02-24-2009, 10:08 PM
02-25-2009, 11:39 AM
ستاره شناسان در گذشته ای دور با پیش بینی کردن رخدادهای آسمانی نظیر ماهگرفتگی و خورشید گرفتگی و مقارنه ها و اختفاهای زیبای آسمان شب به مردم این گونه فهمانده بوده اند که از آینده با خبر هستند و بعضی از افراد سودجو نیز با استفاده از اعتماد مردم شروع به پیشگویی هایی کردند که هیچ پایه و اساس علمی نداشته و ندارد و نخواهد داشت.
02-25-2009, 02:48 PM
به طور دقیق تر از اون جا قاطی شد که مثلا مردم باستان متوجه شدن هنگامی که ستاره شباهنگ در هنگام غروب خورشید در آسمان باشه بهترین موقع برای کشت گندم و برنج است .
یا مثلا هنگام بدر ماه جذر و مد دریا تغییر می کنه و .... و چون مبنای علمی این ها را نمی دانستند به طالع بینی ربط پیدا کرد و گسترش پیدا کرد
البته من با طالع بینی مخالفم ولی از استرولوژی حمایت می کنم و مبنای علمی اون رو قابل قبول می دونم . مثلا جاذبه ماه همانطور که بر دریاها و اقیانوس ها تاثیر می ذاره بر بدن ما که دارای بیش از 70 درصد آب هست تاثیر می ذاره .
یا مثلا هنگام بدر ماه جذر و مد دریا تغییر می کنه و .... و چون مبنای علمی این ها را نمی دانستند به طالع بینی ربط پیدا کرد و گسترش پیدا کرد
البته من با طالع بینی مخالفم ولی از استرولوژی حمایت می کنم و مبنای علمی اون رو قابل قبول می دونم . مثلا جاذبه ماه همانطور که بر دریاها و اقیانوس ها تاثیر می ذاره بر بدن ما که دارای بیش از 70 درصد آب هست تاثیر می ذاره .
02-25-2009, 03:06 PM
این طالع بینی اخترشناسان در حدود 3000 سال پیش بسیار مهم و جز ارکان اصلی اداره حکومت بوده بویژه در بابل
06-03-2009, 06:12 PM
سلام و خسته نباشید به شما دوست عزیز آنچه که دیروز خرافات نامیده میشد امروز اساس زندگی انسانها را تشکیل می دهد و بدون شک آنچه که امروز خرافات پنداشته شود بنیانگذار زندگی فردا خواهد بود روزگاری زمین را مسطح می پنداشتند و تا هنگامیکه کپرنیک در آتش سوزانده نشد و گالیله در دادگاه تفتیش عقاید کلیسه وادار به توبه نگردید مردم به گرد بودن زمین پی نبردند. علوم شیمی و فیزیک نیز از این قاعده مستثنی نبودند و مردم شیمیدانان را کیمیاگر و جادوگر می پنداشتند. به عبارتی جهل بشر نسبت به موضوعات علمی او را وامی دارد تا با دیدی خرافی به آنها بنگرد.(خواهشمندم با دید یک طرفه به این موضوعات مهم ننگرید)
06-05-2009, 07:38 PM
چند مسأله اينجا با هم خلط شده و البته نكات مهمي هست:
astrology چيزي جز طالع بيني نيست! طالع بيني براساس شناخت بشر و سودجويي عدهاي از پديدههاي طبيعي و همزماني اونها با رويدادهاي مهم باب شد. نجوميها هميشه مثالهاي جالبي دارند. تعدادي كه ظاهراً كم نيستند اصلاً در روزي متولد نشدند كه طالعي داشته باشد. وضع ستارگان و پديده هاي طبيعت نميتواند ربطي به ما داشته باشد. عدهاي به جاي طالع بيني كه بدنام شده از متافيزيك غير علمي با استفاده از مفاهيم فيزيك و نجوم همه چيز را بهم ربط ميدهند. گويي هر لغتي معادلي بايد در علم داشته باشد تا برخي را خوش آيد و عدهاي هم نان بخورند از اين اراجيف. در قرن 21 صحبت از اين مسائل جنبه ناآگاهي دارد. حتي متافيزيك هم مي خواهد از علم استفاده كند و در عين حال عليرغم استفاده يا سؤاستفاده آن را نفي كنند. بسيار ساده است كه چيزي را در علم با سؤالي ساده به چالش كشيد. ولي بسيار احمقانه است كه است كه علم يعني تلاش بشر براي يافتن و كنجكاوي و توصيف طبيعت با درك خودمان و گاهي فراتر از آن را زير سؤال ببريم.
انچه در طبيعت اتفاق ميافتد قانون خود را دارد و ما فقط داريم سعي ميكنيم بفهميم. علم ايناست. اينكه گفته ميشود علم قادر به پاسخگويي نيست مثل اين است كه بگوييم ماه كه دور زمين ميگردد يك توهم و دروغ است!
اين نظر درست كه گفته شود درآينده به چيزهايي قابل پيشبيني نبودند خواهيم رسيد. ولي آيا غير علمي هستند؟ طالع بيني چيزي است كه زادهي سودجويي است و ارتباطي به آينده ندارد كه چه ها ثابت ميشود يا نميشود. گدذشته است اندوراني كه وقتي ميگفتيم زمين در مركز عالم نيست كليسا بنا به كتاب ديني اظهار ميداشت خير! و مجازات صادر ميشهد عليه كسي كه عليه دين در واقع صحيت كرده بود. پايههاي علم و بينش بشر به ان حد رسيده كه سره را از ناسره تشخيص دهيم. و خودمان در علم هممي دانيم نادانستهها زياد است و ما اول راه.
برخي مسائل كه جنبهي خرافي دارند با ديدگاه كور دوران باستان و قديم تفاوت دارد. كسي در علم چيزي جديد پيدا كرد يا فرضيهي جديدي ارائه كرد مطرود نميشود. علم تجربي به دنبال تحقيق آن مي رود. كجا در دوران قديم آزمايشگران و فناوري وجود داشت كه نظريه و تجربه را به قياس و داوري بگذارد. و كجا دانشگاههايي بودند و علم فراگير بود كه بسياري بدانند و مشورت كنند و بحث كنند. شايد مدتها طول ميكشيد تا فلان استاد نجوم استادي ديگر را در طول عمر خود يكي دوباري بنا به مسافت پيدا كند و ببيند يا دوراني كه عدهاي در كنار هم كار كنند. و دائم با هم در ارتباط نزديك باشند. اين نوع ارتباطات بسيار كم بود. سطح آگاهي كم بود. خرافات ديروز با خرافاتي كه امروز مي ناميم تفاوتهاي بسياري دارد.
من اشارهاي به انواع ديدگاهها در فيزيك و متافيزيك نمي كنم. اين مبحث جداگانهاي است.
astrology چيزي جز طالع بيني نيست! طالع بيني براساس شناخت بشر و سودجويي عدهاي از پديدههاي طبيعي و همزماني اونها با رويدادهاي مهم باب شد. نجوميها هميشه مثالهاي جالبي دارند. تعدادي كه ظاهراً كم نيستند اصلاً در روزي متولد نشدند كه طالعي داشته باشد. وضع ستارگان و پديده هاي طبيعت نميتواند ربطي به ما داشته باشد. عدهاي به جاي طالع بيني كه بدنام شده از متافيزيك غير علمي با استفاده از مفاهيم فيزيك و نجوم همه چيز را بهم ربط ميدهند. گويي هر لغتي معادلي بايد در علم داشته باشد تا برخي را خوش آيد و عدهاي هم نان بخورند از اين اراجيف. در قرن 21 صحبت از اين مسائل جنبه ناآگاهي دارد. حتي متافيزيك هم مي خواهد از علم استفاده كند و در عين حال عليرغم استفاده يا سؤاستفاده آن را نفي كنند. بسيار ساده است كه چيزي را در علم با سؤالي ساده به چالش كشيد. ولي بسيار احمقانه است كه است كه علم يعني تلاش بشر براي يافتن و كنجكاوي و توصيف طبيعت با درك خودمان و گاهي فراتر از آن را زير سؤال ببريم.
انچه در طبيعت اتفاق ميافتد قانون خود را دارد و ما فقط داريم سعي ميكنيم بفهميم. علم ايناست. اينكه گفته ميشود علم قادر به پاسخگويي نيست مثل اين است كه بگوييم ماه كه دور زمين ميگردد يك توهم و دروغ است!
اين نظر درست كه گفته شود درآينده به چيزهايي قابل پيشبيني نبودند خواهيم رسيد. ولي آيا غير علمي هستند؟ طالع بيني چيزي است كه زادهي سودجويي است و ارتباطي به آينده ندارد كه چه ها ثابت ميشود يا نميشود. گدذشته است اندوراني كه وقتي ميگفتيم زمين در مركز عالم نيست كليسا بنا به كتاب ديني اظهار ميداشت خير! و مجازات صادر ميشهد عليه كسي كه عليه دين در واقع صحيت كرده بود. پايههاي علم و بينش بشر به ان حد رسيده كه سره را از ناسره تشخيص دهيم. و خودمان در علم هممي دانيم نادانستهها زياد است و ما اول راه.
برخي مسائل كه جنبهي خرافي دارند با ديدگاه كور دوران باستان و قديم تفاوت دارد. كسي در علم چيزي جديد پيدا كرد يا فرضيهي جديدي ارائه كرد مطرود نميشود. علم تجربي به دنبال تحقيق آن مي رود. كجا در دوران قديم آزمايشگران و فناوري وجود داشت كه نظريه و تجربه را به قياس و داوري بگذارد. و كجا دانشگاههايي بودند و علم فراگير بود كه بسياري بدانند و مشورت كنند و بحث كنند. شايد مدتها طول ميكشيد تا فلان استاد نجوم استادي ديگر را در طول عمر خود يكي دوباري بنا به مسافت پيدا كند و ببيند يا دوراني كه عدهاي در كنار هم كار كنند. و دائم با هم در ارتباط نزديك باشند. اين نوع ارتباطات بسيار كم بود. سطح آگاهي كم بود. خرافات ديروز با خرافاتي كه امروز مي ناميم تفاوتهاي بسياري دارد.
من اشارهاي به انواع ديدگاهها در فيزيك و متافيزيك نمي كنم. اين مبحث جداگانهاي است.
06-06-2009, 12:05 PM
بعضی چیز ها فقط جنبه رمالی دارند و برای سر کیسه کردن مردم است
06-08-2009, 12:28 PM
به نظر من واقعیت و دروغ تو این قضیه خیلی به هم نزدیک شده.
من خودم نمیتونم اینکه سرنوشت آدم جایی تو ستاره ها وجود داره رو رد کنم چون کتابهای تاریخی مستند زیادی خوندم که توشون ستاره شناسی اومده بود یه اتفاقی رو پیشبینی کرده و عینا اون اتفاق افتاده. ولی تو همین کتابها بودند مردمی که از این قضیه سوء استفاده می کردند و تعدادشون خیلی بیشتر از طالع بین های واقعی بود.
مثلاً تو کتاب سینوحه پزشک فرعون، سینوحه که در یکی از سفرهاش از شهر بابل می گذشت به یک سازمانی برخورد که از مردم پول میگرفت و سرنوشت اونها رو بهشون میگفت (بشرط اینکه زمان دقیق تولدشون رو میدونستند) اون سازمان پیشبینی کرده بود، زمانی خواهد رسید که مردمانی از غرب خواهند اومد و مصر رو تصرف میکنند. در حالیکه مردم مصر در اون موقع فکر میکردن اصلاً تو غرب آدمی وجود نداره. جالبه پس از سالها اسکندر به مصر حمله کرد و مصر رو بتصرف خودش درآورد. و میدونید که کتاب سینوحه کاملاً واقعیه.
البته نظر من اینکه راز آینده حتی اگه توی ستارهها مخفی نشده باشه بالاخره در جای دیگری مخفی شده و بعضی ها تونستند اون رو پیدا کنند.
ولی باید خیلی مراقب بود چون بتقریباً (البته تقریباً) تمام حرفهای موجود در جامعه امروز ما درباره راز آینده و از این قبیل دروغ محضه.
البته این استنباطیه که من با درک کم از شنیدهها و خواندههای شخصیام انجام دادم و هیچ اصراری درمورد درست بودنش ندارم.
من خودم نمیتونم اینکه سرنوشت آدم جایی تو ستاره ها وجود داره رو رد کنم چون کتابهای تاریخی مستند زیادی خوندم که توشون ستاره شناسی اومده بود یه اتفاقی رو پیشبینی کرده و عینا اون اتفاق افتاده. ولی تو همین کتابها بودند مردمی که از این قضیه سوء استفاده می کردند و تعدادشون خیلی بیشتر از طالع بین های واقعی بود.
مثلاً تو کتاب سینوحه پزشک فرعون، سینوحه که در یکی از سفرهاش از شهر بابل می گذشت به یک سازمانی برخورد که از مردم پول میگرفت و سرنوشت اونها رو بهشون میگفت (بشرط اینکه زمان دقیق تولدشون رو میدونستند) اون سازمان پیشبینی کرده بود، زمانی خواهد رسید که مردمانی از غرب خواهند اومد و مصر رو تصرف میکنند. در حالیکه مردم مصر در اون موقع فکر میکردن اصلاً تو غرب آدمی وجود نداره. جالبه پس از سالها اسکندر به مصر حمله کرد و مصر رو بتصرف خودش درآورد. و میدونید که کتاب سینوحه کاملاً واقعیه.
البته نظر من اینکه راز آینده حتی اگه توی ستارهها مخفی نشده باشه بالاخره در جای دیگری مخفی شده و بعضی ها تونستند اون رو پیدا کنند.
ولی باید خیلی مراقب بود چون بتقریباً (البته تقریباً) تمام حرفهای موجود در جامعه امروز ما درباره راز آینده و از این قبیل دروغ محضه.
البته این استنباطیه که من با درک کم از شنیدهها و خواندههای شخصیام انجام دادم و هیچ اصراری درمورد درست بودنش ندارم.
07-17-2010, 03:26 PM
دروغ محض!
07-17-2010, 03:29 PM
بقیه هم بحث کنید!