سلام
دوست عزیزم باید عرض کنم کاملاً غلط است. تاریخ پیشرفت علم به این صورت بوده که در زیر آوردم. اینو از هر فیزیکدانی که دوست دارید بپرسید. (خواهش میکنم فقط با لحن شوخی دوستانه بخونید: شما دارید دستی دستی تاریخ علم رو تحریف میکند. :wink
1- ابتدا از نتایج آزمایشات و معادلات ماکسول در قرن 19 میلادی به این نتیجه رسیدند که سرعت انتشار امواج الکترومغناطیس بدون توجه به سرعت منبع انتشار مقداری ثابت بوده! و برابر است با:
...........................................
در این رابطه ε0 ثابت گذردهی خلاء و μ0 ثابت تراوایی خلاء است.
2- بعد از اینکه مشاهدات تجربی سرعت انتشار نور را نیز برابر این مقدار نشان داد، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که نور نیز باید نوعی موج الکترومغناطیس باشد.
3- بعدها برای توجیه نحوه انتشار این امواج در فضای تهی، فرضیه وجود اتر مطرح شد که هیچ آزمایشی از جمله آزمایش معروف مایکلسون و مورلی در قرن 19 میلادی آنرا تایید نکرد. از طرفی هنوز این فرضیه کامل رد نشده بود.
4-اختلافها ادامه داشت تا اینکه آلبرت انیشتین در سال 1905 با در نظر گرفتن دو
اصل زیر، معادلات تبدیل لورتنس (اتساع زمان و انقباض طول) را بدست آورد:
a- اصل ثابت بودن سرعت نور در تمامی چارچوب مراجع بدون توجه به سرعت آنها
b- اصل یکسان بودن قوانین فیزیک در تمام چارچوب مراجع
5- بعد از ارایه این دو قضیه (اتساع زمان و انقباض طول) قانون بقای اندازه حرکت (تکانه) طبق قوانین قبلی نیوتن نقض میشد. لذا برای حفظ این اصل در فیزیک مجبور شدند جرم را بصورت زیر تعریف کنند:
...........................................
...........................................
در این رابطه m جرم جسم در حال حرکت با سرعت v و m0 جرم سکون آن جسم است.
6- کاربرد این رابطه در قضیه کار و انرژی کلاسیک نیوتون و استفاده از بسط مکلوران و صرفنظر کردن از جملات درجه 3 به بالا رابطه معروف هم ارزی جرم و انرژی را بدست داد (در ادامه اثباتش رو میذارم):
...........................................
7- حالا شما قضاوت بفرمایید که من دچار تسلسل (دور) شدم یا شما؟
متشکر/.