تالار گفتگو ستاره‌شناسان

نسخه‌ی کامل: نجوم و ادبیات
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3
[FONT=&amp]ارباب ایام :[/FONT][FONT=&amp]به گفته ی اهل احکام و کسانی که برای پیش گویی در کارها و امور جهان و انسان از حرکت ستارگان و مواضع آن ها استفاده می کرده اند . برای هر روز از ایام هفته رب یا صاحبی است و به فارسی خداوند ساعت گویند . به این ترتیب :[/FONT][FONT=&amp]رب یا خداوند روز شنبه که صاحب آن زحل است .[/FONT]
[FONT=&amp]رب یا خداوند روز یک شنبه که صاحب آن خورشید است .[/FONT]
[FONT=&amp]رب یا خداوند روز دوشنبه که صاحب آن ماه است .[/FONT]
[FONT=&amp]رب یا خداوند روز سه شنبه که صاحب آن مریخ است .[/FONT]
[FONT=&amp]رب یا خداوند روز چهارشنبه که صاحب آن عطارد است . [/FONT]
[FONT=&amp]رب یا خداوند روز پنج شنبه که صاحب آن مشتری است . [/FONT][FONT=&amp]برج : [FONT=&amp]در اصطلاح نجومی عبارت از قوسی است در منطقه البروج که به سی درجه تقسیم شده است که یک دوازدهم 360 درجه ی دور دایره ی بزرگی در آن منطقه است و هر قسمت به نام یکی از صور فلکی یا ماه های شمسی است و خواجه نصیر الدین طوسی ترتیب برج ها را به شعر چنین آورده است :[/FONT][/FONT][FONT=&amp]حمل و ثور بعد از آن جوزا [/FONT][FONT=&amp]سرطان و اسد دگر عذرا [/FONT][FONT=&amp]عقرب و قوس دان پس از میزان [/FONT][FONT=&amp]جدی و دلو است و حوت از پس آن [/FONT][FONT=&amp]" عذرا " نام دیگر " سنبله و خوشه " و " خرچنگ " نام دیگر [/FONT][FONT=&amp]" برج سرطان "[/FONT][FONT=&amp] است .[/FONT][FONT=&amp]
خانه
[/FONT][FONT=&amp] : [/FONT][FONT=&amp]در کتاب های نجومی به معنی برج و خانه های سیارات در منطقه البروج است و دوازده برج یا منزل است که بین هفت سیاره طبق نجوم تقسیم شده است . به ترتیب زیر :[/FONT][FONT=&amp]خانه ی آفتاب : برج اسد [/FONT][FONT=&amp]خانه ی ماه[/FONT][FONT=&amp] : برج سرطان [/FONT][FONT=&amp]خانه ی گیسوان : برج جدی و دلو [/FONT][FONT=&amp]خانه ی مشتری : برج قوس و حوت [/FONT][FONT=&amp]خانه ی مریخ : برج حمل و عقرب [/FONT][FONT=&amp]خانه ی زهره : برج ثور و میزان [/FONT][FONT=&amp]خانه ی عطارد : برج جوزا و سنبله [/FONT][FONT=&amp]اختصاص خانه ها به سیارات در ابیات زیر از ابونصر فراهی آمده است : [/FONT][FONT=&amp]حمل و عقرب است یا بهرام [/FONT][FONT=&amp]قوس و حوت است مشتری ورا رام[/FONT][FONT=&amp]ثور و میزان چو خانه ی زهره است [/FONT][FONT=&amp]مر زحل راست جدی و دلو مقام [/FONT][FONT=&amp]تیر چوزا و خوشه ، ماه سرطان[/FONT][FONT=&amp]خانه ی آفتاب شیر مدام [/FONT][FONT=&amp]این خانه ها در معرفت طوالع و تعیین کمیت عمر مولود در احکام نجومی مورد استفاده بوده است .[/FONT]
درود
اینم ازاصطلاحات ستاره شناسی در پارسی میانه:


ستَویس یا سَدویس: به ظن قوی نام ستاره سهیل
تیشتَر: نام ستاره شِعرای یَمانی
روزآهنگ و شباهنگ: نامهای سیاره زهره در زبان عامیانه
دیگپایه: صورت فلکی شَلیاق
هَشتبَر: صورت فلکی تَنَیُّن، اژدها
موشپر و موشپار و موشپاریک: "ستاره"دنباله دار
نیزک و نیازک: شهاب ثاقِب
کَندَر: حرکت رِجعی
نوماه: هلال
پُرماه: بدر
نیم ماه [نیما] و نیم پُری: تربیع
سروش: نام ستاره عَیّوق
ماهیگیر: نام ستاره α دَلو
روجینه: ستاره وسطی کمربند جبار
چشم شیر: ستاره وسطی از سه ستاره که در گردن اَسَد اند.
در اوستا نام پنج ستاره آمده است که ایرانیان از ۴ هزار سال پیش از چهار ستاره اول برای دستیابی به چهار جهت اصلی جغرافیایی استفاده می کرده اند:
۱- ستاره تیشتر ( تیر ) ( فرشته باران ) نشانه
جهت مشرق ایران
۲- ستاره ستویس ( الدبران ) در صورت فلکی گاو نشانه
جهت مغرب ایران
۳- ستاره هفتورنگ ( دب بزرگ ) نشانه
جهت شمال ایران
۴- ستاره ونند ( وگا ) در صورت فلکی نسرالواقع ن
شانه جهت جنوب ایران

بنام خداوند خورشيد و ماه/ كه دل را بنامش خرد داد راه‏


خداوند كيوان و گردان سپهر/ فروزنده ماه و ناهيد و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست /نگارنده برشده پيكرست‏
به بينندگان آفريننده را /نبينى مرنجان دو بيننده را
نيابد بدو نيز انديشه راه /كه او برتر از نام و از جايگاه‏
خداوند هستى و هم راستى /نخواهد ز تو كژّى و كاستى‏
خداوند بهرام و كيوان و شيد /ازويم نويد و بدويم اميد
ستودن مر او را ندانم همى/ از انديشه جان بر فشانم همى‏
ازو گشت پيدا مكان و زمان/ پى مور بر هستى‏ء او نشان‏
ز گردنده خورشيد تا تيره خاك/ دگر باد و آتش همان آب پاك‏
بهستى‏ء يزدان گواهى دهند/ روان ترا آشنايى دهند
ز هرچ آفريدست او بى‏نياز /تو در پادشاهيش گردن فراز
ز دستور و گنجور و از تاج و تخت/ ز كمّى و بيشى و از ناز و بخت‏
همه بى‏نيازست و ما بنده‏ايم /بفرمان و رايش سر افگنده‏ايم
فردوسی
[COLOR="#0000FF"]
با سلام و خسته نباشید
من از طرف خودم و دیگر اعضاء که استفاده های مفیدی از این بخش و تاریخ نجوم (قوم آریا)بردن از شما تشکر میکنیم زحمات زیادی برای جمع آوری مطالب کشیدید . با تشکر [/COLOR]
نجوم در دیوان حافظ -
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو***یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت،بخفتیدی و خورشید دمید ***گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک ***از چراغ تو به خورشید رسد صد پر تو
تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار*** تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
تیر:
نخستین سیاره ی منظومه ی شمسی است او را دبیر فلک می دانند در پهلوی به (نیشتر) که به ستاره ی شعرای یمانی اطلاق می شود. فرشته ی مزبور نگهبان باران است و به کوشش او باران جاری شود و زمین سیراب گردد
در اوستا:
تیشتر آمده و در پهلوی همچنین است بدیهی است که (تیر) تغییر کرده (تیشتر) است ماه چهارم سال خورشیدی ایرانی و روز سیزدهم هر ماه است کنارنگ گوید:
به ماه چهارم ز ایزد بخواه /که باران بیاید در آن روز و گاه
ناهید:
نام ناهید در اوستا به گونه اناهیت می باشد این نام از دو بهر ساخته شده است. بهر نخست که از ادات نفی است و بهر دوم آهیت یعنی چرکین و پلید همین کلمه است که در پهلوی آهک (آهوک) و در زبان فارسی آهو گردیده و به معنی عیب و نقص گرفته اند چون کلمه ی آهیت مصدر است به «آ» بنا به قعده ی کلی یک حرف نون به «ا» افزوده و گفتند اناهیت؛چنانکه از کلمه ی ایران،انایران (مملکت خارجه) ساخته شد.
بنا بر این اناهیت یعنی پاک و بی آلایش،این صفت بسا برای فرشتگان و اشیاء استعمال شده است. قالبا مهر و تشتر (تیر) و هوم و برسم و آبزور و فروغ و...در اوستا به صفت اناهیت یا به صفت پاکی و بی آلایشی صفت گرفته شده است
کلمه ی ناهید در نام فرشته ی آب نیز به کار رفته و از او در اوستا به نام اردوی سور اناهیت نام برده شده است و البته سياره ى ناهيد نماد فرشته ى نگهبان بر آب ها است.
[SIZE=3]ستاره شناسان ایرانی در سده های نخستین پس از یورش تازیان، واژه سیاره (=راه پیما) برای ترجمه واژه πλανήτης (پلانِتِس) یونانی به کار بردند. در عربی به سیاره «کوکب» می گویند. در زبان پارسی «اخترِ گردان»، «گویال»، «هَرپاسپ» و «روان گوی» نیز در نوشتار کهن پارسی برای سیاره به کار رفته. واژهٔ «هرپاسب» واژه ای کهن است که در واژه نامه های آنندراج، برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری از آن نام برده شده است. نام های پارسی روان گویها ی سامانه ی خورشیدی: [/SIZE]
سیاره عطارد = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال تیر
سیاره زهره = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال ناهید
سیاره زمین = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال زمین
سیاره مریخ
= روان گوی، هرپاسپ و یا گویال بهرام
سیاره مشتری = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال هرمزد
سیاره زحل = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال کیوان

[TABLE="class: wikitable"]
[TR]
[TD="align: center"]نام پارسی میانه[/TD]
[TD="align: center"]نام عربی[/TD]
[TD="align: center"]نامگذاری بایر[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]اَبدُم[/TD]
[TD]صرفه[/TD]
[TD]بتا شیر[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]اسپور[/TD]
[TD]سماک اعزل[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]پسیگ، پها[/TD]
[TD]دبران[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]بزیسر[/TD]
[TD]هقعةالجوزا[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]بَشن[/TD]
[TD]اِبط*الجوزا[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]رَخوَت[/TD]
[TD]ذراع مبسوطه[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]تریشَگ، تَرَهه[/TD]
[TD]نثره[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]اَزَره[/TD]
[TD]طرف[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]پیش*پرویز[/TD]
[TD]بُطَین[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]کَهت میان[/TD]
[TD]فرغ مقدم[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]کَهت[/TD]
[TD]بطن*الحوت[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]ماشاهه[/TD]
[TD]عوا[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]مزده*داد[/TD]
[TD]نسر طائر[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]تیشتر، تیر[/TD]
[TD]شِعرای یمانی[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]خسرو[/TD]
[TD]غفر[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]پارند[/TD]
[TD]عیوق[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]میان[/TD]
[TD]ظهرالاسد[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]موری[/TD]
[TD]سعد بلع[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]دِرَفشه (دِرَفشَگ)[/TD]
[TD]شوله[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]نَخو[/TD]
[TD]قلب*الاسد[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]میخگاه[/TD]
[TD]جدی[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]پدیوَر، پدیسپَر، پریسپر[/TD]
[TD]سماک اعزل[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]سَدویس، دِل[/TD]
[TD]قلب*العقرب (دبران و سهیل هم حدس زده*اند)[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]وَنَند[/TD]
[TD]نسر واقع[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]وَر[/TD]
[TD]اوسط اکلیل[/TD]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]سِرو(ی)[/TD]
[TD]زُبانا[/TD]
[TD]آلفا و بتا ترازو[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]یوغ[/TD]
[TD]سعد ذابح[/TD]
[TD]آلفا و بتا بره[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
صفحات: 1 2 3