من هم با اقای الستی موافقم.به نظر من تخیل لازمه اما تا جایی که خیلی از واقعیت دور نشیم.من نمی گم ما نمی تونیم از سیاهچاله ها عبور کنیم و... .من میگم ماباید اول یک سری مراحل دیگرروبررسی کنیم.بعد بهشون برسیم .بعد به فکرایناباشیم.(منظورم اینه که تخیلات برای علم فعلی ما نباید اینقدردور باشند،اینطوری سودی هم ندارند.
Star نوشته: سلام
به نظر من اگه بتونیم اطلاعات بدن خودمون رو کد بندی کنیم و به صورت یک سری کد های دیجیتالی (0 -1) در بیاوریم و این کدها را سوار بر سیگنال های الکتریکی کنیم و در صورتی که آن طرف سیاه چاله سفید چالهوجود داشته باشد و به شرط اینکه در آن طرف دستگاهی نیز وجود داشته باشد که کد ها را در ورودی دریافت و در خروجی بدن انسان را مجددا بازسازی کند ما دیگر محدود نخواهیم بود.
ولی متاسفانه این تخیلی بیش نیست و غیر ممکن است.
خوشبختانه من خودم هم اشاره کردم که که این تخیلی بیش نیست.
با این حال مهر خیال بافی رو بر من زدید!
ولی انسان با تخیل و خیال زنده است. و همیشه به غیر ممکن ها فکر می کنه!
البته خیلی چیزها هم در گذشته غیر ممکن بوده که الان ما به دست اوردیم.