سلام
این تاپیک متفاوت از دیگر قسمت های سایت است.
ما می خوام اینجا راجع به زندگی یک منجم در اجتماع صحبت کنیم.
و این اجتماع را از خانواده یک منجم شروع می کنیم.
برای شروع همین الان از اتاقتون یک عکس بگیرید و در اینجا قرار دهید!
(لطفا تغیری در اتاقتون انجام ندید! اگه به هم ریخته باشه که چه بهتر، واقعی تر به نظر می رسه!)
سلام.چون که گفتید به اتاقم دست نزدم...
این محیط کلی اتاقمه
این دیوار اتاقمه
این میزمه
این کتاب خونه و دی وی دی خونمه
این هم محیط شلوغ کامپیوتر
اتصال این دو سیم هست که می زاره من به اینترنت وصل بشم.وقتی قطع بشه مکافاته.هروقت من مدت زیادی به اینجا نیومدم بدونید مشغول وصل کردن این دو سیم بودم.همش امروز فردا می کنم که برم یک چسب بخرم بپیچم دورش...
این هم چشم انداز تهران از پنجره ی اتاقم
جالب بود آقای اسماعیل پور
-------
فکر کنم بقیه خجالت میکشن
منجما آدم های خاصی هستند!
شبا بیدارن و صبحها م بیدارن
جالب اینجاست که ظهر و عصر ها هم بیدارن!
کلا بیدارن!
خیلی سر به هوا هستند (خداوند به راه راست هدایتشون کنه)
با همه فرق دارند!
تجربه ثابت کرد که خیلی دوست دارند از پشت یرشون عکس گرفته بشه!
شاید میدان مغناطیسی زمین مدار اونها را دچار اختلال می کنه و برعکس می شوند!
در موارد نادری هم مشاهده شده که مدار منطق اونها سالم باشه!
کلا مدار منطق رو باز کردند انداختن دور!
در آینده ای نه چندان دور عکس اتاق کار و اتاق استراحتم رو در اینجا قرار می دهم.
امیدوارم که بد آموزی نداشته باشه!
چون تلسکوپ 20 اینچ با لوازم جانبیش اونجا گم میشه!
فکر کنم این پشت به دوربین بودن بچه به خاطر ماه بوده
یعنی ماها برعکس ماه هستیم دیگه و الان نزدیک های هلال قرار داریم
آقا بحث خوابو کردین من از وقتی منجم شدم شب تا صبح خوابم نمی بره ولی صبح تا شب گیج می زنم از خواب
منم دوست دارم عکس اتاقمو بزارم ولی از وقتی که رفتیم شهری که دادشم دانشجوعه اتاقم شده اتاقمون یا اتاقش واسه همین داداشه همه پوسترامو کنده چون این چیزا رو دوست نداره
من هم به همین دلیل یه مدتیه شب نخوابیدم.البته تو روز خیلی اذیت می شم ولی راضیم.نمی خوام زیبایی های شب رو از دست بدم.اقای شیرمردی واقعا به خاطر ایجاد این تاپیک متشکرم.
یه عکسی دیدم گفتم بذارم
این تحقیق رو 3 سال پیش برای سمپاد نوشتم
یکی از نکاتی که ستاره شناسان دارند اینه که به هر کجا برسند خودشونو گم نمی کنند(خودشونو نمی گیرند)
مثلا یک فردی که تو سینما پیشرفت کرده یا فردی که تو موسیقی پیشرفت کرده یا...حاضر می شه انقدر راحت با یک آدم معمولی صحبت کنه؟مثلا یک بازیگر سرآمد جواب ای میل ها و سوالات مردم علاقه مندو میده؟به جشنواره ی کوچک اونها میاد؟حاضر میشه با هر کس سوال داره صحبت کنه و جوابشو بده؟حاضر میشه وقتی در جشنواره ها شرکت می کنه بین مردم عادی باشه؟قطعا خیر!
ولی مثلا اقای تفرشی رو مثال می زنم که شاید از اولین های نجوم کشور باشند.مدیر وبسایت twan...یکی از کارکنان اصلی ویژه نامه ی بیوتیفول یونیورس...هر روز به خاطر نجوم از کشور های مختلف دعوت میشن...یکی از شکارچیان معروف خورشید گرفتگی...عکاس بزرگ اسمان شب...سردبیر سابق مجله ی نجوم و... .به نظر من ارزش ایشون خیلی خیلی خیلی بیشتر از معروفترین هنر پیشه یا خواننده ی ایرانه.ولی با این حال.
من بسیاری از سوالامو به ایشون ای میل می زنم یا ازشون می پرسم و ایشون خیلی معمولی پاسخم رو میدن.
در تمام جشنواره ها بین مردم عادی هستند مثل روز جهانی نجوم و همایش های مختلف و...
(این یکی دیگه از همه جالبتره)وقتی من ایشون رو برای جشنواره ی ساده و کوچک انجمنون دعوت می کنم خیلی راحت قبول می کنن و میان و...
کدام بازیگر معروف یا کدام فرد معروف در هر زمینه ای این کار ها رو انجام می ده؟
یا مثلا وقتی آقای صفاریان پور.مجری برنامه ی آُسمان شب شماره تلفنشون رو به فردی عادی مثل من میدن یا طوری با افراد معمولی مثل من صحبت می کنند که انگار دارندبا برادرشون صحبت می کنند،بدون هیچگونه غرور...
یا وقتی استاد خوبم اقای گمینی،کارشناس اسمان شب و سخنران علمی همایش های تاریخ علم و... با دلسوزی تمام من رو راجع به المپیاد تشویق می کنند و بعد از هرکلاس برای پاسخ به سوالات نجومی من حدود 45 دقیقه از وقتشونو(سالی که دفاعیه دانشگاه داشتند)همینطوری در اختیار من قرار می دن و با زبان گرمشون پاسخ تک تک سوالام رو میدن.
یا وقتی اقای جعفری زاده با سابقه ی علمی بسیار بالا شون اینطور با اعضای معمولی و افراد معمولی صحبت می کنن...
این مثال ها انقدر هست که تا سحر طول میکشه بخوام بنویسم.ایا با من موافق نیستید؟
من و استادم،اقای گمینی.البته پارسال