از صفر
#11
موضوع خاصی نیست شما هم زیاد کنجکاو نشید این یه موضوع تقریبا شخصیه.
درواقع ما از بدقولی چند نفر نا راحتیم که ما رو بین زمین وهوا معلق نگه داشتن.
کسانی که ما رو تشویق به ادامه ی ستاره شناسی کردن وبعدش هم بدقولی کردن. در واقع سر کارمون گذاشتن. Cry
شب گرچه تیره وتاراست ولی محفل تمام آرزوها وخوابهای روشن وامیدهای فروغین به طلوعی دیگراست.
پاسخ
#12
دیگه کسی نمی خواد بیوگرافیشو بذاره؟
این بخش برای معرفی هر چند کوتاه همه ی کاربراست.
شب گرچه تیره وتاراست ولی محفل تمام آرزوها وخوابهای روشن وامیدهای فروغین به طلوعی دیگراست.
پاسخ
#13
بچه ها واقعا خوش بحالتون که یه مشوقی داشتین و حداقل انجمن قوی دارین

چی بگم ؟ از انجمن نجوممون بگم یا از خودم ...

سه سال پیش بود که عاشق این سقف سیاه شدم از کوچیکیمم خیلی آسمونو دوست داشتم یک شب پسرخالم به من زنگ زد گفت قراره یک کلاس نجوم تشکیل بشه تو میای گفتم آره خلاصه این جمله شروع نجوم واقعی برای من بود ، یادمه روزی که باید میرفتم انجمن نجوم واسه کلاس 2 ساعت زوردتر رفتم و آنفولانزای شدیدی هم داشتم و به اجبار مادرمو راضی کردم که برم کلاس خلاصه 9 ماه اون کلاس ها طول کشید تو اون کلاسها من سنم از همه کمتر بود و از همه زرنگ تر بودم Big Grin یعنی تو امتحان آخر از 23 نفر فقط 6 نفر قبول شدن که من اولیش بودم خلاصه زیاد رصد می رفتیم اولا ولی بعد یعنی این یه ساله اخیر ماه ماه هم نمیریم مجبورم خودم برم تنها ، یعنی فکر کنم سمنان با وجود این شرایط رصدی عالی یکی از کمترین فعالیتهارو داشته تو این چند ساله اخیر با وجود اینکه چند مقام ماراتن مسیه داشتیم خیلی فعالیتمون کم شده یعنی فقط خودم فعالیت میکنم، حالا فکر میکنم شماها باید کلاهتون رو هوا بندازین از این انجمن های نجوم خوبی که دارین ولی با این همه مشکل باز هم من آسمون دوست دارم چون همیشه آسمون که دلداریم میده ،

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است

پیروز باشید
"والسَماءَ بَنَیناها باَیدٍ وَ اِنا لَمُوسِعُونَ"

آسمان را با دست قدرت خویش بنا نهادیم و بی وقفه بر وسعت آن می افزاییم...

هرکجا هستم باشم آسمان مال من است ...
http://www.m31galaxy.blogfa.com
پاسخ
#14
منم با نظرت موافقم aloneastronomer:
ما توی شهرهای کوچیک( شهر خودمو میگم) انجمن نداریم یا کسی رو نداریم که مشوقمون باشه! هر چی یاد میگیریم از علاقه ی خودمونه، من به شخصه هر چی بلدم از کتاب و تلویزیون و اینترنت بوده، نه کلاس و انجمن!!!
یادمه یه روز آقای ابوالفتح که اومده بود اینطرفا (واسه همایش) ازش پرسیدم چجوری علاقه مند شدی؟ گفت وقتی 7-8 سالم بود ( حدود 16-17 سال پیش) داداشم یه کتاب نجوم واسم خرید و بعد از اون رفتم کلاس نجوم ثبت نام کردم!!!
حالا ما این طرفا تا 20 سال دیگه هم کسی کلاس نجوم برگزار نمی کنه!!!
برای بزرگ شدن اول باید کوچک بودن را تجربه کرد!
پاسخ
#15
سلام
امیرحسین از قزوین
20سالمه
بشدت عاشق نجوم,علم,هنر و در کل تمام زیبایی ها
.
.
.
پاسخ
#16
بچه ها ربطی به بزرگی و کوچکی شهرتون نداره . من خودم تویه شاهین شهر زندگی می کنم که شهر خیلی کوچیکیه و تنها مزیتی که داره به اصفهان خیلی نزدیکه . اما باور کنید که ما برای نجوم تا حالا یکبار هم پامون رو از شاهین شهر بیرون نذاشتیم . اگه رو راست باشیم اینا همش بهونه هستش . ما خودمون اینجا کلاس نجوم رو بر پا کردیم و خودمون انجمن رو تشکیل دادیم و خوشبختانه می تونم بگم که الان یکی از فعال ترین انجمن های کل ایران هستیم . مهم نیست که با چه کسایی دارید شروع می کنید یا کجا شروع می کنید ، مهم اینه که فقط شروع کنید . در ضمن من نجوم رو در شهری شروع کردم که حتی 1 عدد تلسکوپ در اون نبود !!!
عضو هیئت سرپرستی انجمن نجوم افلاک
http://www.kiarash.aminus3.com

کیارش مشعوفی
پاسخ
#17
کیارش جان من هیچ وقت بهانه نگرفتم، من خودمم با کتاب شروع کردم و هیچ وقت خودمو متکی به کلاس یا انجمن نجوم نکردم!
منظورم از این حرف این بود که شانس کسایی که داخل شهرهای بزرگ زندگی می کنند برای اینکه دنبال رشته ی مورد نظرشون برند بیشتره! در ضمن من وقتی به نجوم به صورت رصدی علاقه مند شدم که دیگه وقت برای تشکیل کلاس یا انجمن توی مدرسمون رو نداشتم!( به خاطر کنکور)، و دیگه اینکه اگر ما می خواستیم یه همچین کلاسی بوجود بیاریم باید برای تشکیل کلاس معلم هایی رو از شهر های دیگه می آوردیم که این کار مقدور نبود!
با این حال چند جا(مدرسمون، پژوهشسرا،...) هم صحبت کردیم ولی متاسفانه اونا هیچ علاقه ای نسبت به این موضوع نشون ندادند و باعث شدند تا ما از بوجود آوردن کلاس یا انجمن دلسرد بشیم!
برای بزرگ شدن اول باید کوچک بودن را تجربه کرد!
پاسخ
#18
doctorp30 نوشته: بچه ها ربطی به بزرگی و کوچکی شهرتون نداره . من خودم تویه شاهین شهر زندگی می کنم که شهر خیلی کوچیکیه و تنها مزیتی که داره به اصفهان خیلی نزدیکه . اما باور کنید که ما برای نجوم تا حالا یکبار هم پامون رو از شاهین شهر بیرون نذاشتیم . اگه رو راست باشیم اینا همش بهونه هستش . ما خودمون اینجا کلاس نجوم رو بر پا کردیم و خودمون انجمن رو تشکیل دادیم و خوشبختانه می تونم بگم که الان یکی از فعال ترین انجمن های کل ایران هستیم . مهم نیست که با چه کسایی دارید شروع می کنید یا کجا شروع می کنید ، مهم اینه که فقط شروع کنید . در ضمن من نجوم رو در شهری شروع کردم که حتی 1 عدد تلسکوپ در اون نبود !!!

کیارش جان بهونه چیه قربونت برم ما برای نجوم سازمانمون خودمون از جیب خودمون پول میذاریم تا بریم رصد حدود یک سال و نیمه داریم تقاضای یک خورده بودجه میکنیم برای جعبه های تلسکوپمون ولی کیه که گوش کنه ، هفته پیش واسه نمایشگاه یکی از سازمانا بودیم جعبه های تلسکوپمون همه پوسیده است تازه یکی از دوستان برای نصب تابلو یه تیکه از جعبه تلسکوپمون کند دیگه فکر کنم کاملا لخت شد Sad حالا اون هم چه تلسکوپی ؟ تلسکوپ موتور دار که اونو 5/2 میلیون خریده بودیم من دیگه قضاوت رو به عهده خودتون میذارم که ما تنبلیم یا ...

پیروز باشید
"والسَماءَ بَنَیناها باَیدٍ وَ اِنا لَمُوسِعُونَ"

آسمان را با دست قدرت خویش بنا نهادیم و بی وقفه بر وسعت آن می افزاییم...

هرکجا هستم باشم آسمان مال من است ...
http://www.m31galaxy.blogfa.com
پاسخ
#19
هر جند نوشته‌های این بخش خیلی قدیمیه،‌ولی گفتم من هم کمی از صفر بگم.
هیچ وقت درسم در دوره‌های غیر از دانشگاه خوب نبود. فقط یکی دوسال آخر...یادمه از بچگی کتابهایی رو می‌د با قیمتهای کم پیدا کرد راجع به علوم و کشفیات...ولی حس ماجراجویی و دیر رفتم به خونه و روی چمن‌های نزدیک خونه خوابیدن و دیدن آسمون شروع عشق و کنجکاوی من به نجوم بود. با ژول ورن سفر می‌کردم به دنیای ناشناخته ها و چند شالی نشد که اسیموف من رو به دنیایی ورای ژول ورن برد. دنیایی جدی، پیشرفته و همراه با طنزهای خاص خودش. دنیایی که فهمیدم فیزیک رو باید خوند و درک کرد تا بالاخره وارد نجوم شد...و این برای من شروع بود. دنیایی که داشتم با آسمون...چیزی از صورتهای فلکی و اینها نمیدونستم، وقتی ماهواره‌های رو می‌دیدم فکر می‌کردم ممکنه UFO باشن..کاش میشد بیان پایین و ماجراجویی شروع بشه...
Science is a way of trying not to fool yourself. The first principle is that you must not fool yourself, and you are the easiest person to fool. Richard Feynman
پاسخ
#20
من هم محمد اسماعیل پورم.از بچگی به ستاره شناسی علاقمند بودم.وقتی وارد دبیرستان شدم(احسان)خیلی ذوق کردم که اونجا انجمن نجوم داره.متاستفانه بچه های سال های پیش وحالا علاقه ای به نجوم نداشتند ودرشورای مدرسه تصویب شد که این انجمن حذف بشه.من (به تنهایی)خودم رو کشتم تااز این کار جلو گیری شد.از مدیر مدرسه گرفته تا...رو کچل کردم که این کارو انجام ندن و خب موفق هم شدم.از اونجا به بعد با اساتیدی مثل اقای گمینی و اقای انواری واقای ابوالفتح و...اشنا شدم والان هم به معنای واقعی عاشق ستاره شناسی ام.نگاه کردن به اسمون همه غم ها واضطراب هارو از یادم می بره.از اونموقع به بعد یک سری کتاب هم خوندم.توچند دوره کلاس شرکت کردم.شب های رصدی رفتم و... . تو خیابان(شب و هوای غیر ابری)همیشه سرم به اسمونه.چند بار نزدیک بوده زیر ماشین برم.یک بار نزدیک بود سر همین از پشت بوم پرت شم پایین.این اواخر هم کنجکاوی(حماقت)من گل کردوبادوچشمی خورشیدو گرفتم(که عواقب خوبی نداشت).به هر حال از بعد علاقمندی شدید به نجوم به نظر خودم خوشبخت ترین ادم دنیا هستم.
ببخشید زیاد شد :oops:
قلمروی حکومت من در اسمان است "بتهوون"
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان