امروز به صورت اتفاقی یکی از عکسهای اقای ذاکریان رو صفحه فیس بوکم امد...یک عکس قدیمی بود...فکر کنم اخرین دفعه ای که عکس های ایشون و بابک امین تفرشی رو میدیدم 2 سالی میگذره...عکسهایی که منو و خیلی های دیگه رو با دنیای نجوم اشنا کرد..خیلی وقت بود خبری از نجوم و عکاسی نداشتم با دیدن همون عکس بغضم گرفت و خیلی ناراحت شدم که چقدر راحت همه دوستان ترک کردند هر کی رفت سراغ زندگی خودش دیگه خبری از نجوم نگرفت
هیچوقت یادم نمیره برای رفتن با یک گروه که خیلی از من فاصله داشت باید برنامه ریزی میکردم نمیخوابیدم و خستگی زیادی رو تحمل میکردم با کلی بار که با دوستان برای یک شب زیر اسمان پرستاره جمع بشیم و از سکوت و زیبایی خیره کننده اسمان لذت ببریم برای یک مدت کوتاهی همه چی رو فراموش کنیم این بزرگترین دغدغه زندگی من بود و الان هم میخوام همون بشه
تو همه مدتی که از نجوم و مبحث عکاسیش فاصله گرفته بودم همه اش یک ناراحتی بزرگی با من همراه بود ولی خودم نمیدونستم این ناراحتی برای چی بود.. ولی الان میفهمم
در حال حاضر نجوم و عکاسی و دوستان قدیمی همشون به خاطرات پیوستن..
این مطلب هم رو نمیخواستم بنویسم ولی گفتم بزارم تو سایت تا هر موقع فراموش کردم یادم بیفته چه چیزی رو تو زندیگم از همه بیشتر دوست داشتم
mohammad_reza نوشته: امروز به صورت اتفاقی یکی از عکسهای اقای ذاکریان رو صفحه فیس بوکم امد...یک عکس قدیمی بود...فکر کنم اخرین دفعه ای که عکس های ایشون و بابک امین تفرشی رو میدیدم 2 سالی میگذره...عکسهایی که منو و خیلی های دیگه رو با دنیای نجوم اشنا کرد..خیلی وقت بود خبری از نجوم و عکاسی نداشتم با دیدن همون عکس بغضم گرفت و خیلی ناراحت شدم که چقدر راحت همه دوستان ترک کردند هر کی رفت سراغ زندگی خودش دیگه خبری از نجوم نگرفت
هیچوقت یادم نمیره برای رفتن با یک گروه که خیلی از من فاصله داشت باید برنامه ریزی میکردم نمیخوابیدم و خستگی زیادی رو تحمل میکردم با کلی بار که با دوستان برای یک شب زیر اسمان پرستاره جمع بشیم و از سکوت و زیبایی خیره کننده اسمان لذت ببریم برای یک مدت کوتاهی همه چی رو فراموش کنیم این بزرگترین دغدغه زندگی من بود و الان هم میخوام همون بشه
تو همه مدتی که از نجوم و مبحث عکاسیش فاصله گرفته بودم همه اش یک ناراحتی بزرگی با من همراه بود ولی خودم نمیدونستم این ناراحتی برای چی بود.. ولی الان میفهمم
در حال حاضر نجوم و عکاسی و دوستان قدیمی همشون به خاطرات پیوستن..
این مطلب هم رو نمیخواستم بنویسم ولی گفتم بزارم تو سایت تا هر موقع فراموش کردم یادم بیفته چه چیزی رو تو زندیگم از همه بیشتر دوست داشتم
منم تلسکوپم حداقل 6 ماهی هست دست نخورده بهش.
البته هفته پیش اینشو شستم. (روی اینه سفید شده بود از گرد و خاک!)
همه درگیر زندگی روزمره شدیم. طبیعی هم هست, همونطور که کاربران قدیمی تر از ما هم به همین وضعیت دچار شدن.
بالاخره نمیشه با رصد اسمون شکم سیر کرد.
ولی شاید وقتی حسابی شکممون سیر شد, دوباره به علایقمون برگردیم. مثل اکثر منجمان اماتور دنیا.
Regulus نوشته: منم تلسکوپم حداقل 6 ماهی هست دست نخورده بهش.
البته هفته پیش اینشو شستم. (روی اینه سفید شده بود از گرد و خاک!)
همه درگیر زندگی روزمره شدیم. طبیعی هم هست, همونطور که کاربران قدیمی تر از ما هم به همین وضعیت دچار شدن.
بالاخره نمیشه با رصد اسمون شکم سیر کرد.
ولی شاید وقتی حسابی شکممون سیر شد, دوباره به علایقمون برگردیم. مثل اکثر منجمان اماتور دنیا.
همه ما به نحوی سرمون گرمه کار و درسه...
منم وقتی که به یک رصد میرفتم هم زمان کارم رو تنظیم میکردم هم باید به درسم میرسیدم...مسلما خیلی از دوستان دیگه هم مثل من بودن ولی عشق خالصانه ای که به نجوم داشتیم باعث میشد همه چیز برامون لذت بخش بشه..
سلام دوستان من بسیار عکسهاتون رو دوست داشتم ممنون
سلام
لطفا ویرایش عکس ها رو یاد بدید
سلام دوستان
من به تازگی وارد این تالار شدم.قصد دارم عکسهام رو در معرض قضاوت شما بزارم
[
attachment=1963]مشتری
دوربین آنالوگ فوجی200
روش عکاسی A-focal
بدون سه پایه و یا آداپتور فقط روی دست.
چشمی 25 همراه بارلو 2x
دوست عزیز کاراهاتون نسبت به تجهیزات تون مناسبه سیاره فوکس نبودن
عکاسی با دوربین انالوگ نیازمند تجربه زیادی...باید فیلم زیادی مصرف کنید تا اصولش دست شما بیاد
ولی روند خوبی رو پیش گرفتید