ۶۰ روز دمای میانگین آنها ۴۰۰۰ تا ۸۰۰۰ درجه ودرخشندگی میانگین آنها بین ۳۰۰ تا ۴۰۰۰۰برابر خورشید است.
ستاره قطبی نیز از این رده متغییرها می باشد.
دلیل تپش این گونه ستاره ها:
سر آرتور ادينگتون ، فيزيكدان انگليسي ، جزء اولين حاميان تپش ستاره اي قيفاووسها محسوب مي شود. مطابق نظريه ادينگتون ، تپش ستاره اي در اثر دو نيروي متقابل به وجود مي آيد. در حالي كه نيروي گرانش سعي در انقباض دارد، فشار تشعشعي گاز را به بيرون مي راند. در اثر گرانش ستاره منقبض مي شود و در نتيجه دماي درون ستاره افزايش مي يابد. با افزايش دما ، فشار تشعشعي زياد شده و از انقباض بيشتر جلوگيري مي كند. افزايش فشار هم باعث نيروي مقابل شده و انبساط را موجب مي شود و به همين ترتيب چرخه طي مي شود.به بیان دیگر:
۱- وقتی که قیفاووسی فشرده می شود کدر می شود
۲-فوتونها در آن محبوس می شوند گاز را گرم می کنند وفشار آنرا بالا می برند
۳-گاز پرفشار متسع شده شفاف می گردد
۴-فوتونها میگریزند گاز خنک می شود وفشار فروکش می کند
۵-با افت فشار قیفاووسی در اثر گرانش منقبض می گردد
۶- مراحل بالا تکرار می گردد
این دوره تا وقتی ادامه می یابد که قیفاووسی در باریکه ناپایداری (Instability strip )یعنی ناحیه ای از نمودار H-R قرار بگیرد که ستارگان ناپایدارند ونبض می زنند.
چگونگی کشف ستاره دلتا قیفاووسی:
تا شروع قرن هجدهم تعداد متغیيرها بيش از ۶عدد نبود و سالها كشف متغيیرها مسكوت مانده بود. ادوارد پيگوت تصميم گرفت كه برنامه اي را براي افزايش شمار ستارگان متغیير اجرا كند. در همسايگي او جوان هفده ساله كر و لالي زندگي مي كرد كه دانش آموز با استعدادي در رياضيات و نجوم بود. اين جوان " جان گودريك" نام داشت. او در سال ۱۷۸۳توانست نشان علمي انجمن سلطنتي لندن را براي تعيين دوره تناوب و عامل تغييرات متغيیر راس الغول به خود اختصاص دهد. او و دوستش پيگوت مصمم براي كشف متغيیرهاي بيشتر تلاش مي كردند. در سال ۱۷۸۴پيگوت موفق به كشف متغير اتا- عقاب شد و به دنبال او گودريك به كشف تغييرات بتا – شلياق و دلتا – قيفاووس نائل آمد. متاسفانه گودريك در ۲۱ سالگي به علت بيماري ذات الريه در گذشت. اما نام او هميشه در نجوم باقي مي ماند. پيگوت موفق به كشف دو متغيیر ديگر به نامهاي R- الكيل شمالي ، R- سپر شد.
در سال ۱۹۲۳" ادوين هابل" با كمك همين روش فاصله كهكشان امراه المسلسله را از ما حساب كرد و نشان داد كه اين مجموعه كهكشاني مستقل و مجزا از كهكشان ما است.
ستاره های متغییر قیفاووسی برحسب دامنه تغییرات ودوره تناوبشان به دو زیر گونه تقسیم شده اند:
ستاره های متغییر کلاسیک و رده W سنبله ای (W VIRGINIS) که دارای تفاوتهای ناچیزی با رده قبلی هستند.
دسته اول ستارگان جواني هستند كه در مرحله ناپايداري نمودار هرتسپرانگ- راسل به سر مي برند. اين نوع متغيیرها در بخش مسطح كهكشان يافت مي شوند و متعلق به خوشه هاي باز مي باشند. بين شكل منحني نوري آنها و مقدار دوره تناوبشان رابطه معيني وجود دارد.دسته دوم هم جزء ستارگان پير کهکشان ما هستند و به همين دليل در خوشه های کروی و در عرضهای کهکشانی بالا يافت می شوند.
دوره تناوب تغییرات نوری این متغییر ها بین ۲ تا ۶۰ روز دمای میانگین آنها ۴۰۰۰ تا ۸۰۰۰ درجه ودرخشندگی میانگین آنها بین ۳۰۰ تا ۴۰۰۰۰برابر خورشید است.
ستاره قطبی نیز از این رده متغییرها می باشد.
دلیل تپش این گونه ستاره ها:
سر آرتور ادينگتون ، فيزيكدان انگليسي ، جزء اولين حاميان تپش ستاره اي قيفاووسها محسوب مي شود. مطابق نظريه ادينگتون ، تپش ستاره اي در اثر دو نيروي متقابل به وجود مي آيد. در حالي كه نيروي گرانش سعي در انقباض دارد، فشار تشعشعي گاز را به بيرون مي راند. در اثر گرانش ستاره منقبض مي شود و در نتيجه دماي درون ستاره افزايش مي يابد. با افزايش دما ، فشار تشعشعي زياد شده و از انقباض بيشتر جلوگيري مي كند. افزايش فشار هم باعث نيروي مقابل شده و انبساط را موجب مي شود و به همين ترتيب چرخه طي مي شود.به بیان دیگر:
۱- وقتی که قیفاووسی فشرده می شود کدر می شود
۲-فوتونها در آن محبوس می شوند گاز را گرم می کنند وفشار آنرا بالا می برند
۳-گاز پرفشار متسع شده شفاف می گردد
۴-فوتونها میگریزند گاز خنک می شود وفشار فروکش می کند
۵-با افت فشار قیفاووسی در اثر گرانش منقبض می گردد
۶- مراحل بالا تکرار می گردد
این دوره تا وقتی ادامه می یابد که قیفاووسی در باریکه ناپایداری (Instability strip )یعنی ناحیه ای از نمودار H-R قرار بگیرد که ستارگان ناپایدارند ونبض می زنند.
چگونگی کشف ستاره دلتا قیفاووسی:
تا شروع قرن هجدهم تعداد متغیيرها بيش از ۶عدد نبود و سالها كشف متغيیرها مسكوت مانده بود. ادوارد پيگوت تصميم گرفت كه برنامه اي را براي افزايش شمار ستارگان متغیير اجرا كند. در همسايگي او جوان هفده ساله كر و لالي زندگي مي كرد كه دانش آموز با استعدادي در رياضيات و نجوم بود. اين جوان " جان گودريك" نام داشت. او در سال ۱۷۸۳توانست نشان علمي انجمن سلطنتي لندن را براي تعيين دوره تناوب و عامل تغييرات متغيیر راس الغول به خود اختصاص دهد. او و دوستش پيگوت مصمم براي كشف متغيیرهاي بيشتر تلاش مي كردند. در سال ۱۷۸۴پيگوت موفق به كشف متغير اتا- عقاب شد و به دنبال او گودريك به كشف تغييرات بتا – شلياق و دلتا – قيفاووس نائل آمد. متاسفانه گودريك در ۲۱ سالگي به علت بيماري ذات الريه در گذشت. اما نام او هميشه در نجوم باقي مي ماند. پيگوت موفق به كشف دو متغيیر ديگر به نامهاي R- الكيل شمالي ، R- سپر شد.
هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است!