درسته که زمین تا 20 نسل آینده و یا بیشتر قابل سکونت است.
ولی دوست گرامی ما نمی توانیم به دلیل طول عمر زمین دست روی دست بگذاریم!
یعنی شما می فرمایید که چون زمین قابل سکونت است فعلا ....
( چو فردا رسد فکر فردا بکن! )
من هم معتقدم باید فکر فردا بود .... در ضمن ما نیاز حیاتی برای سفر به ماه نداشتیم و نداریم ..... ولی رفتیم و خواهیم رفت
سلام
ببینید تصور کنید که ما در خارج از سیاره زمین چند پایگاه داشته باشیم
(به عنوان مثال:ماه - مریخ - تیتان - ایستگاه های فضایی )
و بتوانیم که آنها را تبدیل به شهرک هایی بکنیم که مقدار محدودی انسان را در خود جای دهد!
و با پیشرفت علم آنها نیز پیشرفت می کنند.
آیا در این حالت زمین از بین می رود و یا منابع آن تمام می شود؟
در این صورت علاوه بر اینکه بشر بر روی زمین می تواند حیات خود را ادامه دهد بر روی سیارات و قمر های دیگر نیز می توند به بقای خود ادامه دهد.
(این تاپیک از بحث اصلی خود خارج شده است!)
Afshin Mardani نوشته: احسن بر دوست عزیز
خوب بیایم اول مسئله جرم بینهایت در سرعت نور رو بررسی کنیم ... !
همونطور که میدونید یه جسم دارای جرم طبق معادله :
m=1/(1-(v^2/c^2))^1/2
در سرعت نور جرمش به بینهایت می رسه !
مثلا اگر جرم من در حالت عادی 60 کیلو گرم باشه در این صورت طبق معادلات زیر به بینهایت میل می کنه !
[attachment=0:2myzebhf]111.JPG[/attachment:2myzebhf]
چیزی که به ذهن من میرسه اینه که مثل حالتی که برای شکستن دیوار صوتی مطرح می کنیم که کل فشار در یک لحظه است و بعد راحت به مسیرش ادامه میده میتونیم بگیم که جرم بینهایت یک لحظه است و بعد به منفی میشه و به گذشته بر میگرده ... :wink:
سؤال خوبیه: کسی اینجا متأسفانه پیشنهاد دیگهای برای حل مسأله نداد. خب ببینیم چه اتفاقی می افته. جرمی با سرعتی برابر نور حرکت میکنه؛ تبدیلات لورنتس رو که برای جرم نسبیتی بلد هستیم و به کار می بریم. ولی به تکینگی میخوریم! دراینجا از تبدیل لورنتس در اون جرم استفاده نمی کنیم. برامون بیمعنیه که جرمی بینهایت بشه. حتی یک لحظه هم نه!
دستمون بازه برای استفاده از روابطی که از اثر فوتو الکتریک یا روابط دیراک بلدیم. :
E=Pc خیلی ساده . مجبوریم چون از بیمعنی بودن باید جلوگیری کنیم. آیا این رابطه فقط یک حدسه؟خیر هر روز در نجوم و شتابدهندهها و آزمایشگاه های فیزیک انرژیهای بالا و حالت جامد حتی داریم اینه ارو میبینیم.
جرمی در کار نیست در این معادله! نوترینوها و فوتونها با این سرعت حرکت میکنند. هر ود تقریبا بدون جرم هستند. در اینجا نسبیت هیچ جوابی برای این موضوع ندارد. از اینجا مکانیک کوانتم وارد میشه و بخش اصلی این مسأله رو به عنده میگیره. و رابطهی معروف E=hv که پلانک بدست آورد. دقت در اندازهگیری اونقدر دقیق هست که نیازی نیست شکی در اون داشته باشیم.
حالا میبینیم که ذرات 3-4 الکترون ولتی چه فرقی میکنند. انرژی وجود داره ولی اگر میخواستیم با نسبیت چیزی بگیم هردو با سرعت نور حرکت میکردند. ولی ما انرژی اونها رو میدونیم (در مثال) پس جرم بی نهایتی در کار نیست!؟
پس حالا که سرعتها یکیه،انرژی ها چه فرقی دارند با هم! جرم های اولیه یا سکون هم مقدار برابر دارند چون فقط یک ذره رو داریم در دو انرژی متفاوت بررسی میکنیم! تفاوت در طیفه!
این طیفی که میبینم اینجا معنا پیدا میکنه. نورهایی با رنگهای مختلف در حیطهی مرئی و نور غیر مرئی در گسترهی طول موج. نور به معنای کُل گستره ی طول موج در فیزیک مطرح میشه مگر اینکه نوعش رو بگیم.
3 الکترون ولتی انرژی کمتری داره از 4 بنابراین در طیف به قرمز نزدیک تره. (به رنگ گرمتر که نشان از انرژی پایین و دمای پایین تر بخصوص برای دمای اجرام سماوی در نظر میگیریم).
v همون فرکانسه. یعنی نقش اون تبدیل لورنتس رو به عهده میگیره.
امیدوارم مفید بوده باشه.
حالا میخوام بحث رو با همون سؤالی که دوستمون مطرح کرد،به جایی برسونم. ما در بحث کرم چاله ها و نسبیت و مخروط زمان و فضا این بحث رو داشتیم. سؤال: نکتهای در نوشتهی من حس نکردید وجود داره؟
Owl نوشته: حالا میخوام بحث رو با همون سؤالی که دوستمون مطرح کرد،به جایی برسونم. ما در بحث کرم چاله ها و نسبیت و مخروط زمان و فضا این بحث رو داشتیم. سؤال: نکتهای در نوشتهی من حس نکردید وجود داره؟
راستش رو بخواهید کمی پست قبل رو سنگین نگارش کردید ( خوصا برای ما بی سواد ها )
یکم روی فرمول ها و اصطلاحات بیشتر کار کنید
نکته خاصی هم ندیدیم !!!
hock:
نه سنگین نبود: رابطهی تبدیل لورنتس همون رابطهایه که دوستمون نوشتند و در نسبیت برای کمیتهایی که با سرعت نزدیک نور حرکت میکنند باید به کار ببریم. منابع رو هم معرفی کردم. دونستنش برای کسانی که میخوان در نجوم اصطلاحات رو بدونن الزامیه. نه لزوما خیلی تخصصی. اینکه از جا اومده و چه ریاضیاتی داره. همین رابطه کفایت میکنه.
اثر فوتو الکتریک هم در گوگل جستجو کنی می تونی مطالب کافی رو در این باره ببینی. یک آزمایش با پرتو ایکسه که به سطح یک ماده مثلا آهن برخورد میکنه و الکترونها رو میکنه. در کلاسیک هر قدر انرژی بالاتر باشه استدلال می کردند که الکترون با انرژی بیشتری از سطح فلز جدا میشد. در کوانتم میگیم نه این اتفاق نمیافته چون در همین آزمایش دیدیم که به جای انرژی بیشتر الکترونهای بیشتری کنده میشه.
آزمایشهای متعدد و معروفی دراین باره هست. کتاب سرگذشت فیزیک نوشتهی گاموف که به زبان ساده است رو بخونی همهی اینها رو استاد فقید فیزیک نظری توضیح داده. ترجمهی قدیمی هم داره.نشر علمی و فرهنگی جلد آبی.
فرض کن این اصطلاحات رو نمیدونی. از رابطهای که نوشته شده و بود به عنوان مثال، و من روش توضیح دادم، میتونی توضیح من رو دنبال کنی. البته پیش زمینه لازمه که در همون کتاب هست.
من همچنان نکته رونمینویسم تا ببینم بقیه چه نظری دارند.
Owl نوشته: نه سنگین نبود: رابطهی تبدیل لورنتس همون رابطهایه که دوستمون نوشتند و در نسبیت برای کمیتهایی که با سرعت نزدیک نور حرکت میکنند باید به کار ببریم. منابع رو هم معرفی کردم. دونستنش برای کسانی که میخوان در نجوم اصطلاحات رو بدونن الزامیه. نه لزوما خیلی تخصصی. اینکه از جا اومده و چه ریاضیاتی داره. همین رابطه کفایت میکنه.
اثر فوتو الکتریک هم در گوگل جستجو کنی می تونی مطالب کافی رو در این باره ببینی. یک آزمایش با پرتو ایکسه که به سطح یک ماده مثلا آهن برخورد میکنه و الکترونها رو میکنه. در کلاسیک هر قدر انرژی بالاتر باشه استدلال می کردند که الکترون با انرژی بیشتری از سطح فلز جدا میشد. در کوانتم میگیم نه این اتفاق نمیافته چون در همین آزمایش دیدیم که به جای انرژی بیشتر الکترونهای بیشتری کنده میشه.
آزمایشهای متعدد و معروفی دراین باره هست. کتاب سرگذشت فیزیک نوشتهی گاموف که به زبان ساده است رو بخونی همهی اینها رو استاد فقید فیزیک نظری توضیح داده. ترجمهی قدیمی هم داره.نشر علمی و فرهنگی جلد آبی.
فرض کن این اصطلاحات رو نمیدونی. از رابطهای که نوشته شده و بود به عنوان مثال، و من روش توضیح دادم، میتونی توضیح من رو دنبال کنی. البته پیش زمینه لازمه که در همون کتاب هست.
من همچنان نکته رونمینویسم تا ببینم بقیه چه نظری دارند.
من فقط اسم علمی این رابطه رو نمی دونستم و همین باعث شد تا گیج بشم ....
دوستان عزیز
این قدر مسئله رو سخت نکنید چرا همش روی جرم بی نهایت فکر می کنید !!!
من اعتقاد دارم سفرهای کیهانی ماوراء ماده است بطوری که یک شبیه ساز در مکانی دیگر انسان رو بسازه یا هر چیز دیگه رو اما روح از این مسئله مستثنی است و روح قابل شبیه سازی نیست ولی قابلیت طی الارض یا عروج را دارد . این یک فرضیه از من
به چیز جالبی اشاره کردید
من هم مدتی در این فکر بودم که شاید بشه انسان رو به اون ور دنیا فکس کرد