پدیده عبور( پدیده ترانزیت Transit )
#1
دو سیاره تیر وزهره که مدارشان درون مدار سیاره زمین است وبه خورشید نزدیکتر هستند در چرخششان بدور خورشید گهگاهی بین زمین وخورشید قرار می گیرند وموجب رخ دادن پدیده عبور یا ترانزیت می شوند. این دو سیاره بدلیل کوچکی نسبت به خورشید وفاصله دورشان بر خلاف ماه که در چرخش بدور زمین گاهی بین زمین وخورشید قرار میگیرد وموجب خورشیدگرفتگی شده و می تواند جلوی کل قرص خورشید رابگیرد نمی توانند موجب پوشاندن قرص خورشید بطور کامل شوند.در هنگام بروز پدیده ،تنها به شکل نقطه ای تیره ،کوچک وگرد (قطر ظاهری زهره یک سی ام وقرص تیر تنها یک صدوهشتادم خورشید است) از یک سمت قرص خورشید وارد قرص شده وبعد از چند ساعتی از سوی دیگر خارج می شوند.

برای دیدن این پدیده باید مانند هنگام رصد لکه های خورشیدی از فیلترهای مناسب خورشید استفاده کرد.این پدیده درمورد سیاره تیر که سرعت بیشتری در چرخش بدور خورشید دارد بیشتر رخ می دهد بطوریکه در هرقرن بطور متوسط 13 بار رخ می دهد.عبور زهره نسبت به تیر نادرتر است وبا دوره های تناوب 8 ساله-122 ساله -8 ساله -105 ساله تکرار می شود.آخرین عبور زهره در سال 2004 بوده عبور بعدی در سال 2012 ، عبور بعدی 2117 وعبور سال 2125 الی آخر..........

دلیل نادر بودن عبور سیاره زهره:سیاره زهره هر 1.5 سال یکبار حول خورشید می چرخد ولی از آنجاییکه صفحه مداری آن با صفحه مدار زمین زاویه کوچکی می سازد بیشتر مواقع زهره ،زمین وخورشید در یک راستا قرار نمی گیرند وسیاره گاهی از پایین وگاهی از بالای قرص خورشید عبور می کند.دو نقطه در مدار زهره وجود دارد که در صفحه مدار زمین بدور خورشید قرار می گیرند(نقاط گره ای)بنابراین اگر سیاره در هرکدام از نقاط گرهی باشد(این دو موقعیت در تاریخهای ژوئن ودسامبر هستند) وزمین هم در موقعیت مناسب باشد ،آنگاه زمین ،زهره وخورشید در یک امتداد قرار گرفته وپدیده عبور رخ خواهد داد.

تاریخچه رصد پدیده

در سال 1627 کپلر کتابی درباره مدارهای سیارات منتشر کرد که در آن سه قانون معروف(قوانین کپلر ) معرفی شده بودند.بدنبال انتشار کتاب او متوجه شد که دو سیاره تیر وزهره در سال 1631 از مقابل قرص خورشید عبور خواهند کرد.کپلر قبل از فرا رسیدن سال 1631 از دنیا رفت.منجمی بنام گاسندی توانست عبور سیاره تیر را ببیند ولی از آنجاییکه عبور سیاره زهره از اروپا قابل مشاهده نبود نتوانست آنرا مشاهده کند.کپلر همچنین پیش بینی کرده بود که عبور بعدی زهره در حدود صد سال دیگر رخ خواهد داد ولی یک ستاره شناس آماتور انگلیسی پیش بینی کرد که عبور بعدی زهره در سال 1639 یعنی تنها 8 سال دیگر رخ خواهد داد.محاسبات او ودوستش بنام هوروک تنها یکماه قبل از پدیده کامل شدند واین اطلاعات بطور کامل در دنیا پخش نشد. او ودوستش بطور کامل پدیده را مشاهده کردند وتوانستند قطر ظاهری سیاره را بدست بیاورند.

چهل سال بعد ادموند هالی پیش بینی کرد که می توان از رصد پدیده عبور زهره به فاصله دقیق زمین تا خورشید پی برد. تا آن زمان بر اساس قوانین کپلر فواصل در منظومه شمسی بر اساس واحد نجومی شناخته شده بودند بنابراین فاصله زمین تا زهره نیز برحسب واحد نجومی مشخص بود پس کافی بود تا فاصله دقیق زمین تا زهره بر حسب کیلومتر مشخص شود تا تمام فواصل در منظومه شمسی بر حسب کیلومتر مشخص شوند.

در طرح پیشنهادی ادموند هالی که مورد مسابقه هم قرار گرفت افراد رصد کننده در فواصل بسیار دور از هم به اندازه گیری زمانهای عبور شامل تماس اول، تماس دوم ،تماس سوم وچهارم می پرداختند.بکمک این زمانها وبکمک اختلاف منظر که ناشی از اختلاف دید ناشی از فاصله مکانهای رصد بود ،با داشتن فاصله دو مکان رصد بر حسب کیلومتر می شد فاصله سیاره زهره تا زمین را بر حسب کیلومتر اندازه گیری کرد.البته اندازه گیری آن زمانها مشکل بود چراکه بویژه در لحظات تماس دوم وسوم که بدلیل پدیده قطره سیاه لحظه مماس بودن واقعی تصاویر زهره وخورشید براحتی مشاهده نمی شود ودر نتیجه ثبت زمان وقوع نیز کاری دشوار است.پدیده قطره سیاه بدلیل خواص جوی زمین رخ می دهد.اگر دو انگشت اشاره وشصت خود رادر کنار هم قرار دهید واز میان آنهابه یک فاصله دور نگاه کنید می توانید با مماس کردن دو انگشت ، مشابه این پدیده را ببینید .

دولت بریتانیا در سال 1761 که قرار بود پدیده رخ دهد جیمز کوک کاپیتان معروف خود را مامور کرد که با کشتی اندیوور به مکانی در نیمکره جنوبی برود وبه رصد پدیده وهمچنین اکتشاف نقاط جدید بر سطح زمین بپردازد.گروههای رصدی دیگری نیز در اقصی نقاط دنیا به رصد پرداختند.جیمز کوک در یک سفر طولانی بهمراه انواع بیماریهای شایع ملوانان راهی سفر شد.البته وضعیت جوی نامناسب وخیلی مشکلات دیگر مانع نتیجه گیری مناسب در تعیین فاصله زهره تا زمین گردید.در سال 1769 دوباره جیمز کوک طی یک سفر 8 ماهه به سمت غرب رفت وتوانست پدیده را رصد کندالبته اینبار نیز نتایج مشاهدات چندان رضایت بخش نبودند.

اندازه گیری ها در سال 1874 و1882 که روشهای عکسبرداری به کمک آمده بودند با دقت بسیار بهتری انجام شدند.در حال حاضر بدلیل اینکه فواصل با دقت بسیار بالایی پیدا شده اند اهمیت این پدیده از این لحاظ تقریبا"از بین رفته است.
هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است!
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان