مهمان عزیز، خوش‌آمدید.
شما می‌توانید از طریق فرم ثبت‌نام در انجمن عضو شوید.

نام‌کاربری
  

رمز عبور
  





جستجو در انجمن‌ها

(جستجو‌ی پیشرفته)

آمار انجمن
» کاربران: 3,166
» آخرین کاربر: ستاره خانم
» موضوعات انجمن: 2,708
» ارسالهای انجمن: 30,387

آمار کامل

کاربران حاضر
ما 106 کاربر حاضر در انجمن دارید
» 0 کاربر عضو | 104 مهمان
Bing، Google

آخرین موضوعات
زمان اتمام پروژه آرتمیس
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین‌ارسال: hamidrezaaaaaaaaa
05-01-2023, 06:19 PM
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 1,559
فروش تلسکوپ ماکستوف 90
انجمن: تلسکوپ
آخرین‌ارسال: محمد امام
08-13-2020, 09:21 AM
» پاسخ‌ها: 1
» بازدید: 5,201
درخواست معرفی نرم افزار
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین‌ارسال: omid3068
03-28-2020, 05:53 PM
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 2,869
آیا کتابی هست که ؟
انجمن: کتاب
آخرین‌ارسال: Starline
02-21-2020, 12:36 AM
» پاسخ‌ها: 6
» بازدید: 7,613
ایا جهان منظم است؟
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین‌ارسال: saharqasemi
01-12-2020, 04:23 PM
» پاسخ‌ها: 34
» بازدید: 24,739
نشانه های آسمانی ( صورت ف...
انجمن: چهره های آسمان
آخرین‌ارسال: faaramin
07-20-2019, 12:55 PM
» پاسخ‌ها: 31
» بازدید: 45,067
عکسهای برتر نجومی ۲۰۱۲ به...
انجمن: گفتگوی آزاد عکاسی آسمان شب
آخرین‌ارسال: criswizard
07-03-2019, 12:38 PM
» پاسخ‌ها: 9
» بازدید: 11,733
دانلود مجله اسکای اند تلس...
انجمن: کتاب
آخرین‌ارسال: kamal1345
03-23-2019, 09:46 PM
» پاسخ‌ها: 7
» بازدید: 8,350
خطای دید نجومی
انجمن: ستاره های دگرگون شونده
آخرین‌ارسال: bvc238
02-13-2019, 05:24 PM
» پاسخ‌ها: 3
» بازدید: 6,616
هوش فرا زمینی
انجمن: هوش فرا زمینی
آخرین‌ارسال: aradralami
02-10-2019, 01:41 PM
» پاسخ‌ها: 11
» بازدید: 11,199

 
  صورت فلکی گاو
ارسال‌شده توسط: boystars - 12-03-2005, 11:11 AM - انجمن: چهره های آسمان - پاسخ‌ها (5)

صورت فلکی گاو یا برج ثور ( Taurus ) یکی از زیباترین و معروف ترین صورت های فلکی ست. پر نورترین ستاره آن Aldebaran است که حدود 65 سال نوری با زمین فاصله دارد. خوشه پروین ( M45 ) در این صورت فلکی قرار دارد. همچنین سحابی خرچنگ ( M1 ) که باقی مانده یک سوپر نوا نیز هست در این صورت فلکی دیده میشود.

[عکس: taurus.JPG]

چاپ این بخش

  بزرگترین دروغ قرن
ارسال‌شده توسط: iran_nasa - 11-28-2005, 02:39 PM - انجمن: پرسش و پاسخ - پاسخ‌ها (17)

گزارش «بازتاب» از دروغ قرن

دانشمندان و متخصصان عالم اخترشناسی و اکتشافات فضایی، پیش از این، حقایق مربوط به
سفر تخیلی آمریکایی‌ها به کره ماه را بررسی کردند،

اما شبکه تلویزیونی فاکس نیوز در تاریخ 15 فوریه 2001 برنامه‌ای با عنوان «تئوری دسیسه» پخش کرد که نظر بسیاری از منتقدان سفر تخیلی انسان به کره ماه را به چالش کشانید و کم‌کم اسرار دیگری از این پروازهای تخیلی برای جهانیان آشکار شد. این مباحث که در چند سال اخیر با مذاکرات و مباحثاتی با کارشناسان ناسا پیگیری شده، هر روز واقعیات بیشتری را آشکار می‌سازد و با وجود ادله فراوان عقلی و منطقی، راز این دروغ 32 ساله را برملا می‌کند

از سال 1958 که آغاز عملیات فضایی بوده، تا سال 1969 ـ که آمریکایی‌ها ادعا کردند با فرستادن سفینه آپولو 11 به کره ماه، پیشتاز سفر انسان به کره ماه بوده‌اند، 11 سال می‌گذرد. آنان می‌گویند که در این 11 سال به چنان تکنولوژی دست یافته‌اند که ظرف می‌توانند فقط مدت 3 سال، 7 سفینه به نام‌های آپولو 11 تا 17 به کره ماه بفرستند. با این حال چرا فضانوردان آمریکایی که در آن زمان در مدت 4 روز به کره ماه رفت و آمد داشتند و از سال 1972 تاکنون پس از گذشت 32 سال، آنان نتوانسته‌اند به کره ماه هیچ‌گونه مسافرتی داشته باشند.
در این سلسله مقالات علمی، ضمن بررسی دیدگاه‌های علمی در این زمینه، نحوه نگرش سازمان «ناسا» به این موضوع و همچنین چگونگی عملکرد و حقه‌های سینمایی به کار رفته در این دروغ بزرگ قرن را تشریح کرده‌ایم. در مقاله اول این بخش، شمه‌ای از برخی موارد نقض قوانین تثبیت شده علمی با نمایش تعدادی عکس مشخص می‌شود و در بخش‌های دیگر قوانین علمی در این زمینه مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.

جعل‌کنندگان سفر به ماه؟

Neil Armstong،
در 20 جولای 1969 نام خود را به عنوان نخستین بشری که پای در کره ماه گذاشت، در تاریخ ثبت کرد، با این حال برخی معتقدند همه آنها ساختگی بوده است. آیا آنها با راضی کردن ما به اینکه آرمسترانگ به ماه رفته، کار فوق‌العاده‌ای انجام داده‌اند؟ آیا «ناسا» در خلق تصاویر زیبا از فضانوردان بر روی ماه، از خود ابتکار عمل به خرج داده است؟
با وجود آنکه رفتن به ماه، کاری بسیار فوق‌العاده و سرگرم‌کننده و جالب بود، بعد از هفتمین سفر به ماه متوقف شد. «ناسا» می‌گوید، این سفرها به خاطر کمی بودجه تعطیل شدند و اضافه می‌کند، آنها می‌خواستند تمرکز خود را بر ایجاد یک پایگاه فضایی و همچنین وسیله‌ای که بتواند آنها را به آن پایگاه (یا شاتل فضایی) معطوف سازند، ولی آیا هزینه شاتل کمتر از هزینه رفتن به ماه بود؟

تکنولوژی

آیا شما هیچ‌گاه به میزان پیشرفت تکنولوژی‌ای که جهان در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 داشته، فکر کرده‌اید؟ آیا این میزان تکنولوژی قادر بود سه نفر را از جو زمین خارج کرده و دو نفر آنان را به ماه ببرد؟ شاید! اما این کار چگونه ممکن بوده است؟ جالب است که بدانیم حافظه کامپیوترهایی که در عملیات‌های آپولو از آن استفاده می‌شده، تنها به اندازه حافظه یک ماشین لباسشویی پیشرفته امروزی بوده و این کامپیوترها همچنین فضای بیشتری از آنچه فضاپیما و سفینه‌ها داشته‌اند،‌ اشغال می‌کرد. با دانستن این مطالب و این حقیقت که تکنولوژی در دهه 60، بسیار ضعیف بوده، پس چگونه «ناسا» توانسته است ده‌هاهزار عکس با آن کیفیت بالا را خلق و ضبط کند؟ حال آنکه حتی کامپیوترهای مخصوص این کارها اصلا وجود نداشته است؟

عکس‌ها
اگر عکس‌های فضانوردان در جایی غیر از زمین گرفته شده بود، فضانوردان چه احتیاجی داشتند که در جلوی صفحات آبی بایستند؟ شاید برای یک عکس ساختگی از ماه، ژست گرفته بودند و قرار بوده عکس آنها در آن تصویر جعلی قرار داده شود! دانستن این مطالب در مورد این عکس‌ها، موضوعاتی جدال‌برانگیز است. مثلا اینکه چرا ما در هیچ کدام از عکس‌های «ناسا» از ماه، ستاره‌ای نمی‌بینیم. آیا آنها به هنگام ساختن زمینه‌های جعلی برای عکس‌ها، فراموش کرده‌اند که ستاره‌ها را اضافه کنند؟ «ناسا» مدعی است، خورشید تمام انوار ستارگان در فضای ماه را بلوکه می‌کند. این مسأله باورکردنی نیست. تنها دلیلی که باعث می‌شود آسمان ماه سیاه و آسمان زمین آبی باشد، نبود جو و اتمسفر در ماه و در مقابل، وجود اتمسفر در زمین است. ما هیچ‌گاه در شب در کره ماه نبوده‌ایم. منظور من این است که ما به هزاران دلیل نمی‌توانیم در قسمت تاریک ماه ـ که همان قسمت دورتر و پشت ماه نسبت به زمین است ـ فرود آییم. یکی از دلایل آن، سردی بیش از حد آن قسمت و همچنین نبود امکان برقراری ارتباط‌های رادیویی است. پس بنابراین زمانی که بشری بر روی کره ماه است، در اصل در قسمت نزدیک‌تر آن است، طوری که می‌توانیم بگوییم آن لحظه، از لحظات روز در ماه است.

علت اینکه ما نمی‌توانیم ستاره‌ها را در روز ببینیم، وجود اتمسفر نیست. اگر این طور باشد، پس چرا ما آنها را در شب می‌بینیم؟ علت آن است که خورشید بسیار روشن‌تر از هر نور دیگری است و به این دلیل، نمی‌توانیم آنها را ببینیم. اگر شما این مسأله را باور ندارید یک چراغ قوه را در روز روشن کنید، و یک جنگ نوری با خورشید به راه بیندازید. مطمئنا فرد پیروز، شما نیستید و .... شما نمی‌توانید نور چراغ قوه را در روز هنگامی که آن را در مقابل خورشید گرفته‌اید، ببینید.

به عکس‌های زیر نگاه کنید. مطمئنا آنها را قبلا دیده‌اید. اینها تنها عکس‌های عادی‌ هستند که در طول 7 سفر به ماه گرفته شده‌اند.
می‌بایست آسمان ماه پر از ستاره باشد اما هیچ‌کدام از این ستاره‌های درخشان آسمان در عکس‌های سفینه‌های آپولو پیدا نیست. «ناسا» اعتقاد دارد، به دلیل اینکه عکس‌ها از سطح ماه گرفته شده و دوربین‌ها بر روی آن تنظیم شده است، بنابراین نمی‌توان ستاره‌ها را نشان داد به همین دلیل، تصاویری که از کره زمین از مدار آن گرفته می‌شود بدون ستاره هستند. ستاره‌ها آنجا هستند ولی ظاهر نمی‌شوند و بین دیدن ستاره‌ها تا عکسبرداری از آنها تفاوت‌هایی وجود دارد. فضانوردان اگر بخواهند، می‌توانند، ستاره‌ها را در عکسبرداری به نمایش بگذارند نمی‌خواستند که از ستاره‌ها عکس بگیرند و فقط می‌خواستند از فعالیت‌های انسان در کره ماه عکسبرداری نمایند. این ادعای «ناسا» بسیار عجیب و فریبکارانه است، زیرا عکس‌هایی که تمامی آنها برای ثانیه بوده و توسط سازمان «ناسا» در این 32 سال تهیه شده و
Ehdeavour
و شاتل‌های دیگر از مناطق زمین تهیه کرده‌اند، به راحتی و به وضوح روشنی کلیه ستارگان نورانی را هم به نمایش می‌گذارد و هر گاه از فضا عکسبرداری شده ستارگان در آن مشخصند به عکس‌های ضمیمه در این زمینه دقت نمایید.
هنگامی که
lunar modak
سفینه‌ای که برای نخستین بار به کره ماه رفت و ما از این پس آن را با
«LM»
نشان می‌دهیم ـ روی ماه فرود می‌آید، موتورهای قوی آن، فشاری معادل 3000 پوند بر سطح ماه وارد می‌کند. این امر باعث ایجاد سوراخی بزرگ بر روی سطح ماه خواهد شد که محل آن دقیقا زیر محل فرود
«LM»
می‌باشد (در تصویر مقابل با حرف
«E»
نشان داده شده است. اگر شما همچنین به قسمتی که با حرف
«F»
نشان داده شده، دقت کنید، جای پایی مشکوک را خواهید دید. حال، چگونه ممکن است زیر یک سفینه ساکن ـ که در طول حضورش در ماه تکان نخورده، جای پایی به وجود آید؟ برای این کار آنها می‌بایست، پیش از گرفتن عکس،
«LM»
را از جایی که پیشتر در آن بوده، به مکان فعلی آن که در تصویر مشخص است، جابجا کرده باشند.

عکس:«A»
آیا تصاویر نیل آرمسترانگ را به هنگام پایین آمدن از نردبان در حالی که با همه مردم جهان صحبت می‌کرد، به خاطر دارید؟ و آیا به خاطر می‌آورید که دوربین دقیقا باید در کجا قرار می‌داشت تا ما بتوانیم آرمسترانگ را از روبرو ببینیم؟



[عکس: 9542.jpg]


پس چرا ما این دوربین را در هیچ تصویری از جمله تصویر مقابل نمی‌بینیم؟ این تصویر، عکسی است که توسط نیل آرمسترانگ دقیقا پس از خروج وی از
«LM»
گرفته شده و نشان‌دهنده خروج باز آلدرین از
«LM»
و آغاز حرکت وی به سمت پایین،‌ یعنی پایین آمدن از نردبان و قرار گرفتن بر روی ماه است. دوربینی که یک یا دو دقیقه پیش از فرود نیل فیلمبرداری کرده، کجاست و چرا در این عکس دیده نمی‌شود؟

عکس «B»:

این عکس نشان‌دهنده نمایی از

است.
اگر به قسمتی که با حرف
«H»
نشان داده شده، دقت کنید، می‌بینید که ستاره‌ای در آسمان ماه وجود ندارد. اگر به قسمتی که با حرف
«G»
شان داده شده است،‌ بنگرید، متوجه می‌شوید که شما می‌توانید پرچم آمریکا را به وضوح و با روشنایی کامل در سمت تاریک
«LM»
ببنید. بنابراین، این نمی‌تواند تصویری از ماه باشد، زیرا اگر چیزی در روی ماه در سایه قرار گیرد، به هیچ وجه دیده نمی‌شود.
اگر ما می‌توانیم اشیا را بر زمین در سایه ببینیم، به علت وجود مولکول‌های هواست که می‌تواند نور را با خود حمل و مسیر آن را تغییر و آن را در اطراف شیء حرکت دهد. در واقع نور، بازتاب مولکول‌های هواست که می‌توانند قسمت تاریک اجسام را روشن کنند و همچنین جو، اشعه‌های خورشید را منحرف می‌کند و باعث می‌شود که آسمان، آبی به نظر برسد. اما در ماه هیچ جوی وجود ندارد تا نور را پخش یا منحرف کند، بنابراین آسمان آن کاملا سیاه است و اشیا در سایه دیده نمی‌شوند.


[عکس: 9559.jpg]

از سوی دیگر نور خورشید در روی ماه، خیره‌کننده و کورکننده است. به همین دلیل فضانوردان، صفحاتی با رنگ طلایی اندود شده را بر روی کلاهک‌های خود می‌پوشند تا بتوانند 95 درصد از نور خورشید را تقلیل دهند.
قسمت‌های تاریک اجسام در عکس‌های «ناسا» باید کاملا سیاه باشد، در حالی که قسمت‌های روشن آن باید بسیار روشن باشد، اما تمامی عکس‌های فعلی «ناسا» از ماه، روشنایی ملایمی دارد و به نظر می‌رسد که در جو زمین گرفته شده‌اند.

عکس «C»:
اگر به قسمتی که با حرف
«L»
مشخص شده است، به دقت نگاه کنید، خواهید دید که یکی از علامت‌های «+» که در تمام عکس‌های «ناسا» دیده می‌شود ـ که در اصل قسمتی از دوربین است که بین فیلم و دیافراگم قرار دارد ـ در پشت پش ولگرد ماهی ـ وسیله‌ای که در تصویر مشاهده می‌شود ـ قرار دارد و علامت «+» دیگر در جلوی آن است. چطور ممکن است که قسمتی از تصویر در جلوی علامت «+» و بقیه آن در پشت دیگر علامت «+» باشد، حالی آنکه این علامت‌ها مربوط به خود دوربین است.


[عکس: 9560.jpg]

عکس «D»

: این عکس نیز بزرگ شده قسمت تصویر قبلی است که با
«P»
نشان داده شده و برای دقت بیشتر آورده شده است.

[عکس: 9561.jpg]

عکس «E»:

در این تصویر نیز مشکلی در مورد علامت «+» وجود دارد. این عکس، نشان‌دهنده آلدرین است که نخستین گام خود را بر روی ماه گذاشته است. شما با توجه به سطح افق، می‌توانید بگویید که این عکس همتراز با افق ـ یعنی به صورت افقی ـ‌ گرفته شده است. پس چرا علامت‌های «+» با چنین زاویه‌ مسخره و مضحکی قرار گرفته‌اند. حدس من این است که آنها پس از گرفتن عکس، صفحه پلاستیکی شفافی را که شامل این علامت‌ها بوده، بر روی عکس قرار می‌داده‌اند، اما در این عکس خاص، نتوانسته‌اند این صفحه را درست با عکس تطبیق دهند و آنها را هم‌ردیف و هم‌تراز نکرده‌اند. شما باز هم می‌توانید تصدیق کنید که دوربینی که پیش از آن، از فرود آرمسترانگ بر روی ماه فیلم گرفته، در این تصویر نیز دیده نمی‌شود.


[عکس: 9567.jpg]

عکس «F»:

این عکس مشهور «ناسا»، آرمسترانگ و آلدرین را حین عملیات آپولو 11 در حالی که روی ماه هستند نشان می‌دهد. آنها در حال نصب پرچم آمریکا در محل فرود
«LM»
هستند. اگر به قسمتی که با حرف
«A»
نشان داده شده نگاه کنید، متوجه می‌شوید که سایه آلدرین تقریبا دو برابر سایه آرمسترانگ است. این چگونه امکان دارد در حالی که تنها منبع نوری در روی کره ماه، خورشید است؟ من به شما می‌گویم، چگونه. اگر به قسمت چپ تصویر نگاه کنید، خواهید دید که روشن‌تر از قسمت راست تصویر است. شما می‌توانید به راحتی با چشم غیرمسلح، ببینید که در روبروی آلدرین و در پشت آرمسترانگ، تپه کوچک و یا سطح شیبداری ـ با شیب کم ـ وجود دارد و البته آنقدر کم هست که باعث شود، سایه آرمسترانگ کوچک‌تر از سایه آلدرین شود. ولی به نظر می‌رسد که این تپه بسیار بزرگ باشد، زیرا سایه آرمسترانگ مانند حالتی است که او روبروی یک دیوار قرار گرفته باشد. بنابراین به نظر می‌رسد این تپه یا برآمدگی، ارتفاع زیادی دارد.


[عکس: 9568.jpg]


عکس «G»:

این تصویر که به «بشر در ماه» شهرت دارد، از عکس‌های مشهوری است که از ماه گرفته شده
است. این تصویر عجیب است و جای تأمل دارد. منطقه
«B»
نشان‌دهنده سایه‌ای است که روی لباس فضایی فضانورد افتاده است. اگر خورشید تنها منبع روشنایی باشد و اگر ماه بدون جو باشد، بنابراین سایه باید بسیار بسیار تاریک‌تر باشد.

در زمینه تصویر که با
«C»
نشان داده شده، شما می‌توانید به راحتی ببینید که هرچه به قسمت‌های دورتر نگاه می‌کنیم، تصویر محوتر و تاریک‌تر می‌شود، تا جایی که کاملا سیاه می‌شود. این اتفاق در زمین می‌افتد و آن هم به علت جغرافیای جوی است، در حالی که ماه جو ندارد و این به آن معنی است که افق ماه نباید محو باشد. بلکه برعکس باید بسیار متفاوت و کاملا روشن و واضح باشد.



[عکس: 9569.jpg]


ادامه دارد........




>>>>>>>>>>>>>>>>IRAN_NASA@YAHOO.COM

منابع
بازتاب نیوز

redzero.demon.co.uk

چاپ این بخش

  cph
ارسال‌شده توسط: dena - 11-26-2005, 04:59 PM - انجمن: پرسش و پاسخ - پاسخ‌ها (2)

سلام
کسی چند تا لینک توپ cph نداره؟

چاپ این بخش

  روز فضا و تخیل
ارسال‌شده توسط: hajar1363 - 11-22-2005, 08:50 PM - انجمن: پرسش و پاسخ - پاسخ‌ها (6)

هفته فضا مبارک.همشهری های عزیز حتما جمعه یه سر پارک ملت بزنین! Big Grin

چاپ این بخش

  یه آمار توپ درباره ی سیاره دهم
ارسال‌شده توسط: iran_nasa - 11-20-2005, 01:11 PM - انجمن: سیاره های بیرونی - پاسخ‌ها (17)

2003UB313
سیاره ی دهم

و

2003 EL61
2005 FY9
اجرامی هستند که شاید در آینده به عنوان سیارات بعدی ثبت شود.

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>IRAN_NASA@YAHOO.COM




[عکس: untitled.GIF]

چاپ این بخش

  لینک دادن بعضی از سایتها
ارسال‌شده توسط: مهمان - 11-07-2005, 09:27 PM - انجمن: تماس با نگاهبان ها و مدیر کل - پاسخ‌ها (1)

امروز برای گردش از بعضی سایتها دیدن مکردم که در یکی از سایتها متوجه شدم بدلیل پیشنهاد بنده به آنها برای تغییر آدرس سایتشان لینک سایت آسمان شب را حذف کرده بودند. واقعاٌ برای این ستاره‌شناسان متاسف هستم

چاپ این بخش

  دوربین عکسبرداری نجومی
ارسال‌شده توسط: sedighe - 10-29-2005, 01:18 PM - انجمن: پرسش و پاسخ - پاسخ‌ها (3)

با سلام
میخواستم ببینم به نظر شماهایی که از دوربین عکسبرداری ستاره شناسیی استفاده میکنید بهترین دوربین و فیلم برای یک مبتدی مثل من چه نوع دوربین و فیلمی است

چاپ این بخش

  پرتاب اولین ماهواره کشور عزیزمان
ارسال‌شده توسط: مهمان - 10-27-2005, 12:48 PM - انجمن: پرسش و پاسخ - پاسخ‌ها (2)

سلام
اینم یه خبر غرور انگیز برای ما که کمی دیر اتفاق افتاد
امروز اولین ماهواره مدار گرد ایران از پایگاهی در روسیه به فضا پرتاب خواهد شد موشک این ماهواره متعلق به روسیه بود اما تمام مراحل ساخت و طراحی آن توسط متخصصان ایرانی بود .
در ضمن کنترل پرتاب و جا گیری در مدار اون مستقیم از تهران و توسط هموطنانمون انجام مشود
این ماهواره جهت انجام امور هواشناسی و مخابراتی به مدار فرستاده می شه
امید واریم درست در مدار قرار بگیره
پاینده باشید.

چاپ این بخش

  آیا کسی آن بالا هست <<2>>> ؟
ارسال‌شده توسط: iran_nasa - 10-26-2005, 07:04 PM - انجمن: پرسش و پاسخ - پاسخ‌ها (41)

آیا کسی آن بالا هست؟
این سوالی است که بسیاری از مردم دنیا از خود می پرسند اما همه ی سازمانهای مربوطه
iهمچون نیروی هوایی یا سازمانهای تحقیقات فضایی در تمام کشورها ، به این سوال پاسخ منفی می دهند!

جالب است در حالیکه شما بدون تلسکوپ و تجهیزات با نگاه کردن به آسمان می توانید نقاط نورانی ای را ببینید که با سرعتی بی اندازه حرکت می کنند، چطور ممکن است دانشمندان ستاره شناس با تجهیزات پیشرفته ی خود آنها را نبینند؟؟

آنها مطمئنا خیلی چیزها را می بینند اما تمایلی به آشکار کردن آن ندارند...جزوات منتشره از سوی سازمانهای فضایی فقط خواننده را فریب می دهد و بر روی حقایق پرده ای از ابهام می کشد...حالا از شما می پرسم، آیا واقعا به وجود چیزی یا کسی در آن بالا اعتقاد دارید یا فقط حدس می زنید که وجود دارد؟

پاسخ خلبان هواپیمای جت"بری گولدواتر" ( که در دهه 90 سناتور ایالات متحده بود) به این سوال مثبت است! وی در یک بیانیه کتبی خطاب به "کمیته تحقیق ملی در پدیده های هوایی" اعلام کرد:

"بشقاب های پرنده یا اشیائ ناشناس یا هر چیزی که می خواهید اسمش را بگذارید، واقعی هستند".

در این نقطه نظر، معاون دریاسالار "هیلن کوتر" بازنشسته نیروی دریایی آمریکا و رییس سازمان سیا در سال 1952 ،با او موافق است.
همچنین دریاسالار " دلمار اس.فارنی" بازنشسته نیروی دریایی آمریکا می گوید: " گزارشهای موثق حاکی از آن است که اشیایی با سرعتهای بسیار بالا وارد اتمسفر زمین می شوند. مانور و تحرک پذیری آنها نمایانگر این است که آنها تحت هدایت هوشمندانه قرار دارند".

سروان " جیمز هاوارد" خلبان زبده ی ارتش انگلیس زمانی که بین دو ساحل اقیانوس اطلس پرواز می کرد ، همراه خدمه و مسافرانش نظاره گر همزمان یک یوفوی عظیم و شش یوفوی کوچکتر از آن بودند! وی در این باره می گوید: " ما معتقدیم چیزهایی که مشاهده کرده ایم، سفینه هایی با طرح و عملیاتی خارج از توانایی بشر بودند".

تعداد معدودی از ستاره شناسان نیز به اظهار نظر در این باره پرداخته اند. "پرسی ویلکنز" که صاحب نظری با شهرت جهانی در مورد ماه است، نظاره گر یک شیئ دیسک مانند و درخشان در نزدیکی هواپیمایی که وی مسافرش بود، گشت. او می گوید:

" من یک بشقاب پرنده دیدم!در شکل و طرز کارش هیچ گونه شباهتی به ساخته های بشری وجود نداشت".
" فرانک هالستد" که به مدت 25 سال ریاست رصد خانه ی " دارلینگ" در شهر مینه سوتا را بر عهده داشت، بارها این اشیائ نورانی را دیده و گزارش کرده است:

" آنها در اندازه های فوق العاده عظیم بودند که مشاهده شان من را به شگفت آورده است. بشریت باید خود را برای قبول این حقیقت که ما پذیرای ملاقات کننده هایی از جای دیگری در فضا هستیم، آماده کند!".





(کلاید تومبو) ستاره شناس رصد خانه لاول در (فلاگستاف)، به همراه همسر و دخترش شاهد مانور یک سفینه ی عجیب و نورانی بر فراز صحرای کنار خانه شان بوده است و در این باره می گوید:

"در تمام سالهایی که به رصد آسمانها مشغول بودم، چیزی که کوچکترین شباهتی به آن داشته باشد را ندیده بودم. این شیئ کنترل می شد.و من حس کردم که ما در حال مشاهده ی یک سفینه فضایی هستیم."

فضانورد (گوردون کوپر) وقتی گفته ی زیر را بیان داشت، بخت خود را در برابر محدودیت های سانسور آزمود!

" من به قصه های پریان اعتقاد ندارم. ولی تا آنجا که به من مربوط می شود، تعداد موارد تعریف شده ی مشاهده " یوفو" در سراسر دنیا بیش از آن است که بتوانیم امکان وجود نوعی از زندگی را در خارج از زمین نادیده بگیریم."
در اواخر سال 1962 دکتر (کارل ساگان)

مشاور حیات فوق زمینی! در خدمات ارتشی

ایالات متحده، خطاب به جلسه جامعه

موشکی آمریکا گفت: " ما بایستی برای این

احتمال که توسط موجودات هوشمندی از

فضای خارج مورد ملاقات قرار گرفته باشیم،

خود را آماده کنیم و حتی احتمال دارد که آنها

برای این بازدیدها از پایگاههایی در کره ما استفاده می کنند!".

دکتر (هارولد اوری) عضو انجمن مریخ شناسی و دانشمند هسته ای در یک بیانیه چنین اظهار داشت:

" این امر کاملا محتمل است که حیات دیگری در جهان هوشمند تر از ما وجود دارد!".

دکتر (هارلو شیپلی) مدیر رصدخانه "هاروارد" در برابر دکتر (اوری) می گوید: " ما اکنون باید این امر را گریزناپذیر بدانیم که جهانهای دیگری با موجودات متفکر وجود دارند".

در سال 1963 سرتیپ ( جان مک دیوید) دستیار فرمانده کل قوا، در شهر " دکاتور" سخنرانی کرد و خطاب به حضار گفت:

"مردم مجبور خواهند شد در آینده ی نزدیک این حقیقت را که زمین دانه ی ارزنی در جهان لایتناهی نیست، بپذیرند...بشر تنها یکی از انواع اشکال حیاتی است که تحت عنایت خدا قرار گرفته است و این که دیگران از ما خیلی برتر هستند."

پس بیایید با ایمان به بی حد بودن آفرینش و لایتناهی بودن جهان خلقت در پی پیشرفت و بهبود زندگی خود و همنوعان خود باشیم.

و این مقالات و تجربیات را فقط برای سرگرمی مطالعه نکنیم بلکه حقیقت آنها را درک کنیم و به آن اعتقاد داشته باشیم
شاید ادامه داشته باشد.............................

IRAN_NASA@YAHOO.COM





[عکس: jgort.jpg]


[عکس: ufo012701.jpg][img]
http://www.alieneight.com/x/ufo6.jpg[/img][عکس: ufo_5.jpg]

چاپ این بخش

  نور وامواج الکترومغناطیس
ارسال‌شده توسط: مهمان - 10-26-2005, 03:47 PM - انجمن: اخترفیزیک رصدی - پاسخ‌ها (2)

سلام
از اونجایی که دیدم دوستان تازم در این سایت به این مبحث علاقه دارند گفتم این مقاله رو براتون بزارم در ضمن مقاله از یکی دیگه است اما نتیجه گیریش از من و استادم در دانشگاه است . :oops:
: در ضمن به خاطر حجم زیاد این مقاله اونو در سه قسمت جداگونه تو سایت میزارم

نور وامواج الکترومغناطیس <قسمت اول>:
مقدمه :

امروزه می دانیم که نور یک موج الکترمغناطیسی است و بخش بسیار کوچکی از طیف الکترمغناطیسی را تشکیل می دهد. بنابراین برای شناخت نور بایستی به بررسی امواج الکترومغناطیسی پرداخت. اما از آنجاییکه مکانیک کلاسیک قادر به توضیح کامل امواج الکترومغناطیسی نیست، الزاماً بایستی به مکانیک کوانتوم مراجعه کرد. اما قبل از وارد شدن به مکانیک کوانتوم لازم است با برخی از خواص نور آشنا شد و دلیل نارسایی مکانیک کلاسیک را دانست. لذا در این فصل دانش نور را تا پیش از ارائه شدن رابطه ی مشهور پلانک بررسی می کنیم و در فصل جداگانه ای خواص امواج الکترومغناطیسی بعد از مکانیک کوانتوم و نسبیت بررسی خواهد شد.

خواص نور

نخستین مسئله ای مهم جلوه می کرد این بود که نور چیست؟ از آنجاییکه عامل دیدن بود و در تاریکی چیزی دیده نمی شد، سئوال این بود که نور چیست؟ چرا می بینیم و نور چگونه و توسط چه چیرزی تولید می شود؟ بالاخره این نظریه پیروز شد که نور توسط اجسام منیر نظیر خورشید و مشعل تولید می شود. بعد از آن مسئله انعکاس نور مورد توجه قرار گرفت و اینکه چرا برخی از اجسام بهتر از سایر اجسام نور را باز تابش می کنند؟ چرا نور از برخی اجسام عبور می کند و از برخی دیگر عبور نمی کند؟ چرا نور علاوه بر آنکه سبب دیدن است موجب گرم شدن نیز می شود؟ نور چگونه منتقل می شود؟ سرعت آن چقدر است؟ و سرانجام ماهیت نور و نحوه ی انتقال آن چیست؟

نخستین آزمایش مهم نور توسط نیوتن در سال 1666 انجام شد. وی یک دسته اشعه نور خورشید را که از شکاف باریکی وارد اتاق تاریکی شده بود، بطور مایل بر وجه یک منشور شیشه ای مثلث القاعده ای تابانید. این دسته هنگام ورود در شیشه منحرف شد و سپس هنگام خروج از وجه دوم منشور باز هم در همان جهت منحرف شد.

نیوتن دسته اشعه خارج شده را بر یک پرده سفید انداخت. وی مشاهده کرد که به جای تشکیل یک لکه سفید نور، دسته اشعه در نوار رنگینی که به ترتیب مرکب از رنگهای سرخ، نارنجی، زرد، سبز، آبی و بنفش است پراکنده شده است. نوار رنگینی را که از مولفه های نور تشکیل می شود، طیف می نامند.

نیوتن نظر داد که نور از ذرات بسیار ریز - دانه ها - تشکیل می شود که با سرعت زیاد حرکت می کند. علاوه بر آن به نظر نیوتن نور در محیط غلیظ باسرعت بیشتری حرکت می کند. اگر نظر نیوتن در مورد سرعت نور درست می بود می بایست سرعت نور در شیشه بیشتر از هوا باشد که می دانیم درست نیست.

هویگنس در سال 1690 رساله ای در شرح نظریه موجی نور منتشر کرد. طبق اصل هویگنس حرکت نور به صورت موجی است و از چشمه های نوری به تمام جهات پخش می شود. هویگنس با به کاربردن امواج اصلی و موجک های ثانوی قوانین بازتاب و شکست را تشریح کرد. هویگنس نظر داد که سرعت نور در محیط های شکست دهنده کمتر از سرعت نور در هوا است که درست است.

پیروزی نظریه موجی نور

نظریه دانه ای نیوتن هرچند بعضی از سئوالات را پاسخ می گفت، اما باز هم پرسش هایی وجود داشت که این نظریه نمی توانست برای آنها جواب قانع کننده ای ارائه دهد. مثلاً چرا ذرات نور سبز از ذرات نور زرد بیشتر منحرف می شوند؟ چرا دو دسته اشعه ی نور می توانند بدون آنکه بر هم اثر بگذارند، از هم بگذرند؟

اما بر اساس نظریه موجی هویگنس، دو دسته اشعه ی نورانی می توانند بدون آنکه مزاحمتی برای هم فراهم کنند از یکدیگر بگرند. هویگنس نمی دانست که نور موج عرضی است یا موچ طولی، و طول موج های نور مرئی را نیز نمی دانست. ولی چون نور در خلاء نیز منتشر می شود، وی مجبور شد محیط یا رسانه حاملی برای این انتشار این امواج در نظر بگیرد. هویگنس تصور می کرد که این امواج توسط اتر منتقل می شوند. به نظر وی اتر محیط و مایع خیلی سبکی است و همه جا، حتی میان ذرات ماده نیز وجود دارد.

نظری هویگنس نیز بطور کامل رضایت بخش نبود، زیرا نمی توانست توضیح دهد که چرا سایه ی واضح تشکیل می شود، یا چرا امواج نور نمی توانند مانند امواج صوت از موانع بگذرند؟

نظریه موجی و دانه ای نور بیش از یکصد سال با هم مجادله کردند، اما نظریه دانه ای نیوتن بیشتر مورد قبول واقع شده بود، زیرا از یکطرف منطقی تر به نظر می رسید و از طرف دیگر با نام نیوتن همراه بود. با وجود این هر دو نظریه فاقد شواهد پشتوانه ای قوی بودند. تا آنکه بتدریج دلایلی بر موجی بودن نور ارائه گردید

لئونارد اویلر فکر امواج دوره ای را تکمیل کرد، همچنین دلیل رنگ های گوناگون را مربوط به تفاوت طول موج آنها دانست. و این گام بلندی بود. در سال 1800 ویلیام هرشل آزمایش بسیار ساده اما جالبی انجام داد. وی یک دسته اشعه ی نور خورشید را از منشور عبور داد و در ماورای انتهای سرخ طیف حاصل دماسنجی نصب کرد. جیوه در دما سنج بالا رفت، بدین ترتیب هرشل تابشی را کشف کرد که به تابش زیر قرمز مشهور شد.

در همین هنگام یوهان ویلهلم ریتر انتهای دیگر طیف را کشف کرد. وی دریافت که نیترات نقره که تحت تاثیر نور آبی یا بنفش به نقره ی فلزی تجزیه و رنگ آن تیره می شود، اگر در ورای طیف، در جاییکه بنفش محو می شود، نیترات نقره قرار گیرد حتی زودتر تجزیه می شود. ریتر نوری را کشف کرد که ما اکنون آن را فوق بنفش می نامیم. بدین ترتیب هرشل و ریتر از مرزهای طیف مرئی گذشتند و در قلمروهای جدید تابش پا نهادند. در این هنگام دلایل جدیدی برای موجی بودن نور توسط یانگ و فرنل ارائه گردید.

در سال 1801 توماس یانگ دست به آزمایش بسیار مهمی زد. وی یک دسه اشعه ی باریک نور را از دو سوراخ نزدیک بهم گذارانید و بر پرده ای که در عقب این سوراخ نصب کرده بود تابانید. احتمال می رفت که اگر نور از ذرات تشکیل شده باشند، محل تلاقی دو دسته اشعه ای که از سوراخها عبور کرده اند، بر روی پرده روشن تر از جاهای دیگر باشد. اما نتیجه ای که یانگ به دست آورد چیزی دیگر بود. بر روی پرده یک گروه نوارهای روشن تشکیل شده بود که هر یک به وسیله ی یک نوار تاریک از دیگری جدا می شد. این پدیده به سهولت با نظریه موجی نور توضیح داده شد.

نوار روشن نشان دهنده ی تقویت امواج یکی از دسته ها به وسیله ی امواج دسته ی دیگر است. به گفته ی دیگر، هر جا که دو موج همفاز شوند، بر یکدیگر افزوده می شوند و یکدیگر را تشدید می کنند. از طرف دیگر نوارهای تاریک نشان دهنده ی جاهایی است که امواج در فاز مقابلند، در نتیجه یکدیگر را خنثی می کنند. اگر چه یانگ بارها تاکید کرد که برداشت هایش ریشه در پژوهش های نیوتن دارد، اما به سختی مورد حمله قرار گرفت و نظریات وی خالی از هر گونه ارزش تلقی شد. با این وجود یانگ طول موج های متفاوت نور مرئی را اندازه گرفت.

در سال 1814 ژان فرنل بی خبر از کوششهای یانگ مفاهیم توصیف موجی هویگنس و اصل تداخل را با هم ترکیب کرد و اظهار داشت: ارتعاشات یک موج درخشان را در هر یک از نقاط آن می توان به عنوان مجموع حرکت های بنیادی دانست که به آن نقطه می رسند. بر اثر انتقادهای شدید طرفداران نیوتن، فرنل تاکیدی ریاضی یافت. وی توانست نقش های پراش ناشی از موانع و روزنه های گوناگون را محاسبه کند و به طور رضایت بخشی انتشار مستقیم نور را در محیط های همسانگرد و همگن توضیح دهد. بدینسان انتقاد عمده ی طرفداران نیوتن را نسبت به نظریه موجی بی اثر کند. هنگامیکه فرنل به تقدم یانگ در اصل تداخل پی برد، هرچند اندکی مایوس شد، اما نامه ای به یانگ نوشت و احساس آرامش خود را از هم رای بودن با او ابراز داشت.

قبل از ادامه ی بحث در مورد کارهای فرنل لازم است موج طولی و موج عرضی را تعریف کنیم. در مجو طولی جهت انتشار با جهت ارتعاش یکی هستند. نظیر نوسان یک فنر. اما در موج عرضی جهت ارتعاش بر جهت انتشار عمود است، نظیر موج بر سطح آب که نوسان و انتشار عمود بر هم هستند.

فرنل تصور می کرد امواج نور، امواج طولی هستند. اما تصور موج طولی نمی توانست خاصیت قطبش نور را توجیه کند. فرنل و یانگ چندین سال با این مسئله درگیر بودند تا سرانجام یانگ اظهار داشت که ممکن است ارتعاش اتری همانند موجی در یک ریسمان عرضی باشد. ولی امواج عرضی انها در یک محیط مادی منتقل شوند. از طرفی دیگر با توجه به سرعت نور ( که در آنزمان مقدار آن را نمی دانستند ولی می دانستند که فوق العاده زیاد است)، اتر نمی توانست گاز یا مایع باتشد و باید جامد و در عین حال خیلی صلب باشد حتی می بایست صلب تر از فولاد باشد. از این گذشته اتر می بایست در تمام مواد نفوذ کند، یعنی نه تنها در فضا، بلکه باید در بتواند گازها، آب، شیشه و حتی در چشم ها نفوذ کند، زیرا نور وارد چشم نیز می شود. علاوه بر این اتر نبایستی هیچگونه اصطکاکی داشته باشد و مانع بهم خوردن پلک ها گردد. با وجود این با تمام مشکلاتی که اتر داشت برای توجیه موجی بودن نور مورد قبول واقع شد. بدین ترتیب در سال 1825 نظریه موجی نور مورد قبول واقع شد و نظریه دانه ای نیوتن طرفداران چندانی نداشت .
منبع : http://www.cph-theory.com

چاپ این بخش