salam,dustane aziz.
mishe yeki be man komak kone?
mese khojaste tu filme rastegaran harja mire mige"man khojastam zane ahmad reza"manam harja miram bayad begam "man ZorO hastam 18 sale
emsal konkure riazi dadam, b nojum alaghemandam" :lol:
.bayad chi kar konam?
yani mitunam in reshta ro b onvane reshteye daneshgahim entekhab konam?age are kodum daneshgahha daran?
kheiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiili lotf mikonin age komakam konid.
zoro7020@yahoo.com
دوست عزیز این رشته در سطح کارشناسی در ایران وجود نداره
و تحصیل توی این رشته هیچ آینده شغلی نخواهد داشت
شما می تونید بصورت آماتوری ستاره شناسی رو ادامه بدین
سلام.اقای افشار پور میشه کاملتر جواب بدید؟از دوستان دیگم خواهش می کنم جواب این دوستمون رو اگه می دونن بگن.
متشکرم
رشته فیزیك در دوره كارشناسی دارای پنج گرایش: اتمی مولكولی، هستهای، حالت جامد، هواشناسی و نجوم است.
گرایش نجوم نیز خودش دارای سه زیر شاخه بصورت زیر است:
نجوم رصدی، اخترشناسی و كیهانشناسی
1- در بخش نجوم كه جنبه مشاهداتی دارد، پدیدههای مختلف نجومی را رصد و ثبت كرده و سپس از آنها عكس گرفته و طیف آنها را میسنجد.
2- در اخترشناسی كه جنبه نظری دارد وضعیت ستارگان مورد مطالعه قرار میگیرد یعنی بررسی میشود كه هر ستاره در چه مرحلهای قرار دارد و چه اتفاقاتی برایش رخ میدهد.
3- بخش كیهانشناسی نیز با این كه زیاد جنبه نجومی ندارد اما به هرحال پیشرفتش را مدیون علم نجوم است. به این معنی كه مدلهای مختلف كیهانشناسی باید با دادههای رصدی مطابقت كند. گفتنی است كه این كیهانشناسی به صورت كلاسیك به چگونگی ایجاد جهان و تشكیل ساختارهای كهكشانی مانند خوشهها و ابر خوشهها میپردازد.
البته با توجه به اینکه فعلاً بازار کار مناسب در مقطع لیسانس برای نجوم در ایران فراهم نیست، میتوانید یکی از گرایشهای دیگر فیزیک مانند اتمی مولكولی، هستهای و یا حالت جامد را تا لیسانس بخونید که بازار کار نسبتاً مناسبی هم دارند. بعداً برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد و دکترا به گرایش نجوم پرداخت. اینطوری با یه تیر دو نشون زدید و دیگه نه ناراحتی مشغله در آینده را دارید و نه اینکه بروی علاقتون پا گذاشتید.
ولی در کل از من میشنوید: هیچ وقت فقط صرفاً بخاطر شغل علاقتون را پایمال نکنید. میشه در آینده با درآمد کم ساخت ولی با بی علاقگی اصلاً. اگر عشق و علاقه باشه، پول هم خودش میاد ولی نه بلعکس!.
موفق باشید.
امیدوارم مفید باشد.
دوست عزیز دانشگاه های ایران بر اساس (0_0) = ( خودم هم هنوز نفهمیدم ) دانشجو می گیرن منظورم کنکور است و به همین دلیل اون ها خودشون قبل از تو پا روی علاقه ات می گذارند
و تعداد دانشگاه های مشتی در رابطه با این رشته کم است در ایران که بیشترشون هم ....
ولی در مورد بازار کار باید بگم صفر
مگر این کا با ارشد فیزیک بری استاد دانشگاه آزاد بشی یا معلم فیزیک دبیرستان بشی و خلاصه با کلاس خصوصی خون مردم رو توی شیشه کنی
و اما رشته ستاره شناسی اگه اشتباه نکنم دانشگاه آزاد مراغه یا همدان کارشناسی این رشته رو ارایه کردن
ادامه تحصیل در گرایشات اختر فیزیک و کیهان شناسی عشق همه ی ماست اما حیف !!!!!!
اگه سازمان سنجش اندازه یه مورچه عقل داشت می فهمید چطوری داره استعداد های این مملکت رو به فنا میده !
امیدوارم این پست پاک نشه
در اين مورد كه در ايران اكثراً (از جمله خودم!) بدون توجه به علاقشون و تنها با توجه نظام فکری مدرک گرایی که متاسفانه در خانوادهها و اجتماع بشدت جا افتاده به تحصیل در رشته دیگری مجبور میشن با شما کاملاً موافقم دوست عزیز من آقای افشارپور.
ولی چه میشه کرد. یادمه یه موقع به شوخی به یکی از دوستام گفتم: "اگر آدم رشته مورد علاقش رو در رتبه پایین ترین دانشگاه واحد پشت کوه آباد (فقط شوخی بود، ببخشید) هم که شده بره بخونه بهتره تا اینکه مثلاً لیسانس آبدارچیگری شریف رو که دولتی قبول شده بره و بخونه".
لااقل این که دست ماست. با اینکه پایه علمی یک دانشجو در هر رشته تحصیلی دانشگاهی عملاً در دوره لیسانس ریخته میشه و دانشگاههای با رتبه پایین و غیر استاندارد حقیقتاً لطمات سنگینی به این پایه میزنند ولی بهرحال در دوره کارشناسی ارشد و حتی خود دوره لیسانس واقعاً میشه این ضعفها رو آدم خودش با کمی تلاش بیشتر جبران کنه و بخاطر وجود نیروی عشق و علاقه راه خودش رو باز کنه و پیش میره.
اما وای بحال اونموقع که آدم ببینه عمرش رو گذاشه روی رشتهای که دوست نداره و فقط بخاطر تحمیل خانواده و اجتماع و شرایط و بقول خودمون برای پرستیژش رفته خونده و تازه حالا مجبوره با اون رشته کار هم کنه!!!. هر چند بازار کارش هم عالی باشه. حالا پول نسبتاً راحت بدست میاد اما لحظه به لحظه اون آدم شکنجست.
بعنوان مثال در زندگینامه انیشتین آمده که وقتی که او نظریه نسبیت خاص رو در سال 1905 ارایه کرد در یک آپارتمان به سختی زندگی می کرد و تازه کارش هم با پارتی بدست آورده بود. اون حتی نمیتونست یه ساعت واسه اتاقش بخره!!!. این جمله خود آلبرت انیشتین عزیز که به همسرش در اونموقع گفته و من از کتاب "زندگینامه آلبرت انیشتین" نوشته فلیپ فرانک گرفتم: (باور کنید!!!)
"من با نظریه نسبیت خاصم در هر گوشه از فضا یه ساعت کاشتم ولی حالا نمی تونم واسه اتاق خودم یه ساعت بخرم!!!"
هیچ چیز بدتر از بی علاقگی نیست. شاید اصلاً این جمله رو بعنوان امضاء زیر اسم کاربریم گذاشتم.
دوست عزیز علاقه شرط اول و کاملا هم درسته
اما پشت کوه اگه درس بخونی عمرا فوق لیسانس قبول شی !
ارشد خیلی سخت تر میشه قبول شد
اما مطمئن باش من زیاد به مادیات فکر نمی کنم و برام مهم نیست
مشکل اینجاس و زورم میگیره که مسئولین سازمان سنجش میگن از هر 2 نفر 1.1 و ... قبول میشه ( لعنت بر آدم دروغگو )
و اما ظرفیت واقعی دانشگاه ها : روزانه 30000 و شبانه 10000 و پیام گور 70000 و غیر انتفاعی 50000 یعنی کشک
یعنی فقط از هر 16 نفر 3 تا از اون ها به دولتی روزانه میرن
تازه از این 30000 تا روزانه خیلیش ریاضی محض و کاربردی و مدیریت دمپایی سازی و بقول شما آبدارچی و پشمک سازی و مهندسی پشم و پوست و ... است که نه کسی بهشون علاقه داره و نه بازار کاری !!!
خلاصه این که ما بدبخت برای تحصیل در رشته مورد علاقمون باید بیشتر از این حرف ها زور بزنیم چون کنکور خیلی چرند تر از این حرف هاست و مطئنا مسول این نابسامانی سازمان سنجش است !
و مورد دیگه همین که نفرات برتر میگن : ما نه هیچ کتاب کمک آموزشی داشتیم و نه کلاس رفتیم و نه آزمون دادیم و نه مدرسه تیز هوشان بودیم و نه جزوه دست نویس داشتیم و نه تهران درس خوندیم و نه ..... ( عجب !! :oops: :oops:
hock: )
خلاصه این که خوشبحال آلبرت که اینجا نبود بدبخت شه !
بازم که جوش آوردی روح الله جان، دوست عزیز من.
من این مثال انیشتین رو زدم که اینطوری سیاه و سفید به قضیه نگاه نکنید و بگم که همه چیز به خود آدم بستگی داره.
من خیلی از دانشگاه آزادیها رو دیدم که توی کنکور ارشد کولاک کردند و کاری کردند که لیسانسهای دولتی دانشگاه معتبر انگشت به دهن موندند و حتی به گرد پاشون هم نرسیدند.
من هم شنیدم با سطح آگاهی و جزوات مثلاً دانشگاه آزاد خيلی سخت میشه در کنکور کارشناسی ارشد قبول شد. این متاسفانه گویا یه حقیقت انکار ناپذیره که سطح تدریس در دانشگاههای غیر دولتی اکثراً پایینتر از دانشگاههای دولتیه.
اما عزیزم، گفتم با تلاش بیشتر خود آدم (مثلاً مطالعه جزوات لیسانس دانشگاههای معتبر در همون رشته) میشه به این مشکلات پیروز شد.
کسی منکر این مشکلات نیست. ولی هنر اینه که توی همین شرایط بتونی بدنبال علاقت بری و بازم تکرار میکنم: "با کمک نیروی عشق و علاقه میتوان شکفتن حتی در دل سخت ترین صخرهها".
و بازم میگم: :wink:
"
هیچ چیز بدتر از بی علاقگی نیست"
ممنون و موفق باشید.
New Astronomer نوشته: رشته فیزیك در دوره كارشناسی دارای پنج گرایش: اتمی مولكولی، هستهای، حالت جامد، هواشناسی و نجوم است.
گرایش نجوم نیز خودش دارای سه زیر شاخه بصورت زیر است:
نجوم رصدی، اخترشناسی و كیهانشناسی
1- در بخش نجوم كه جنبه مشاهداتی دارد، پدیدههای مختلف نجومی را رصد و ثبت كرده و سپس از آنها عكس گرفته و طیف آنها را میسنجد.
2- در اخترشناسی كه جنبه نظری دارد وضعیت ستارگان مورد مطالعه قرار میگیرد یعنی بررسی میشود كه هر ستاره در چه مرحلهای قرار دارد و چه اتفاقاتی برایش رخ میدهد.
3- بخش كیهانشناسی نیز با این كه زیاد جنبه نجومی ندارد اما به هرحال پیشرفتش را مدیون علم نجوم است. به این معنی كه مدلهای مختلف كیهانشناسی باید با دادههای رصدی مطابقت كند. گفتنی است كه این كیهانشناسی به صورت كلاسیك به چگونگی ایجاد جهان و تشكیل ساختارهای كهكشانی مانند خوشهها و ابر خوشهها میپردازد.
البته با توجه به اینکه فعلاً بازار کار مناسب در مقطع لیسانس برای نجوم در ایران فراهم نیست، میتوانید یکی از گرایشهای دیگر فیزیک مانند اتمی مولكولی، هستهای و یا حالت جامد را تا لیسانس بخونید که بازار کار نسبتاً مناسبی هم دارند. بعداً برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد و دکترا به گرایش نجوم پرداخت. اینطوری با یه تیر دو نشون زدید و دیگه نه ناراحتی مشغله در آینده را دارید و نه اینکه بروی علاقتون پا گذاشتید.
ولی در کل از من میشنوید: هیچ وقت فقط صرفاً بخاطر شغل علاقتون را پایمال نکنید. میشه در آینده با درآمد کم ساخت ولی با بی علاقگی اصلاً. اگر عشق و علاقه باشه، پول هم خودش میاد ولی نه بلعکس!.
موفق باشید.
امیدوارم مفید باشد.
من یک تصحیح رو انجام بدم:
اخترشناسی (نظری - تجربی یا رصدی) - اخترفیزیک (نظری - تجربی) - کیهان شناسی (نظری - تجربی).
مشکل ترین رشته بین اینها کیهان شناسی است با ساختار نوین ریاضیاتی که با نمادگذاری و ریاضیات دوره ی قبل از خودش تفاوت داره. هندسه و جبر کاملاً وارد شده.
در اخترفیزیک فرصتهای تحقیقاتی زیادی هست. منتهی در خارج از ایران برای همه ی اینها کارها و بورسیه های خوبی وجود داره. در ایران خبری از کارتحقیقاتی نیست. عده ای هم که مدعی هستند و خودشون روهم جزو این دسته میدونن، بنده جواب محکمی می دم بهشون که فقط دارند دروغ می گویند. ولی باید دوستی که سوال کرده بی انگیزه نشه. فیزیک رو باید بخونی. در ایران همون طور که دوستان ذکر کردند رشته ای بنام اخترشناسی وجود نداره.
دوست عزیز این اولین مشکلی نیست که من باش برخورد کردم ( از جانب سیستم کشور )
در رابطه با المپیاد و جشنواره خوارزمی و ...
بهتره دیگه بحث رو ادامه ندیم !