07-09-2013, 07:54 PM
با سلام درود
سری قبل که کتاب سینوهه رو مطالعه میکردم یه سری از مطالب نجومی که توی اون کتاب گفته شده بود من اینجا نوشتم و نظرمو گفتم و دوس داشتم که بقیه دوستان هم بگن که حالا متاسفانه زیاد استقبال نشد
اما حدود یک ماه قبل کتاب خواجه تاجدار نوشته ژان گوره و ترجمه اقای ذبیح الله منصوری رو خوندمش که بعضی از مطالب نجومی جالب دیدم توی این مدتی که تالار فعال شده بود تصمیم گرفتم دوباره کتابو خیلی سریع بخونم و اون مطالبو بنویسم که نمیدونم چی شد وقتی دوباره خوندم چیزی پیدا نکردم:confused: ولی دوباره یه بار دیگه روشو میخونم ببینم این دفعه موفق میشم پیداشون کنم یا نه
اما اولین صفحه کتاب اینجوری شروع میکنه که:
در شب دوازدهم ربیع الثانی سال 1155 هجری در ترکمن صحرا مردان و زنان طائفه اشاقه باش از ایل قاجار چشم به اسمان دوخته بودند .......یکی از مردها که مشغول تماشای ستاره دنباله دار بود سر زا به طرف عقب برگردانید و به زبان ترکی بانگ زد:الله وردی الله وردی بیا و ستاره دنباله دار را ببین .........الله وردی گفت بله همان ستاره میباشد که من در بیست سالگی دیدم ......مرد سالخورده (الله وردی)جواب داد من درست هشت دوره دوازده ساله از خدا عمر گرفته ام ......افراد طائفه اشاقه باش که یکی از دو شاخه بزرگ ایل قاجار بودند حساب عمر را با دوره های دوازده ساله نگاه میداشتند زیرا به دوازده جانور عقیده داشتند که هر سال منسوب به یکی از ان ها بود .....
و اما حرف های من:
با توجه به حرف های الله وردی میفهمیم که اون اونموقع 96 سال سن داشته و باتوجه به اینکه در سن 20 سالگی اون ستاره رو دیده یعنی 76 سال قبل از اون زمان میشه فهمید که دنباله دار هالی بوده البته بخش های دیگر کتاب همه مشکلات خودشونو از ستاره دنباله دار میدونستن و در همین زمان عبور ستاره دچار سیل های عظیم و نابودی زندگیشان شده و چیزی که الان واسم سواله اینه که ایا هنوز این تصور نادرست رو از ستاره دنباله دار هالی دارن یا نه؟
اما قسمت بعدیش گفته که به دوازده جانور عقیده داشتن با خودم گفتم خب شاید منظورشون برج های روی دایره البروج هستش اما بعدش دیدم که میگه که هر سال منسوب به یکی از ان ها بود یعنی بازم میشه گفت منظور اونا برج ها بوده یا نه؟
سری قبل که کتاب سینوهه رو مطالعه میکردم یه سری از مطالب نجومی که توی اون کتاب گفته شده بود من اینجا نوشتم و نظرمو گفتم و دوس داشتم که بقیه دوستان هم بگن که حالا متاسفانه زیاد استقبال نشد
اما حدود یک ماه قبل کتاب خواجه تاجدار نوشته ژان گوره و ترجمه اقای ذبیح الله منصوری رو خوندمش که بعضی از مطالب نجومی جالب دیدم توی این مدتی که تالار فعال شده بود تصمیم گرفتم دوباره کتابو خیلی سریع بخونم و اون مطالبو بنویسم که نمیدونم چی شد وقتی دوباره خوندم چیزی پیدا نکردم:confused: ولی دوباره یه بار دیگه روشو میخونم ببینم این دفعه موفق میشم پیداشون کنم یا نه
اما اولین صفحه کتاب اینجوری شروع میکنه که:
در شب دوازدهم ربیع الثانی سال 1155 هجری در ترکمن صحرا مردان و زنان طائفه اشاقه باش از ایل قاجار چشم به اسمان دوخته بودند .......یکی از مردها که مشغول تماشای ستاره دنباله دار بود سر زا به طرف عقب برگردانید و به زبان ترکی بانگ زد:الله وردی الله وردی بیا و ستاره دنباله دار را ببین .........الله وردی گفت بله همان ستاره میباشد که من در بیست سالگی دیدم ......مرد سالخورده (الله وردی)جواب داد من درست هشت دوره دوازده ساله از خدا عمر گرفته ام ......افراد طائفه اشاقه باش که یکی از دو شاخه بزرگ ایل قاجار بودند حساب عمر را با دوره های دوازده ساله نگاه میداشتند زیرا به دوازده جانور عقیده داشتند که هر سال منسوب به یکی از ان ها بود .....
و اما حرف های من:
با توجه به حرف های الله وردی میفهمیم که اون اونموقع 96 سال سن داشته و باتوجه به اینکه در سن 20 سالگی اون ستاره رو دیده یعنی 76 سال قبل از اون زمان میشه فهمید که دنباله دار هالی بوده البته بخش های دیگر کتاب همه مشکلات خودشونو از ستاره دنباله دار میدونستن و در همین زمان عبور ستاره دچار سیل های عظیم و نابودی زندگیشان شده و چیزی که الان واسم سواله اینه که ایا هنوز این تصور نادرست رو از ستاره دنباله دار هالی دارن یا نه؟
اما قسمت بعدیش گفته که به دوازده جانور عقیده داشتن با خودم گفتم خب شاید منظورشون برج های روی دایره البروج هستش اما بعدش دیدم که میگه که هر سال منسوب به یکی از ان ها بود یعنی بازم میشه گفت منظور اونا برج ها بوده یا نه؟
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2