01-19-2011, 09:47 PM
مثلث برمودا
اتفاقی که چند سال پیش در « مثلث برمودا » روی داد بار دیگر مساله آن را بر سر زبان ها انداخته و مطالعات جدیدی را سبب شده است.
سابقه « مثلث برمودا » از آن جا است که در سال 1945 پنج هواپیمای بزرگ بمب افکن امریکایی در حالی که در هوای صاف و مناسب پرواز می کردند به ناگاه ناپدید شدند. تنها چیزی که از آن ها می دانیم این است که اول از مسیر اصلی خود منحرف شدند و بعد با هو ناپدید شدند. تا به امروز هیچ گونه اثری از این هواپیما و خلبان و خدمه آن ها یافت نگردیده است.
هیات مامور ردیابی و مطالعه امر در گزارش نهایی خود نوشته نه فقط اثری از آثار آن ها نیست بلکه هیچ دلیل مناسب و قانع کننده ای از مفقود گشتن آن ها نیز وجود ندارد. از آن روز « مثلث برمودا » به صورت یک معما در آمد و مطالعات وسیع و پیگیری درباره آن آغاز گشت. از سال 1914 میلادی یعنی سال شروع جنگ جهانی اول تا به حال بیش از دو هزار نفر در محوطه این مثلث تصوری و اطراف آن ناپدید شده اند.هر سال شاهد گم شدن کشتی ها و هواپیماهایی در این محدوده بوده ایم و عجیب آن که هیچ دلیل منطقی و قابل قبولی هم به دست نیامده است. جالب آن که بسیاری از این وسایل و انسان ها در موقعی گم شده اند که هوا کاملا صاف بوده، بی سیم اعلام خطر از آن ها دریافت نشده و دستگاه های در تماس با این کشتی ها و هواپیماها منّظما در حال کار و ردیابی بوده اند.
موضوع مثلث برمودا یا بهتر بگوییم معمای مثلث برمودا را افراد مختلف از دانشمندان وارد به کار تا اشخاص معمولی مورد مطالعه قرار داده اند. حتی دانشمندان متعدد از این مثلث بد یمن بازدید کرده و وجب به وجب این منطقه دریایی را طی چهل سال اخیر زیر مطالعه و دقت خود قرار داده اند.
چند تن از دانشمندان انستیتو اقیانوس شناسی آکادمی علوم شوروی نیز سراغ مثلث برمودا رفته اما هیچ علایم و آثاری که نشان دهد این محدوده با سایر قسمت های اقیانوس تفاوت دارد پیدا نکرده اند. کما این که در دریای « سارگاسوس » به موارد فوق العاده مهمی بر خورد کرده اند: گرداب های فوق العاده قدرتمند به قطر دویست کیلومتر!
ژنریخ تالایافسکی، دانشمند بزرگ روسی پس از سال ها مطالعه در مسایل مربوط به نیروی ثقل زمین این تئوری را به رشته تحریر کشیده است. که شتاب های انتقالی و محوری دارای طبیعتی خاص و جداگانه اند. این کشف تا پیش از پژوهش او تقریبا ناشناخته بود.
طبق محاسبات او یک جثه یا جسم گردان و در حال چرخش وزنی کمتر از حالت ایستایی خود دارد و اگر به گردش خود بیفزاید و مدت طولانی گردد ممکن است دارای وزن منفی شود! تجربیات مربوط به این پدیده و اثبات آن به چندین سال قبل بر می گردد.
در سال 1975 دانشمندان انگلیسی یک ژیروسکوپ را با سرعتی فوق العاده زیاد به گردش دورانی آوردند، و مشاهده نمودند که وزن آن تقریبا تا ده درصد کاسته شد. وقتی از آن ها سوال کردند علت چیست؟ تنها پاسخی که دادند این بود که « خودمان هم نمی دانیم »!
تجربیات مشابهی که در یکی از انستیتو های تحقیقاتی شوروی به عمل آمد، و طی یکی از این تجربه ها وزن مربوط تا حدود پانزده درصد تقلیل یافت. بنا بر آزمایشات تالایافسکی گردباد هایی وجود دارد که به راحتی انسان یا حتی حیوانات سنگین وزن و خانه را مثل پر کاه از روی زمین کنده و به مسافت دور دست می برد. این امر سبب شد دانشمند روسی معتقد شود گرداب های اقیانوس اثراتی همانند دارند و عده زیادی از علما اقیانوس شناس روسی نظریه وی را مورد تایید قرار دادند و گفتند معمای مثلث برمودا باید در این چهارچوب قرار داشته باشد.
حال ببینیم مجله ولت وخ سوییسی (شماره 41 از سال 1975) در این باره چه می نویسد؟
تالایافسکی می گوید طبق مقاله این مجله در سال 1970 یک هواپیمای مسافربری از شرکت هواپیمایی ملی بیست دقیقه پیش از آن که در فرود گاه میامی بر زمین بنشیند از صفحه رادار محو شد. خلبان و گروه فنی پرواز از داخل هواپیما هیچ چیز غیر معمولی و خارق العاده در طول پرواز احساس نکرده بودند. تنها مورد استثنایی و قابل ملاحظه آن است که تمام ساعت های داخل هواپیما و مسافران ده دقیقه از ساعت های فرودگاه عقب مانده بودند! حال آن که بر سبیل اتفاق تمام ساعت های داخل هوا پیما روز پیش از پرواز و هنگام آغاز مسافرت مورد بازدید قرار گرفته بودند.
بنا بر این تئوری اینشتاین تنها وقتی که ممکن است چنین اتفاقی روی دهد، آن است که هواپیما در آن لحظات با سرعتی تقریبا نزدیک به سرعت نور حرکت نموده، حال آن که این تئوری به هیچ وجه در مورد آن هواپیما صادق نبود.
صرف نظر از این مطلب یگانه حرفی که می توان پیش کشید این است که خطری دور از دسترس و فکر بشر وجود دارد. خطری که تا به امروز به آن پی نبرده ایم. لذا با قبول اعتبار پدیده مزبور وظیفه داریم بکوشیم تا توضیحی نسبتا صحیح و دقیق بیابیم.
طبق معادلات نیروی ثقل که پس از کشف دانشمند روس به دست آمده یک جسم چرخان و یا و با سرعت زیاد بدون تردید از وزنش کاسته می شود و در عین حال در وسط کار در لحظه ای نا معلوم کل وزن خود را از دست می دهد. این تضاد ناگهانی باعث و بانی اصلی ناپدید شدن ماهیت و ذات جسم چرخان به شمار می رود. و این، همان اتفاقی است که در مثلث برمودا روی می دهد. یعنی هر گاه یک کشتی به مرکز چرخش برسد یک نیروی محرکه و چرخان فوق العاده قوی آن را به اعماق دریاها می کشاند. نظیر همین سانحه برای هواپیما ها نیز صادق است، تنها ای بار در هوا و این اتفاقی است که برای پنج هواپیما بمب افکن امریکایی در سال 1945 روی داد. جریانات بسیار سریع هوایی بر سرعت وقوع حادثه می افزاید و آن چه را خورد کرده و از هم پاشیده است صدها کیلومتر دورتر بر زمین یا در آب می افکند.
حال ببینیم که در سناریوی فیزیکی چنین حوادثی نظم و در عین حال بی نظمی هایی وجود دارد؟ مورد هواپیمای مسافربری را مد نظر قرار دهیم که بالاخره به سلامت در فرودگاه میامی بر زمین نشست. این امر را چگونه توضیح و توجیه کنیم؟ تالایافسکی می گوید که توضیحاتم در این باره نسبی است و به قطع و یقین بیان نمی شود.
دانشمند روسی اظهار می دارد تنها چیزی که می دانیم این است که ساعت ها ده دقیقه عقب ماندند. یعنی یک فاصله زمانی ده دقیقه ای بین ما و حقیقت وجود دارد. تئوری ما می گوید از جمله وقایعی که ممکن است سبب حادثه شده باشد این است که در عرض ده دقیقه وزن کل هواپیما و اثاثیه و ابزار آن به دو برابر افزایش پیدا کرده و چون هواپیما سالم بر زمین نشسته لذا نتیجه می گیریم که افزایش وزن به حد و حدودی رسیده که اگر بیشتر شده بود امکان داشت آن نیز نابود و یا بهتر بگوییم ناپیدا شود. بیشتر توضیح می دهم. هر گاه هواپیما کمی از مسیری که طی کرده منحرف شده بود وقوع مصیبت و از دست رفتن هواپیما و مسافران حتمی بود.
دانشمندان امریکایی با به کار بردن دستگاه های فوق العاده حساس برای اندازه گیری سطح و ارتفاع آب در محدوده مثلث برمودا کشف کرده اند که این ارتفاع در بعضی از نقاط مثلث برمودا گاه تا 25 متر فرو می رود. یعنی از ارتفاع سطح آب کاسته می شود. شاید در این لحظات نیروی ثقل در این منطقه اثر خود را به طور موقت از دست می دهد!
موضوع دیگری را که نباید از نظر دور داشت این است که لایه های فوقانی هوای زمین در استوا اثراتی دیگر دارد. یعنی گاه ضعیف تر از معمول است. از این رو احتمال می رود که این کاهش در نقاط خاصی اثر منفی بر ابزار داخل هواپیما و یا کشتی داشته باشد که حداکثر آن نابودی کل ابزار و گاه خودکشی با هواپیما است.
عقربه های قطب نما که در چنین شرایط سنگین تر می شود دقت کار خود را برای نشان دادن قطب از دست می دهند. معذالک چون اثرات مربوطه به یکسان بر تمام ابزار فنی موثر می افتد لذا تعمیم امر سبب کندی و آرامش یکسان همگانی می گردد.
باز نکته دیگری وجود دارد. چه بسا دیده ایم هواپیما ها چند دقیقه زودتر به فرودگاه رسیده اند و خلبان چنین پنداشته که باد پشت سر قوی بوده و آن را سریع تر از معمول به حرکت وا داشته است. حال آن که دستگاه های هواسنج وجود وقوع باد سریع را ثبت نکرده اند.
دانشمند روسی می گوید: این اتفاق به سبب بی نظمی هایی است که در نیروی جاذبه مشهود می باشد. و این امری است که سال های مدید به ثبوت رسیده. مثال خوب و قابل فهم، در مورد سفینه هایی است که به سوی سایر کرات فرستاده ایم. هنگامی که سفینه های ما به کرات موجود در آسمان نزدیک می شوند، اختلالاتی در وزن و کار آن ها محسوس می گردد ولی البته اختلالات از پیش، پیش بینی شده است.
محدوده « مثلث برمودا » یگانه معما و معجزه در کل مناطق کره زمین نیست. نقطه دیگر محوطه ای است بین هنگ کنگ، فیلیپین و تایوان، این دریای شیطان نیز تا به حال قربانی ها گرفته و کشتی ها و قایق های بزرگ در آن ناپدید شده اند. مدارک موجود نشان می دهد که صدها کشتی بزرگ حتی در هوای خوب و صاف و بدون ابر از بین رفته اند و طبق معمول حتی یکی از قطعات کشتی یافت نگشته است. به کلامی دیگر نکات مشابه بین مثلث برمودا و این مثلث جدید جنوب غربی قاره آسیا وجود دارد. دولت ژاپن رسما به کلیه واحدها و شرکت های تجاری و ناوگان بازرگانی اطلاع داده که منطقه مزبور خطرناک است و باید دقت و محاسبات قبلی و لازم به عمل آید. خلبانان و ملوانان به اعلام خطر قانع نیستند، زیرا می خواهند علت امر را بدانند ولی تاکنون کسی نتوانسته واقعیت قاطع و راستین بر آن ها بنمایاند.
به عقیده دانشمند روسی تا روزی که به حقیقت پی نبرده ایم باید به دستگاه ها و ابزاری که در کشتی و هواپیما به کار رفته توجه بسیار مبذول داریم و آن ها را طوری دقیق و با استقامت بسازیم که جواب گوی وقایع مورد تردید و حدس ما باشند.
ترجمه دکتر پرویز سامانی- مجله علم و زندگی
اتفاقی که چند سال پیش در « مثلث برمودا » روی داد بار دیگر مساله آن را بر سر زبان ها انداخته و مطالعات جدیدی را سبب شده است.
سابقه « مثلث برمودا » از آن جا است که در سال 1945 پنج هواپیمای بزرگ بمب افکن امریکایی در حالی که در هوای صاف و مناسب پرواز می کردند به ناگاه ناپدید شدند. تنها چیزی که از آن ها می دانیم این است که اول از مسیر اصلی خود منحرف شدند و بعد با هو ناپدید شدند. تا به امروز هیچ گونه اثری از این هواپیما و خلبان و خدمه آن ها یافت نگردیده است.
هیات مامور ردیابی و مطالعه امر در گزارش نهایی خود نوشته نه فقط اثری از آثار آن ها نیست بلکه هیچ دلیل مناسب و قانع کننده ای از مفقود گشتن آن ها نیز وجود ندارد. از آن روز « مثلث برمودا » به صورت یک معما در آمد و مطالعات وسیع و پیگیری درباره آن آغاز گشت. از سال 1914 میلادی یعنی سال شروع جنگ جهانی اول تا به حال بیش از دو هزار نفر در محوطه این مثلث تصوری و اطراف آن ناپدید شده اند.هر سال شاهد گم شدن کشتی ها و هواپیماهایی در این محدوده بوده ایم و عجیب آن که هیچ دلیل منطقی و قابل قبولی هم به دست نیامده است. جالب آن که بسیاری از این وسایل و انسان ها در موقعی گم شده اند که هوا کاملا صاف بوده، بی سیم اعلام خطر از آن ها دریافت نشده و دستگاه های در تماس با این کشتی ها و هواپیماها منّظما در حال کار و ردیابی بوده اند.
موضوع مثلث برمودا یا بهتر بگوییم معمای مثلث برمودا را افراد مختلف از دانشمندان وارد به کار تا اشخاص معمولی مورد مطالعه قرار داده اند. حتی دانشمندان متعدد از این مثلث بد یمن بازدید کرده و وجب به وجب این منطقه دریایی را طی چهل سال اخیر زیر مطالعه و دقت خود قرار داده اند.
چند تن از دانشمندان انستیتو اقیانوس شناسی آکادمی علوم شوروی نیز سراغ مثلث برمودا رفته اما هیچ علایم و آثاری که نشان دهد این محدوده با سایر قسمت های اقیانوس تفاوت دارد پیدا نکرده اند. کما این که در دریای « سارگاسوس » به موارد فوق العاده مهمی بر خورد کرده اند: گرداب های فوق العاده قدرتمند به قطر دویست کیلومتر!
ژنریخ تالایافسکی، دانشمند بزرگ روسی پس از سال ها مطالعه در مسایل مربوط به نیروی ثقل زمین این تئوری را به رشته تحریر کشیده است. که شتاب های انتقالی و محوری دارای طبیعتی خاص و جداگانه اند. این کشف تا پیش از پژوهش او تقریبا ناشناخته بود.
طبق محاسبات او یک جثه یا جسم گردان و در حال چرخش وزنی کمتر از حالت ایستایی خود دارد و اگر به گردش خود بیفزاید و مدت طولانی گردد ممکن است دارای وزن منفی شود! تجربیات مربوط به این پدیده و اثبات آن به چندین سال قبل بر می گردد.
در سال 1975 دانشمندان انگلیسی یک ژیروسکوپ را با سرعتی فوق العاده زیاد به گردش دورانی آوردند، و مشاهده نمودند که وزن آن تقریبا تا ده درصد کاسته شد. وقتی از آن ها سوال کردند علت چیست؟ تنها پاسخی که دادند این بود که « خودمان هم نمی دانیم »!
تجربیات مشابهی که در یکی از انستیتو های تحقیقاتی شوروی به عمل آمد، و طی یکی از این تجربه ها وزن مربوط تا حدود پانزده درصد تقلیل یافت. بنا بر آزمایشات تالایافسکی گردباد هایی وجود دارد که به راحتی انسان یا حتی حیوانات سنگین وزن و خانه را مثل پر کاه از روی زمین کنده و به مسافت دور دست می برد. این امر سبب شد دانشمند روسی معتقد شود گرداب های اقیانوس اثراتی همانند دارند و عده زیادی از علما اقیانوس شناس روسی نظریه وی را مورد تایید قرار دادند و گفتند معمای مثلث برمودا باید در این چهارچوب قرار داشته باشد.
حال ببینیم مجله ولت وخ سوییسی (شماره 41 از سال 1975) در این باره چه می نویسد؟
تالایافسکی می گوید طبق مقاله این مجله در سال 1970 یک هواپیمای مسافربری از شرکت هواپیمایی ملی بیست دقیقه پیش از آن که در فرود گاه میامی بر زمین بنشیند از صفحه رادار محو شد. خلبان و گروه فنی پرواز از داخل هواپیما هیچ چیز غیر معمولی و خارق العاده در طول پرواز احساس نکرده بودند. تنها مورد استثنایی و قابل ملاحظه آن است که تمام ساعت های داخل هواپیما و مسافران ده دقیقه از ساعت های فرودگاه عقب مانده بودند! حال آن که بر سبیل اتفاق تمام ساعت های داخل هوا پیما روز پیش از پرواز و هنگام آغاز مسافرت مورد بازدید قرار گرفته بودند.
بنا بر این تئوری اینشتاین تنها وقتی که ممکن است چنین اتفاقی روی دهد، آن است که هواپیما در آن لحظات با سرعتی تقریبا نزدیک به سرعت نور حرکت نموده، حال آن که این تئوری به هیچ وجه در مورد آن هواپیما صادق نبود.
صرف نظر از این مطلب یگانه حرفی که می توان پیش کشید این است که خطری دور از دسترس و فکر بشر وجود دارد. خطری که تا به امروز به آن پی نبرده ایم. لذا با قبول اعتبار پدیده مزبور وظیفه داریم بکوشیم تا توضیحی نسبتا صحیح و دقیق بیابیم.
طبق معادلات نیروی ثقل که پس از کشف دانشمند روس به دست آمده یک جسم چرخان و یا و با سرعت زیاد بدون تردید از وزنش کاسته می شود و در عین حال در وسط کار در لحظه ای نا معلوم کل وزن خود را از دست می دهد. این تضاد ناگهانی باعث و بانی اصلی ناپدید شدن ماهیت و ذات جسم چرخان به شمار می رود. و این، همان اتفاقی است که در مثلث برمودا روی می دهد. یعنی هر گاه یک کشتی به مرکز چرخش برسد یک نیروی محرکه و چرخان فوق العاده قوی آن را به اعماق دریاها می کشاند. نظیر همین سانحه برای هواپیما ها نیز صادق است، تنها ای بار در هوا و این اتفاقی است که برای پنج هواپیما بمب افکن امریکایی در سال 1945 روی داد. جریانات بسیار سریع هوایی بر سرعت وقوع حادثه می افزاید و آن چه را خورد کرده و از هم پاشیده است صدها کیلومتر دورتر بر زمین یا در آب می افکند.
حال ببینیم که در سناریوی فیزیکی چنین حوادثی نظم و در عین حال بی نظمی هایی وجود دارد؟ مورد هواپیمای مسافربری را مد نظر قرار دهیم که بالاخره به سلامت در فرودگاه میامی بر زمین نشست. این امر را چگونه توضیح و توجیه کنیم؟ تالایافسکی می گوید که توضیحاتم در این باره نسبی است و به قطع و یقین بیان نمی شود.
دانشمند روسی اظهار می دارد تنها چیزی که می دانیم این است که ساعت ها ده دقیقه عقب ماندند. یعنی یک فاصله زمانی ده دقیقه ای بین ما و حقیقت وجود دارد. تئوری ما می گوید از جمله وقایعی که ممکن است سبب حادثه شده باشد این است که در عرض ده دقیقه وزن کل هواپیما و اثاثیه و ابزار آن به دو برابر افزایش پیدا کرده و چون هواپیما سالم بر زمین نشسته لذا نتیجه می گیریم که افزایش وزن به حد و حدودی رسیده که اگر بیشتر شده بود امکان داشت آن نیز نابود و یا بهتر بگوییم ناپیدا شود. بیشتر توضیح می دهم. هر گاه هواپیما کمی از مسیری که طی کرده منحرف شده بود وقوع مصیبت و از دست رفتن هواپیما و مسافران حتمی بود.
دانشمندان امریکایی با به کار بردن دستگاه های فوق العاده حساس برای اندازه گیری سطح و ارتفاع آب در محدوده مثلث برمودا کشف کرده اند که این ارتفاع در بعضی از نقاط مثلث برمودا گاه تا 25 متر فرو می رود. یعنی از ارتفاع سطح آب کاسته می شود. شاید در این لحظات نیروی ثقل در این منطقه اثر خود را به طور موقت از دست می دهد!
موضوع دیگری را که نباید از نظر دور داشت این است که لایه های فوقانی هوای زمین در استوا اثراتی دیگر دارد. یعنی گاه ضعیف تر از معمول است. از این رو احتمال می رود که این کاهش در نقاط خاصی اثر منفی بر ابزار داخل هواپیما و یا کشتی داشته باشد که حداکثر آن نابودی کل ابزار و گاه خودکشی با هواپیما است.
عقربه های قطب نما که در چنین شرایط سنگین تر می شود دقت کار خود را برای نشان دادن قطب از دست می دهند. معذالک چون اثرات مربوطه به یکسان بر تمام ابزار فنی موثر می افتد لذا تعمیم امر سبب کندی و آرامش یکسان همگانی می گردد.
باز نکته دیگری وجود دارد. چه بسا دیده ایم هواپیما ها چند دقیقه زودتر به فرودگاه رسیده اند و خلبان چنین پنداشته که باد پشت سر قوی بوده و آن را سریع تر از معمول به حرکت وا داشته است. حال آن که دستگاه های هواسنج وجود وقوع باد سریع را ثبت نکرده اند.
دانشمند روسی می گوید: این اتفاق به سبب بی نظمی هایی است که در نیروی جاذبه مشهود می باشد. و این امری است که سال های مدید به ثبوت رسیده. مثال خوب و قابل فهم، در مورد سفینه هایی است که به سوی سایر کرات فرستاده ایم. هنگامی که سفینه های ما به کرات موجود در آسمان نزدیک می شوند، اختلالاتی در وزن و کار آن ها محسوس می گردد ولی البته اختلالات از پیش، پیش بینی شده است.
محدوده « مثلث برمودا » یگانه معما و معجزه در کل مناطق کره زمین نیست. نقطه دیگر محوطه ای است بین هنگ کنگ، فیلیپین و تایوان، این دریای شیطان نیز تا به حال قربانی ها گرفته و کشتی ها و قایق های بزرگ در آن ناپدید شده اند. مدارک موجود نشان می دهد که صدها کشتی بزرگ حتی در هوای خوب و صاف و بدون ابر از بین رفته اند و طبق معمول حتی یکی از قطعات کشتی یافت نگشته است. به کلامی دیگر نکات مشابه بین مثلث برمودا و این مثلث جدید جنوب غربی قاره آسیا وجود دارد. دولت ژاپن رسما به کلیه واحدها و شرکت های تجاری و ناوگان بازرگانی اطلاع داده که منطقه مزبور خطرناک است و باید دقت و محاسبات قبلی و لازم به عمل آید. خلبانان و ملوانان به اعلام خطر قانع نیستند، زیرا می خواهند علت امر را بدانند ولی تاکنون کسی نتوانسته واقعیت قاطع و راستین بر آن ها بنمایاند.
به عقیده دانشمند روسی تا روزی که به حقیقت پی نبرده ایم باید به دستگاه ها و ابزاری که در کشتی و هواپیما به کار رفته توجه بسیار مبذول داریم و آن ها را طوری دقیق و با استقامت بسازیم که جواب گوی وقایع مورد تردید و حدس ما باشند.
ترجمه دکتر پرویز سامانی- مجله علم و زندگی