یک نکتهی خوب و یک جواب + یک لینک:
1. در فیزیک چیزی اثبات نمیشه تأیید میشه (از دید فلسفهی فیزیک)
2. بله راهکارهای ریاضیاتی در نظریهی ابرریسمان وجود داره که توپولوژی رو وارد میکنه و ابعاد اضافه و مادهی تشکیل دهندهی عالم رو مطرح میکنه و میشه با ریاضیات فقط نشون داد که بله ممکنه آنچه در هندسهی فضا زمان از دیدگاه ابرریسمان دیدهمیشه جهانی موازی باشه. ولی....چیزی به نام جهان موازی فعلاً تخیلی بوده و جایی هم در فیزیک نداره. فقط مطرح شده.
3. این لینک یک صفحهای شاید بد نباشه:
http://www.roshd.ir/Roshd/Default.aspx? ... tryID=1256
سؤالی پیش آمد تا اونجا که تونستم جواب میدم.
منظورمن هم همین بود!نه تنها درفیزیک بلکه دربین موجودات دانای روی زمین نه کسی برای تعطیلات رفته اونجا,نه کسی دیدتشون,نه کسی ازشون عکس گرفته ونه ونه ونه!فقطدرریاضیات دیده شدن؟!
مگه شما بیگ بنگ رو دیدی گه می گن هست؟
از نظر ریاضی مگه اثبات نشده؟ خوب دیگه مگه حتما باید بری اونجا که بگی حتما هست
کاملا همینطوره واین مثال ها بسیاره
شما مگه اتم ها و الکترون ها یا کوارکها رو دیدید؟
مگه مرکز زمین رو دیدید
مگه مرکز ستاره هارو دیدید که می گن شش میلیون درجس؟
و....
سلام
مثل اینکه من بدون اینکه بدونم محور شرارت شدم! اول تذکر بدم من owl هستم. و صد البته استاد هم نیستم! بعداً مجبورم در این باره هم اگر وقت شد توضیحی بدم.
باز هم نکته:
1. بله موافقم در فرضیه ها و تئوریهای علمی به هیچ وجه دلیلی نداره ما حتماً همزمان با وضع قانونی پدیدهای مربوط به اون رو هم ببینم چون ابزارش رو ممکنه نداشته باشیم. و این یک درس بزرگ به جامعهی علم داده! که راه های غیر مستقیم رو امتحان کنیم. مثل آشکار سازی سیاهچالهها.
2. ولی در این یک مورد خاص یکبار توضیحی رو دادم که به لحاظ تکنیکی به دلایل علمی که واقعا سخته اینجا توضیح بدم،
الف.کرم چاله ها اون چیزی نیستند که ابتدا در داستانهای علمی-تخیلی مطرح شد. و کیپ تورن در کتاب ساده نویسی شدهی خودش بنام « سیاهچاله ها» حدود 14 سال پیش نوشت. خودش هم اشاره میکنه. کرم چالهها اگر وجود داشته باشند صرفا انتقال مکانی ناگهانی ذرات بنیادی و نه اجرام مقیاس بزرگ رو منجر میشن. این موجودات در نظریهی ریسمان به دلایلی میتونن وجود داشته باشند. ممکنه کمی اسمشون عوض بشه. هندسه در نظریهی ریسمان پدیدههای جالبی رو به دلیل وارد کردن ابعاد بالاتر از 4 پیشبینی می کنه. ولی کماکان خبری از شواهد نیست. دکتر کامران وفا هم در این زمینه توضیحاتی داد که در LHC نظریهی منتظر چیه.
ب. یک ویژگی مجلههای علم به زبان ساده اینه که اغراق می کنند. بارها و بارها داستانهای رنگینی از اجرام عجیب نوشتند. برخیشون درک درستی از موضوع نداشتد و صرفا خیلی سریع نتیجهگیری عجیب غریب کردند و برخی برای داستان سازی و فروش مجلات خودشون اینها رو نوشتند. حتی مجلات بزرگی مثل american scientific و science dialy و غیره.
تمایز این نکات برای کسانی که وارد بحثهای تخصصی نمیتونن بشن بسیار مشکله. طبیعی هم هست. حتی یک گرایش فیزیک هم از گرایش دیگه خبری نداره به علت گستردگی چه برسه به اخترشناسی آماتوری در سراسر دنیا. گاهاً همین موضوعهاست برای افرادی که اول بار با اخترشناسی آشنا میشن جالبه. ولی باید همن اول بدونن که تعریف درستی از این اجرام و پدیده ها وجود داره و این جز با پیگیری و مطالعهی مستمر و خواندن مطالب از سایتها و نوشته های بزرگان فیزیک و اخترشناسی نیست این روزها همگی سایتهای جالبی دارند.
یک سوال داشتم.علت نامگذاری کرمچاله چیه؟
صرفا شکلش که به زبان ساده در کتابها آمد. و اینکه کوره راه کوچک فضایی بود.
kastor va polux نوشته: iya نوشته: دلایل شما علمی نیست
آقای ذکاوت owl مدرک فوق لیسانس اختر فیزیک داره چند جلد کتاب نوشته می گه که وجود نداره!
حالا شما هی روی موضع قبلی خودتون پا فشاری کنید.
به جای این کارا برید مطالعه کنید که جواب دو تا سوال رو بلد باشید
:?:
نظرم رو در مورد این مطلب نوشتم. من هم همین علامت سؤال رو مطرح میکنم :?:
چون متوجه نشدم قضیه چیه!
من كه دليل جار و جنجال iya رو در بحث هاي علمي نمي دونم :?: :?: :?: :?: :?: :?: :?: :?:
شما در همه پست ها بجاي دادن جواب علمي فقط به ما تذكر مي دي كه بريم كتاب بخونيم و اشتباه نكنيم
اگه شما كتاب خوندي به تاپيك ها جوابهاي علمي بديد
ما كه نفهميديم شما واسه چي عضو تالا شدي؟
دعوا يا بحث علمي؟
مشكلي نيست دربارهي كتاب خوندن. نحوهي انتقاد رو موافقم. بهتره كه بحث علمي پيش بره.
خوب شد گفتين من يك چند تا كتاب معرفي كنم. اين بحث بدون كتاب و منبع مناسب فايده اي نداره:
1. تاريخچهي زمان. ولي بارها راجع به اين كتاب مطالبي رو گفتم. قانع نبايد شد با نوشته هايي كه هاوكينگ سعي كرده بدور از فرم تخصصي بنويسه.
2. نجوم و اخترفيزيك مقدماتي، مايكل زيليك، جلد دوم بخصوص كه راجع به كيهانشناسي و ابعاد بزرگ بحث ميكنه.
3.
http://en.wikipedia.org/wiki/Wormhole
من يك خلاصه اي از ابتداي اين مقاله رو همينجا بنويسم:
كرمچاله ها موجودي رياضياتي-فيزيكي هستند كه به صورت سطح دو بعدي ممكن است ديده شوند. حداقل دو دهانه دارند. ماده از آنها ميتواند عبور كند. عنوان كرم چاله را «جان ويلر» به سال 1957 وارد بحث نسبيت عام كرد ولي ريشهي اصلي آن كار «هرمن ويل» رياضيدان آلماني بود ميدانهاي الكترومغناطيسي را بررسي مي كرد.
سادهترين راه حل را خود آينشتاين به كمك روزن انجام دادند كه بنام «پل آينشتاين-روزن» يا كرم چالهي شوارتزشيلد معروف شد. يعني كوره راهي كه يك منطقه از فضا بنام سياهچاله را به منطقهاي ديگر وصل مي كرد و اين دهانه يا دروازهي جديد همان سفيد چاله نام گرفت. ولي جان ويلر نشان داد كه اين نوع سياهچاله بسيار ناپايا است.
مقالاتي كه كيپ تورن و وايزر و موريس در سالهاي 1988 و 1989 كار كردند نشان مي داد كه ماده ميتواند از جاي از فضا به جاي دسگر برود و اين از نسبيت به معناي سفر در زمان است (چون از ديد نسبيت زمان در آنجا از ديد ناظر بيروني چنان كند شده براي ذره يا مادهي بلعيده شده ساعت آن جسم از كار افتاده!). كرمچاله مثل ميانبرهاي فضايي عمل ميكنند. اين مسأله شبيه پارادوكس دو قولوهاست.
و اين رو اضافه كنم كه وقتي وارد نظريهي شبه كلاسيكي ميشيم مي تونيم اين ديدگاه يا نظريه رو داشته باشيم. اگر دوست داشتين بخشهاي ديگه رو هم ترجمه كنم تا انتها و اگر نه كه مقالهي خوبيه بخونيد حتماً. علت در اينه كه لينكهاي زيادي در خودش داره. در اينجا نظريهاي بنام «گرانش كوانتمي» رو جان ويلر وارد مي كنه كه الان يكي از داغ ترين موضوعات فيزيك نظري به حساب مياد.